سرمقاله اطلاعات/ گزارش عملکرد صد روزه اول دولت
يادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - اطلاعات / « گزارش عملکرد صد روزه اول دولت » عنوان یادداشت روزنامه اطلاعات به قلم دکتر شبان شهیدی مؤدب است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
یکشنبه شب 14 آذر، رئیسجمهوری بعد از اخبار شامگاهی ساعت 21 در مصاحبهای تلویزیونی، گزارش عملکرد یکصد روز اول دولت خود را به مرم ارائه داد و در پاسخ به نخستین پرسش خبرنگار،که از وی پرسید به عنوان شهروند به دولت چه نمرهای میدهید؟ گفت که مردم باید به دولت نمره بدهند. آقای رئیسی در این گفتگو با اشاره به تماسهای خود با سران کشورها برای تأمین واکسن، تأکید کرد که در جریان زلزلهها و حملات سایبری، اگر همکاری مردم نمیبود، دولت موفق نمیشد. وی همچنین از باز گشت اعتماد مردم به دولت، هماهنگی سامانه جامع تجارت، قطع دست دلالان، تکمیل پروژههای نیمهتمام، اجرای عدالت از طریق آمایش سرزمینی، پایین آوردن هزینهها و افزایش درآمدهای دولت، رونق فضای کسب و کار، عدم استقراض از بانک مرکزی برای پرداخت حقوق کارمندان دولت و بالا بردن سهمیه دانشجویان پزشکی و توزیع عادلانه پزشک متخصص در کشور سخن گفت. در این یادداشت نکاتی درباره اظهارات آقای حجت الاسلام رئیسی بیان میکنیم:
این که دولت محترم در یکصد روز اول کاری خود فعال بوده و شخص آقای رئیسی از «اتاق شیشهای» بیرون آمده و در صحنه حضور داشته و وظایف مربوط به ایشان، به معاون اول یا وزرای او احاله نشده قابل ستایش است. همچنین این که رئیسجمهوری در این مدت کوتاه در عرصه بینالملل ظاهر شده و به ابتکارهایی دست زده که در کوتاه مدت توانسته گرههایی را بگشاید باز جای قدردانی دارد. با این حال از آنجا که کشور در حال حاضر با معضلاتی مواجه است که در کنار تحرکات کوتاه مدت، برنامهریزی دراز مدت نیز میطلبد، باید امیدوار بود که آقای رئیسی و تیم کاری دولت او با لحاظ تجربیات ناموفق دولتهای گذشته، امور را بهگونهای برنامهریزی کنند که گره از مشکلات مردم گشوده شود. متأسفانه این سنت سیئه در کشور ما هم وجود دارد که هرکس توفیقها را به خود منتسب میکند و عدم موفقیتها را به گردن دیگران میاندازد؛ اما آقای رئیسی در یکصد روز کاری خود به سیاهنمایی کارهای دولت پیش از خود نپرداخته است.
اگر بخواهیم دلایل پیشآمدن پیامدهای منفی در عرصههای مختلف اجرایی کشور در سالهای گذشته را بهگونهای علمی برشمریم، به یقین یکی از آنها پرداختن به معلول و عدم توجه به علتها بوده است. برای مثال رئیسجمهوری از کمبود پزشک متخصص و نبودن عدالت توزیع پزشک در خارج از تهران سخن گفت و راه حل پیشنهادی حدود 164 نماینده مجلس را برای بالا بردن سهمیه دانشجویان در رشته پزشکی تأیید کرد. تردید نباید داشت که وقتی سلامت مردم در میان است باید، حتی با تقبل هزینههای پیشبینی نشده، از مرگ و میر شهروندان جلوگیری کرد. اما این واقعیت نیز وجود دارد که دلیل پایینآمدن سرانه پزشک برای هر هزار نفر جمعیت در کشور ما فقط ازدیاد جمعیت نیست بلکه با کمال تأسف در سالهای اخیر شمار زیادی از پزشکانی که با هزینههای دولتی درس خواندهاند و تخصص گرفتهاند کشور را ترک کرده و به دیگر ممالک رفتهاند. دربسیاری موارد که بیماران پر مشکل ایرانی به کشورهای اروپایی برای مداوا میروند آنها را به متخصصان ایرانی که از ایران مهاجرت کردهاند ارجاع میدهند. انتظار میرفت که نمایندگان مجلس و شخص رئیسجمهوری نظری هم به این واقعیت تلخ میکردند و در صدد ایجاد شرایطی بودند که پزشکان کشور را به میهن بازگردانند.
