پیام ویژه - اطلاعات / «گشتوگذاری در نمایشگاه کتاب» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم سید مسعود رضوی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
نمایشگاه کتاب تهران با تمام مشکلات و محدودیتها، امسال هم در مصلای تهران برگزار شده و ادامه دارد. نگارنده، البته همواره منتقد مکان و زمان نمایشگاه بودهام و برهان قاطع برای آن دارم و بارها نوشتهام.
با این همه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دست اندرکاران نمایشگاه، به ویژه ناشران گرامی که صاحبان اصلی و آفرینندگان کتاب و عرضهکنندگان این کالای دیرآشنای فرهنگ و اندیشه و هنر و آموزش و دانش بوده و هستند تبریک میگویم. چه آنها که در نمایشگاه حضور دارند و چه آنها که نبودند و در مغازهها و نمایشگاههای سراسر کشور، به صورت هماهنگ تخفیف دادند و چراغ ایام را روشن نگاه داشتند.
من شخصاً دیروز فرصتی برای گشت و گذار در نمایشگاه و دیدار از سالن بزرگ و ناشران عمومی را یافتم. نظم و مدارا و برخوردها خوب و همزیستی و مهربانی و تنوع سلایق در اوج بود. کتابهای کهنه و پخش و شبه ناشران هم تقریباً غایب بودند، اگرچه برخی رندان هنوز با ربط و ضبطی توانستهاند غرفهای دست و پا کنند و نام و دکهای بزنند، اما توجهی را جلب نمیکردند. ناشران موفق، کتابهایشان گران بود، اما چون کیفیت داشت خریداران و خواستاران هم بسیار داشت.
نام نمیبرم ولی برخی ناشرانی که خود را جانشین بنیاد فرهنگ ایران و بنگاه ترجمه و نشر کتاب تصور میکنند، کمیت کتابهایشان مانند کتابهای جلوی پاساژهای وسط شهر و دکههای دستفروشی است. کیفیتش هم چنگی به دل نمیزند. اما قیمتهایشان همان مدعای قدیم را میخواهد به مشتری تحمیل کند گرچه هیچکس حتی در حد سست کردن قدم هم نگاهی نمیاندازد. مدیریت خوب مثل دکتر رسول جعفریان در زمان ریاست کتابخانه و انتشار مجلس، میتوانست یک جا را بزرگ کند و یا اسم «میراث» میتوانست درجایی دیگر سنت ایران را احیا کند اما اغتشاش ذهنی و عدم نظارت، کمیت و کیفیت را زایل و توجهات را نازل کرده است. این را از نگاه و حضور مردم در نمایشگاه به وضوح دریافتم.
بازار
![]()
از برنامههای جنبی و به اصطلاح ذوقی یا نمایشی در حاشیۀ نمایشگاه، یکی را دیدم که پیری را چون استاد فردوسی با لباسی سپند و اسپید آراسته بودند و دختی جوان و بشکوه و استوار، در نقش گردآفرید به همراه او نقالی و نمایش میکرد. مردم همه به وجد آمده بودند. پیری دیگر هم کتاب به دست آنجا بود، نمیدانم بیهقی یا نصرالله منشی یا سعدی یا نقشی دیگر را قرار بود پس از آنها ایفا کند. گردآفریدِ ایرانشهر را همراه انبوه تماشاگران ستودم و تشویق کردم و به تماشای بخشهای جالب و جاذب دیگر رفتم.
یکی از بهترین مزایای نمایشگاه سیوهفتم کتاب تهران، نبودن دلالها و به اصطلاح خاکشیر فروشها بود. از تبلیغاتچیها تا ساندویچ فروشها و کتابهای بنجل و زیراکسی که دلال مافیای خیابانی کتب ممنوعه و مسروقه هستند. بیرحم و ناجوانمرد و فاقد هرگونه تأثیر مثبت .
http://www.Yazd-Online.ir/Fa/News/1589971/سرمقاله-اطلاعات--گشتوگذاری-در-نمایشگاه-کتاب