بزرگنمايي:

پیام ویژه - ایران / مرد جوان که متهم است پس از قتل یک قاچاقچی حدود دویست کیلو مواد مخدر او را سرقت کرده است وقتی پس از 6 سال پای میز محاکمه رفت منکر دخالت در قتل شد.
اواسط سال 1398 گزارش کشف جسد مردی در اطراف شهریار به پلیس اعلام شد. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که مقتول با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است.
در جریان تحقیقات بعدی مشخص شد که مقتول از قاچاقچیان حرفه‌ای موادمخدر بوده و در زمان قتل حدود دویست کیلوگرم مواد مخدرهمراهش بوده که ناپدید شده است.
برادر مقتول به پلیس گفت: «چند ساعت پیش از آنکه تلفن برادرم خاموش شود او به من پیامکی داد که در آن نوشته بود؛ «با خسرو قرار دارم و اگر خبری از من نشد در جریان باش که ممکن است او بلایی سرم آورده باشد.» با ضمیمه این پیامک به پرونده، مأموران به سراغ خسرو رفتند تا او را دستگیر کنند، اما وقتی به خانه او رفتند دریافتند که خسرو از مدتی قبل خانه‌اش را تخلیه کرده و به مکان نامعلومی رفته است.
بازداشت پس از 4 سال
در حالی که تلاش برای دستگیری تنها مظنون پرونده ادامه داشت مأموران در سال 1402 خسرو را ردیابی و بازداشت کردند. متهم در جریان بازجویی‌ها منکر اتهام قتل شد و ادعا کرد نقشی در ماجرا نداشته است.
اما تحقیقات نشان می‌داد خسرو در چهارسالی که متواری بوده وضعیت مالی خوبی پیدا کرده و این احتمال مطرح بود که وی از فروش مواد مخدر مقتول به این ثروت رسیده باشد. همچنین سیم کارت متهم در زمان قتل در همان محل آنتن دهی داشته است.
حکم قصاص و اعتراض متهم
با تکمیل تحقیقات متهم در دادگاه کیفری شهریار پای میز محاکمه ایستاد و به قصاص محکوم شد. بعد از صدور این حکم متهم اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان به خاطر برخی نواقص در پرونده حکم را نقض و پرونده برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل گفت: «از دو سال قبل که دستگیر شدم در همه مراحل بازجویی تأکید کردم که نقشی در ماجرا نداشتم. حالاهم همین را می‌گویم.»
قاضی از متهم پرسید: «طبق گزارش پلیس، تلفن همراه شما در نزدیکی محل کشف جسد آنتن دهی داشته در این باره چه دفاعی دارید؟»
متهم جواب داد: «آن روز برای انجام کاری از شهرستان به شهریار آمده بودم و از آن محل رد می‌شدم این دلیل نمی‌شود که، چون از آنجا رد شدم پس قاتلم.»
قاضی پرسید: «چطور در این چهارسال آنقدر پولدار شدی؟»
متهم پاسخ داد: «کار کردم. از خرید و فروش ماشین و موتور تا دلالی. من با تلاش خودم توانستم وضعیت مالی‌ام را سر و سامان دهم و از مواد مخدر همراه مقتول هم خبری ندارم. اصلاً نمی‌دانستم که او به قتل رسیده هنوز هم از اینکه متهم به قتل هستم در تعجبم.»
قاضی پرسید: «درباره پیامکی که مقتول برای برادرش فرستاده چه دفاعیه‌ای دارید؟»
متهم گفت: «نمی‌دانم چرا او نام من را برای برادرش فرستاده است.»
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
بازار