بزرگنمايي:

پیام ویژه - احسان اصولی، سرپرست کمیته بازاریابی و تلویزیون فدراسیون فوتبال در گفت‌وگو با ایسنا، درباره برنامه‌هایش در این کمیته گفت: در ابتدای امر برنامه راهبردی خودمان را به هیات رئیسه ارائه کرده و با یک راهبرد به توافق رسیدیم و آن را دنبال می‌کنیم. برنامه ما پرهیز از از خام فروشی است. شاید بگویند این موضوع چه ربطی به فوتبال دارد. در حال حاضر فضای تبلیغاتی متشکل از میلیون ها هوادار در اختیار فدراسیون فوتبال است که عده ای محصول خودشان را در این فضا ارائه می‌کنند و سود می‌برند. کاری که دنبال می کنیم این است که از ظرفیت هواداری در فوتبال استفاده کنیم. اگر فدراسیون فوتبال ظرفیت و زیرساخت داشته باشد، خودش این کار را می‌کند اما در غیر این صورت به سراغ شرکایی می‌رویم که ما را در اجرای این برنامه کمک کنند.
او با بیان اینکه هواداران فوتبال ایران در غرب آسیا بی‌نظیرترین هواداران هستند، افزود: هواداران ما در آسیا هم جزو برترین‌ها هستند و می توان گفت در دنیا هم جایگاهی قابل توجه دارند. می‌توانیم از این ظرفیت در حوزه اقتصادی و بازاریابی استفاده کنیم. یکی از برنامه‌های فوتبال مجازی است که طبق راهبردهای خودمان مذاکره می کنیم. البته ما اعتقادی به واگذاری این موضوع نداریم بلکه می‌خواهیم این کار را شراکتی پیش ببریم. آورده ما در فدراسیون فوتبال سرمایه اجتماعی است که مردم ایجاد می‌کنند. این سرمایه اجتماعی به خوبی قابلیت تبدیل شدن به سرمایه اقتصادی را دارد. صاحبان تکنولوژی و امکانات هم می توانند کنار ما باشند. آن‌ها سرمایه خود را کنار سرمایه ما قرار می‌دهند، کار اقتصادی و کسب و کاری را تعریف می کنیم و سود را به فدراسیون می رسانیم.
این عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال تاکید کرد: به این شکل می توانیم فدراسیون را به درآمد پایدار برسانیم. با این اتفاق، فدراسیون فوتبال به اقتصاد پایدار می رسد و می توانیم این درآمد را صرف فوتبال پایه کنیم و باشگاه ها را به سمت حرفه ای شدن ببریم. منظورم حرفه‌ای شدن واقعی است نه چیزی که می‌بینیم. ساختار درونی باشگاه‌ها برآمده از بخش خصوصی یا اقتصاد فوتبال نیست. بخش‌های مختلف صنعتی هستند که به خاطر مسئولیت اجتماعی یا تصمیمات مدیران خرج فوتبال می‌کنند. می‌خواهیم به مدلی که در فوتبال باشگاهی اروپا می‌بینیم، نزدیک شویم. لازمه این کار رسیدن به درآمد پایدار است. می‌خواهیم اقتصاد فوتبال را به شکل کاملا علمی و مفروضات علم اقتصاد شکل دهیم که باشگاه ها بر این پایه شکل می‌گیرند و توسعه پیدا می‌کنند.
اصولی در واکنش به این سوال که آیا مثالی عینی برای برنامه‌های راهبردی خود در فوتبال اروپا دارد گفت: مثلا باشگاه بارسلونا را می‌توان مثال زد که ساختار باشگاه متکی بر بنگاه اقتصادی بسیار قوی است که در جنبه‌های مختلف توانسته فعالیت اقتصادی خود را تعریف کند و بخش‌های مختلف باشگاه خود را توسعه دهد. تیم‌های پایه، مدارس فوتبال، آکادمی و تیم اصلی که در لالیگا بازی می‌کند، سوپراستارهایی را به طور مداوم به کار می‌برد و دائما رشد می‌کند. بارسا باشگاهی است که طبق تعریف تعریف بنگاه اقتصادی عمل می‌کند نه مانند یک باشگاه آویزان به بنگاه اقتصادی. باشگاه‌های ما آویزان به بنگاه اقتصادی هستند. حتی دو باشگاه شناخته شده پایتخت یعنی استقلال و پرسپولیس ما هم آویزان به دولت هستند.
وی با بیان اینکه تاکنون نتوانستیم سرمایه اعظیم اجتماعی را به سرمایه اقتصادی تبدیل کنیم، اظهار کرد: همه باشگاه‌ها فوتبال ملی کاری که می کنند این است که فضای تبلیغاتی پشت پیراهن، میکسدزون و اتوبوس تیم را به یک شرکت تبلیغاتی واگذار می‌کنند و مبلغی می‌گیرند. معمولا هم این قراردادها به مشکل و دعوا می‌رسد. بعد به سراغ یک نفر دیگر می‌روند که تحت تاثیر هیجانات و علاقه خود وارد قرارداد می‌شود. این که فوتبال و اقتصاد ورزش نمی‌شود. باید کاری کنیم که سرمایه گذار و علاقه مند است، سرمایه خود را بعد از مدتی به بهره وری تبدیل کند و به درآمدزایی برسد.
سرپرست کمیته بازاریابی و تلویزیون فدراسیون فوتبال خاطرنشان کرد: برای اینکه نگاه اقتصادی به فوتبال داشته باشیم، باید بگوییم محصول فوتبال کجاست. محصول فوتبال 90 دقیقه تماشا کردن یک بازی است. محصول دو باشگاه استقلال و پرسپولیس 90 دقیقه داربی است. یک فیلم سینمایی در نهایت در سینما یا شبکه نمایش خانگی منتشر می شود و مردم بابت تماشای آن پول می دهند. بابت این فوتبال 90 دقیقه ای چه پولی به ما می دهند؟
او در واکنش به اینکه سال ها مشکل حق پخش تلویزیونی بازی ها برطرف نشده است گفت: این موضوع نیاز دارد که ما به تمام دست اندرکاران و مسئولان که صاحب تصمیم هستند اثبات کنیم بحث فساد در فوتبال مهم است و اگر بخواهیم فساد را حذف کنیم، باید فوتبال را از آویزان شدن به بنگاه اقتصادی بزرگ دور کنیم. فوتبال می تواند به درآمدزایی برسد و در دنمیا هم اثبات شده است. مدل ها هم مشخص است. یکی از راهکارها این است که حق پخش را به رسمیت بشناسیم.
انتهای پیام