نکته مهم دیگری که آقای رئیسی بدان پرداخت اخذ مالیات بود. دولتهای گذشته بارها تکرار کردهاند که دانه درشتها مالیات نمیپردازند و بار مالیاتی به عهده کارمندان دولت و کاسبان کم درآمد گذاشته میشود. خیلیها هم با دادن شعارهای فصلی و انتخاباتی، از نمد اخذ مالیات برای خود کلاه بافتهاند و بعد از افتادن آبها از آسیاب، آن شعارها را فراموش خواهند کرد. مشکل فرار مالیاتی پر درآمدها در ایران از زمان قاجاریه وجود داشته و حتی بعضی رجال کشور فکر میکردند که اگر از خارج مستشار مالیاتی استخدام کنند این معضل ملی حل خواهد شد. امروزه که به کمک رایانه گردآوری دادههای درآمدی شهروندان نه تنها تسهیل، بلکه ممکن شده است، یک اراده و عزم ملی میتواند درآمد دولت را با گرفتن مالیات بالا ببرد. متأسفانه در دولت گذشته دست مأموران وصول مالیاتی باز گذاشته شد و شماری از آنان بدون لحاظ عدم رونق کسب و کار با نوشتن مالیاتهای سنگین مردم را ناراضی کردند. نمیشود دولت خود را مسئول نبود رونق کسب و کار نداند اما کمر قشرمتوسط را زیر بار مالیاتهای سنگین، برای درآمدی که وجود نداشته است، له کند. اگر دولت عزم کرده که از پر درآمدها مالیات بگیرد، باید یک رشته معافیتها را که در گذشته بدون توجیه یا در شرایطی اعطا شدند که در حال حاضر آن شرایط تغییر کردهاند، بردارد.
امروزه در ممالک پیشرفته، مالیات بر درآمد به همه اقشار و صنوف، بدون استثنا، تعلق میگیرد و ارائه ورقه مالیاتی در بسیاری از مراجعات اداری اجباری است؛ اما در کنار این عدم تبعیض و بر اساس همین پرداخت مالیاتها، مواهب اجتماعی و کمکهای دولتی به اقشار کم درآمد تعلق میگیرد. در دنیای مترقی، خوانندگان، بازیکنان رشتههای مختلف ورزشی و هنرپیشگان پر درآمد هیچگونه معافیت مالیاتی ندارند. حتی اگر کسی به مالیاتش اعتراض داشته باشد اول آن را میپردازد سپس اعتراض میکند، که اگر مسموع واقع شود رقم پرداختی به او بازگردانده میشود. در دنیایی که دولتها با مالیات مردم، کشور را اداره میکنند این گونه نیست که در دفترخانهها قیمت یک ملک چند ده میلیاردی را برای فرار از پرداخت حق دولت، به چند صد میلیون بنویسند.
این حرف رئیسجمهوری که باید دست دلالان را قطع کرد، بسیار مردمپسند است؛ اما اولا باید در نظر داشت که اگر دولت، خود از تولید حمایت نکند یا شرایطی به وجود نیاورد که محصول کشاورز به موقع وارد بازار شود، قهراً دلالها وارد عمل میشوند. یا سلف خری میکنند یا محصولی را که روی زمین مانده است ارزان میخرند و گران به دست مصرفکننده میرسانند. با این حال وقتی هزینه حمل کالا یا محصول به بازار به سبب گرانی سوخت بالا باشد، وقتی با قطع مکرر برق، محصول در سردخانهها فاسد شود، طبعاً مواد خوراکی توسط دلالان ارزان بهدست مردم نمیرسد. رئیسجمهوری از هماهنگی سامانه جامع تجارت سخن گفت و وعده داد که با شکل گرفتن این سامانه خیلی از مشکلات حل خواهند شد؛ اما باید توجه کرد که هم تولیدکننده، هم واسطه او با مصرفکننده، هر یک حقوق خاص خود را دارند و دولت در این رابطه نیز باید امعان نظر داشته باشد تا عدم هماهنگیها به تضییع حقوق هیچ قشری منجر نشود.
همانگونه که آقای رئیسی، چند بار در گذشته و حال، متذکر شده است، یکی از مشکلات کنونی کشور ما بیاعتمادی مردم به مسئولان اجرایی یا قضایی است. متأسفانه این عدم اعتماد، در شکل افراطی آن، به پایین آمدن احساس میهندوستی و حتی باور نداشتن حرفهای حکومت منجر میشود. این که شنیده میشود به قرار اطلاع، در ترکیه وقتی دولت مشکل دارد مردم دلارهایشان را میفروشند اما در ایران با حرص و ولع دلار میخرند، یکی از دلایلش باور نداشتن به فردایی است که قرار بوده است گردانندگان حکومت برای مردم بسازند. با کمال تأسف چنین احساسی، حتی بعضی را که تقید دینی هم ندارند، به سوی ستون پنجم شدن دشمنان این ملت سوق میدهد. باید امیدوار بود که رئیسجمهوری موفق شود اعتماد از دسترفته را به مردم بازگرداند. مشی زندگی مسئولان، تسلط آنها به فرزندان و اطرافیان که از مقام آنها سوء استفاده نکنند، و تطابق حرف آنها با عملشان و به کار نگرفتن افراد ناتوان از زنجیره روابط فامیلی در انتصابات دولتی، از جمله مؤلفههایی هستند که اعتماد را به مردم باز میگردانند.
-
پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰ - ۰۲:۴۴:۰۳
-
۵ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/795258/