پیام ویژه - خراسان / «مقدمه «زیارت متعالی»» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم سید مصطفی حسینی راد است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
زائر به زیارت امام(ع) میرود تا رنگ و بوی امامش را بگیرد. این والاترین نوع زیارت است. زیارتی که زائر در آن با امامش نجوا میکند و در دل میگوید: «همه تلاشم را میکنم تا حدی که ممکن است شبیه شما زندگی کنم». این مفهومِ «زیارت متعالی» است. اما شبیه امام شدن، افزون بر مدد خواستن از روح مطهر امام(ع) در طول فرایند زیارت، نیاز به یک مقدمه ضروری دیگر هم دارد که آن مقدمه، معرفت و شناخت نسبت به امام(ع) و حق امام(ع) است. بنابراین، مقدمه «زیارت متعالی»، «زیارتِ عارفاً بحقّه» است که در احادیث هم به آن اشاره شده است.
معرفت نسبت به امام(ع) نیازمند دقت و مطالعه در سبک زندگی ایشان است؛ تأمل در رفتارهای فردی، اجتماعی و عبادی امام(ع) و سپس تلاش برای حرکت در مسیر نورانی ایشان و شبیه کردن سبک زندگی خود به سبک زندگی امام(ع). اگرچه بین ما و امام(ع) فاصله نجومی وجود دارد اما به هر میزان که تلاش کنیم و بتوانیم شبیه ایشان عمل و زندگی کنیم باز هم بسیار خوب است چراکه در جهت و در مسیر حرکت امام(ع) حرکت کرده و گام برداشتهایم. شکی نیست که در چنین مسیر روشنی، از یاری و امداد نفْس قدسی امام(ع) به خصوص در زمان زیارت ایشان بهرهمند میشویم و راهمان تا رسیدن به مطلوب، کوتاهتر و البته پربرکتتر خواهد شد.
چه خوب است در آستانه میلاد نورانی امام رئوف حضرت علی بن موسیالرضا(ع) نظری بیندازیم در سیره و سبک زندگی آن اسوه و الگوی راستین اخلاق، عبودیت و انسانیت و با ایشان بگوییم و قرار بگذاریم که ای امام مهربان! ما دوست داریم شیعه راستین شما باشیم با رنگ و بوی بهشتی شما؛ پس تلاش میکنیم شبیه شما رفتار کنیم تا آن جا که بتوانیم؛ ان شاء ا... .
حضرت رضا(ع) هرگز با سخن و زبان خود باعث آزار کسی نمیشد. هرگز کلام کسی را قطع نمیکرد. هرگز در برآوردن حاجت حاجتمندی که توان یاری رساندن به او را داشت درنگ یا کوتاهی نمیفرمود. هرگز ندیدند پای خود را جلوی دیگران دراز کند، آب دهان بیندازد یا در حضور دیگران به چیزی تکیه دهد. هرگز کسی از دهان مبارکش دشنام نشنید. هیچگاه بر سر سفرهای ننشست مگر این که خادمانش نیز در کنارش نشسته باشند. با صدای بلند نمیخندید. خنده مبارکش تبسم بود، خوابش اندک و صدقهاش پنهانی. با مردم چنان خوشرفتار و مهربان بود که همگان شیفته رفتارش میشدند. تقوای او زبانزد دوست و دشمن بود و همواره راه نجات امت را در تقوا و پرهیزگاری میدانست. با خانوادهاش بسیار مهربان بود و مهمان را بسیار اکرام میکرد و محترم میداشت.
بازار
![]()
صبحگاهان و پس از اقامه نماز صبح، در مصلای خود «سبحان ا...» و «الحمدلله» و «ا... اکبر» و «لااله الاا...» میگفت و بر نبی و آلش صلوات میفرستاد تا آفتاب طلوع میکرد. سپس به سجده می رفت و آن قدر سجدهاش طولانی میشد که آفتاب بالا میآمد. نماز ظهر و عصر را با نوافل میخواند و نیز نماز مغرب و عشا را. پس از نافله مغرب افطار میکرد و با فاصلهای نماز عشا میخواند و به تعقیبات مینشست. سپس با یک سجده شکر به بستر خواب میرفت. در ثلث پایانی شب از خواب برمیخاست، وضو میگرفت و به نماز شب میایستاد. پس از اقامه هشت رکعت نماز شب، نماز جعفر طیار میخواند و سپس نافله شفع و وتر را به صورت مخصوص به جا میآورد. عشق فراوانی به کتاب خدا و تدبر در آن داشت. هم در روز و هم در شب، بسیار قرآن میخواند تا به بستر میرفت و در هنگام خواب نیز کلام خدا بر زبانش جاری بود. هر سه روز یک بار قرآن را ختم می کرد و میفرمود: «اگر میخواستم زودتر از سه روز آن را به پایان برسانم، میتوانستم اما نخواستم چنین کنم، زیرا در موقع تلاوت به هر آیه که میرسیدم در آن فکر و اندیشه میکردم که درباره چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است. بدین جهت در هر سه روز یک بار قرآن را به پایان میرسانم».
در مباحثات و مناظرات، منطقش قوی بود و همواره از حقِ ولایت خود و پدران ارجمندش دفاع میکرد تا امت را به امامت متوجه کند. با دوستان خدا دوست و با دشمنان خدا دشمن بود. بخشندهای با سخاوت بود و در رسیدگی به فقرا سنگ تمام میگذاشت تا آن جا که زمانی که در خراسان بود، در روز عرفه، تمام اموال خود را به فقرا انفاق کرد. قبل از خوردن غذا، بخشی از بهترین قسمت غذایی را که برای ایشان آورده بودند جدا و برای فقرا ارسال میفرمود.
هم در مدینه و در زمان زندانی بودن پدر ارجمندش امام کاظم(ع) و هم در غربت خراسان اهل صبر و سعه صدر بود و در برابر رنجهایی که از سوی هارون و مأمون بر ایشان تحمیل میشد، بردباری میکرد تا درخت اسلام راستین، پایدار بماند. زاهدانه میزیست و لباس ساده میپوشید مگر آنگاه که مردم به دیدار ایشان میآمدند که بهترین لباس خود را به تن میکرد در حالی که در زیر آن لباس زبر و خشن پوشیده بود. سپس میفرمود: «حرمت مؤمن ایجاب میکند که انسان در ملاقات با او، شئون خود و وی را رعایت کند و مقید باشد که پاکیزه و خوش لباس باشد».اسوه و الگوی عبادت بود. روزها را روزه بود و شبها را زنده میداشت طوری که نه در زمان ایشان و نه بعد از ایشان، کسی به این درجه نرسید حتی زاهدترین افراد.خوشا به حال محبان و عاشقان حضرتش که گام در مسیر زندگی نورانی ایشان میگذارند و سیره و سبک زندگی آن امام همام را سرمشق زندگی خود قرار میدهند.