زمان به نفع ایران نیست
يادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
جاوید قربان اوغلو
فضای توافق هستهای کلا فضای مبهمی است بهخصوص که بیانیه سه کشور اروپایی یک مقدار فضا را سنگینتر کرد و پاسخ ایران هم به این بیانیه، پاسخ تندی بود. از طرفی آمریکاییها هم از این بیانیه حمایت کردند. برداشتم این است که بیانیه اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی با هماهنگی آمریکا صادر شده و آمریکاییها حتما در جریان بودند و با همدیگر رایزنی کردند که این بیانیه را صادر کنند. درحقیقت آمریکاییها نمیخواستند خودشان این کار را انجام دهند چون اگر خودشان دست به کار میشدند، منجر به یک تنش سنگین بین ایران و آمریکا میشد و احتمال داشت اصل میز مذاکره را تحت تاثیر قرار دهد و تا مدت نامعلومی به تعویق بیندازد. بنابراین آمریکاییها ترجیح دادند اتحادیه اروپا این بیانیه را صادر کند. اتحادیه اروپایی که مبتکر این جمع بندی و ارائه طرح نهایی مذاکرات بین دو کشور ایران و آمریکا بوده. نکته دوم اینکه بیانیه برخلاف برخی اظهارنظرهایی که گفته شده، آنچنان تند نبود. بیانیه نشانگر این بود که اروپایی که به میدان آمده و اعتبار سیاسی خود را به میان آورده و طرح جمع بندی 35 صفحهای را داده و نهایتا هم با یک اقدام ایران به بنبست خورده و متوقف شده، باید یک واکنش از خودش نشان میداد چون ایران بود که میز مذاکره را با طرح مساله ضرورت بسته شدن پرونده در آژانس بینالمللی انرژی اتمی به اینجا رساند. آمریکاییها از اول استقبال کرده بودند و مشکلی برای امضای تفاهم براساس طرح اروپا نداشتند. بنابراین واکنش اروپاییها واکنشی طبیعی بود اگرچه یک مقدار شاید نابهنگام بود. جالب است که آقای اولیانوف هم گفته بود بیموقع صادر شده درحالی که اروپا هم نمیتوانست ساکت بماند. نکته سومی که میتوانم اضافه کنم اینکه آمریکاییها ضمن حمایت از این بیانیه، اعلام کردند که با یک عبارتهای نرم که کار آژانس یک کار نظارت فنی است و نباید آن را به سیاست آلوده کرد و به هر حال ایران باید به آن سوالات از طریق آژانس پاسخ دهد و مساله ایران در شورای حکام حل خواهد شد. یعنی به هیچ عنوان لفظ تهدیدآمیزی مبنی بر اینکه به شورای امنیت خواهند فرستاد در آن نبود. درحقیقت در عین حال سیاست چماق و هویج را در پیش گرفتند برای اینکه ایران را وادار کنند. نکته بعدی که مهم است اینکه برخی تصور میکنند قطعنامهای که در اجلاس ژوئن صادر شد، اینبار با لحن تندتری و ممکن است حتی پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند. اما تصور میکنم در این نشست هم مساله ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت مطرح نیست و این کار اتفاق نخواهد افتاد. برای اینکه هم اروپاییها و هم آمریکاییها نمیخواهند به گونهای حرکت کنند که ایران کلا میز مذاکره را ترک کند و به سمت عملی کردن تهدیدهایی برود که کرده بوده. بنابراین در این اجلاس هم اگرچه آقای مدیرکل در سخنرانی اولیه و پاسخ به سوالات گفت که کار سیاسی نمیکند ولی اضافه کرد خیلی ساده میگوییم که ایران درباره سه منطقه آلوده شده پاسخ دهد که منشا از کجا بوده. درواقع در عین حال که جو سنگین مبهمی وجود دارد اما هنوز به این معنا نیست که دیپلماسی کلا کنار گذاشته شده باشد. اروپاییها و امریکا بهشدت مایلند که این مساله و بازگشت به میز مذاکره اتفاق بیفتد منتها مسئله مهم این است که زمان دارد از دست میرود.
بهخصوص این زمان برخلاف برخی که فکر میکنند به نفع ماست ولی معتقدم زمان به نفع ما نیست و هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ شکل گیری یک نوع بدبینی نسبت به اقدامات ایران. بنابراین ایران هم از نظر اقتصادی دارد روزانه 200 تا 300 میلیون دلار از دست میدهد و هم فضای بینالمللی را نسبت به خود سنگین میکند. نهایتا هم مساله آژانس باید از طریق خود آژانس حل شود. نکتهای که قبلا هم به آن اشاره کردم اینکه درست است کار آژانس نظارتی و فنی است ولی همه میدانند که بالاخره تصمیمات آژانس متاثر از تصمیمات دولتهای بزرگ، آمریکا و کشورهای اروپایی است فلذا راهکارش این است که ایران مساله را جنجالیتر نکند، علنیتر نکند و به آن دامن نزند بلکه از طریق گفتوگو با سه کشور اروپایی از آنطرف مسئولین فنی کارکشته ما کار با آقای گروسی را شروع کند. همان سناریویی که 2015 انجام شد، انجام شود که یک تفاهم سیاسی بین آقای صالحی و آقای آمانو آن زمان و آقای ظریف و آقای کری صورت گرفت و این تفاهم مبنی بر این بود که ایران یکسری سوالات را به صورت صوری و شکلی پاسخ دهد. آنها هم تضمین شفاهی دهند که پرونده را ببندند و همین اتفاق هم افتاد. در سخنرانی دیروز نماینده ایران در آژانس هم اعلام شد که از نظر ما مساله پیامدی یا پادمانی در همان 2015 با آن قطعنامهای که شورای حکام داد، تمام شد. یعنی هنوز هم نماینده ایران به آن ارجاع میدهد و الان هم همان راه است. درحقیقت راه علنی کردن، مطبوعاتی کردن و دامن زدن به آن فقط این بهانه را به اسرائیلیها میدهد. همانطور که پریروز هم نخست وزیر اسرائیل به آلمان سفر کرد و دارد سعی میکند حالا که از آمریکا ناامید شده و نتوانست آمریکاییها را متقاعد کند که دست از مذاکره و تفاهم با ایران بردارند، دارد از طریق فرانسه و آلمان، دو حلقه دیگر فشار میآورد که مذاکره را تمام کنند. هر اقدامی که منجر شود قدرت بازیگری اسرائیل بیشتر شود درحقیقت یک نوع پاس گل دادن به اسرائیل است و چنین چیزی را توصیه نمیکنم. بهتر است که ایران خویشتنداری کند و از طریق دیپلماسی مساله را در پشت میز مذاکره حل کند.
-
چهارشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۵:۲۳
-
۲۲ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/854223/