سرمقاله همدلی/ چرا انسانها شورش میکنند؟
يادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - همدلی / « چرا انسانها شورش میکنند؟ » عنوان سرمقاله روزنامه همدلی نوشته صلاحالدین هرسنی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
چرا انسانها شورش میکنند؟ این پرسشی است که پاسخ آن را باید در نظریههای فردی و روانشناسی شورشها، آنومیها و در نتیجه انقلابها جستجو کرد. طبق نظریه فردی و روانشناسی انقلابها، اعتراضات و شورشها را باید برآیند و نتیجه ناکامی یا محرومیت نسبی دانست. در شرایط ناکامی یا محرومیت نسبی، توقعات جامعه از دولت افزایش مییابد و در بدترین شرایط خود یعنی (افزایش توقعات- کاهش امکانات) شرایط برای اعتراضات، شورشها و در نتیجه آنومیزه شدن جامعه فراهم میشود. «افزایش توقعات- کاهش امکانات» بیش از همه با اعتراضات خیابانی امروزی در برخی شهرهای کشور در انطباق است و در حقیقت انعکاسی از شرایط محرومیت و ناکامیهای نسبی است. در اعتراضات امروزی شهرها و احتمال گسترش آن به شهرهای دیگر آنهم بهمنظور حس وحدت و انسجام، یک مسئله بیش از همه نقش دارد و آن جراحی اقتصادی دولت در قبال برخی از اقلام معیشتی نظیر روغن، لبنیات، مرغ و تخممرغ است. البته کمیابی و تزاید قیمت کالاهایی چون (روغن و ماکارونی) که به نظر قوت و غذای غالب افراد کمدرآمد و ضعیف جامعه است، مزید بر علت شده است. در واقع داینامیک این اعتراضات با برنامههای وعده دادهشده دولت پیوند و گرهخورده است به این معنی که چرا بهرغم وعدههای دولت بابت به سامان رساندن و رسیدن به نقطه ثبات در اقتصاد معیشتی، بوی بهبودی از اوضاع اقتصاد معیشتی کشور به مشام نمیرسد و چرا باید افسوس و دریغ سالهای گذشته را بخورند و بازگشت به سالهای قبل را آرزو کنند؟ بنابراین و در شرایط اوضاع نابسامان اقتصادی گریزی به اعتراضات خیابانی و تبعات مرتبط با آن یعنی شورش و برقراری نظم آشوب نیست. بهعبارتدیگر، در شرایط تداوم وضعیت موجود، ما باید شاهد این اعتراضات تا حصول به نتیجه باشیم؛ اما مشکل آنجاست که دولت گویی پاسخی سازنده و اقناعکننده برای برونرفت از موجود ندارد و تنها جراحی موردنظر خود را پمپاژ پول بدون پشتوانه در قالب واریز یارانه بهحساب سرپرستان کرده تا شاید تسکین موقتی برای کاهش و التیام دردها و زخمهای اقتصادی مردم باشد. علت دیگری که موجب خشم و عصبانیت آن بخش از معترضان شده این است که مسئولان و اغلب متصدیان امر از رهگذر تریبونهای رسمی حاکمیت نظیر نماز جمعه و صداوسیما درصدد عادیسازی درد هستند و قویاً اعلام میکنند که اقتصاد کشور در شرایط حاضر و مشخصاً از طریق حذف (ارز ترجیحی) یا از طریق اتکا به (ارز نیمایی) محتاج جراحی اقتصادی است و ازآنجاییکه هر جراحی درد و بخیه و حتی کما و اغما را به همراه دارد، مردم لاجرم باید جراحی این درد را تحمل کنند. حال و اگرچه جراحی چنین اقتصادی اجتنابناپذیر است، اما مشکل آنجاست که متصدیان و متخصصان (بخوانید پزشکان اقتصاد) بدون بیهوشی و بدون همدم و دستیار و بدون اتاق عمل و بدون متخصص بیهوشی قصد دارند به تیغ جراحی دست ببرند. منظور آن است که جراحی اقتصادی دولت بدون آمادگی شرایط روحی و روانی مردم در حال صورت گرفتن است و مانند تصمیم به افزایش قیمت بنزین در آبان 98 ناگهانی و تصمیم یکشبه است. بااینهمه، اگرچه جهد و عزم مسئولان برای این جراحی جدی است و به نظر میرسد اجتنابناپذیر است، چند توصیه در این جراحی اقتصادی از سوی مسئولان و معترضان نباید مغفول و فراموش شود و آن اینکه:
1. مسئولان معترضان را عناصر وابسته به غرب و تحریک یافته نظام سلطه ندانند. اعتراضات خیابانی نتیجه شرایط بد اقتصادی است و در واقع محرومیت و ناکامی و عدم پاسخ لازم به خواستهها و مطالبات، موتور محرک و داینامیک این اعتراضات بوده است.
2. دولت باید چارهای مدبرانه برای برونرفت از وضعیت موجود اتخاذ کند و صرف تهدید به سرکوب و راهاندازی ماشین سرکوب سیاسی پاس گل به ماجراجویان ندهد. فراموش نکنیم زخم آبان ما 1398 و سایر زخمها هنوز التیام نیافتهاند، بنابراین سرکوب سیاسی چاره درد و حل بحران نیست و تبعات و پیامدهای سیاسی فراوان دارد. نیازی نیست که از نظام سیاسی خود یک چهره سرکوب گر بسازیم.
3. جراحی اقتصادی موردنیاز دولت فقط به چاقویی چون یارانه نیاز ندارد. یارانه و تزریق پول بدن پشتوانه و حجم بالای نقدینگی طبق اصول علم اقتصاد، تورم ویرانگر را به همراه دارد. بهعبارتدیگر، تورم روی دیگر سکه نقدینگی است. یادمان باشد که یارانه بدترین راهبرد برای مدیریت و کنترل اقتصاد در شرایط بحران است و همچون چاقویی است که اقتصاد یک کشور را نه جراحی بلکه سلاخی میکند. تلاش برای بازگشتها قیمتها با سالهای 95 تا 97 میتواند از آلام و عادیسازی شرایط کمک کند.
4. دولت میتواند از رهگذر یک سیاست خارجی همراه با تعامل و سازنده گرایی، اقتصاد کشور را به نقطه و وضعیت مطلوب برساند. الزامات این امر آن است که از رهگذر یک سیاست خارجی سازنده و تعاملگرا، سیاست به اقتصاد یارانه بپردازد نه اقتصاد به سیاست.
5. معترضان نیز باید با رفتارهای مدنی و مشخصاً از رهگذر حقوقی و قانونی و ضمن پرهیز از شعارها ساخت شکنانه خودداری کنند. دراینارتباط امر رهبری و مدیریت در کنترل و هدایت معترضان جهت جلوگیری از عناصر فرصتطلب برای رادیکالیزه کردن اعتراضات بسیار ضروری است. در این ارتباط امر رهبری و مدیریت در کنترل و هدایت معترضان جهت جلوگیری از نفوذ عناصری با اهدافی دیگر برای رادیکالیزه کردن اعتراضات بسیار ضروری است. حال اگر این اعتراضات از رهگذر یک فیلتر عقلانی مدیریت نشود، حاکمیت حتما آن را حاصل دسیسه و فتنه معاندان و دشمنان میداند و شرایط به سمت تنش بیشتر در کشور خواهد رفت.
-
چهارشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۸:۰۵
-
۳۰ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/832932/