پیام ویژه
سینمای ما هیچ‌وقت مستقل نبود
جمعه 4 فروردين 1402 - 16:52:59
آخرین خبر تحلیل
پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
انجمن علمی مطالعات فرهنگی و رسانه‌ای دانشکده ارتباطات علامه طباطبایی هفته گذشته با همکاری انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، نشستی با عنوان «آینده فیلمسازی در سینمای ایران» را در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار کرد. سخنرانی محمد مهدی عسگرپور در این نشست را می خوانیم.
محمدمهدی عسگرپور| وقتی صحبت از آینده سینما در ایران می‌شود، مثل آینده هر چیزی باید آن را تحت عنوان بزرگ‌تری به اسم آینده کشور ببینیم؛ چون این دو منتزع از هم نیستند. باتوجه به پارامترهایی که تا به‌حال در حوزه فرهنگ و سینما وجود داشته، همواره یک درک یا تصویری از مثلا یک سال یا دو سال آینده در سینما می‌شد ترسیم کرد. درحالی‌که اکنون معادلات روزمره ما در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی به‌گونه‌ای همه‌چیز را عوض کرده که بیم آن می‌رود که مسئله سینما به‌طور کلی منتفی شود. به نظر من اگر اکنون قرار است شمایلی از سینمای آینده را ترسیم کنیم، باید وضعیت جامعه را همانطوری که اکنون هست، فرض بگیریم. این فرض که نه قرار است اتفاق بزرگی بیفتد، نه تغییرات عمده‌ای قرار است شکل بگیرد. برای اینکه دورنمایی از چند سال آینده سینمای ایران داشته باشیم، یک راهش این است که نگاهی آماری به آن بیاندازیم. البته در کشور ما به این آمارها خیلی توجه نمی‌شود یا آمارسازی هم صورت می‌گیرد. اما بدون تحلیل اگر بخواهیم آمارها را کنار هم بگذاریم، به یک واقعیت درباره سینما می‌رسیم و آن این است که سینمای ما به‌طور‌کلی در همه حوزه‌ها سیر نزولی داشته است. این روند نزولی به‌نظر می‌رسد ادامه خواهد داشت، مگر اینکه معجزه‌ای اتفاق بیفتد. البته باید حضور سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی را از این تحلیل جدا کرد. ضمن اینکه می‌توانیم بگوییم، از این به بعد چیزی به‌عنوان سینمای ایران به‌شکل رسمی در جشنواره‌های جهانی نخواهیم داشت. ما در کشوری زندگی می‌کنیم که حدود 80 تا 100 فیلم در طول سال تولید می‌شود. در یک سال‌هایی این عدد قابل‌توجه بوده به‌طوری‌که ما جزو 7 کشور اول جهان بودیم از حیث میزان تولید.
البته آمارهای مربوط به سال‌های 2009 و 2010 نشان می‌دهد، ایران در منطقه خودش از لحاظ مخاطب بدترین وضعیت را داشته است. ما الان بدترین وضعیت اکران را در سطح آسیا داریم. ایرانیان به‌طور میانگین تقریبا هر 5 سال، یک فیلم در سینما می‌بینند. آن رتبه 7 در میزان تولید هم اکنون به مرتبه هجدهم و نوزدهم رسیده است. نه اینکه میزان تولیدات ما کم شده، بلکه تعداد تولیدات کشورهای دیگر بیشتر شده است. دلیل اینکه در تولید در همان حد متوقف شده‌ایم، این است که شرایط مناسب اکران و نمایش را نداریم. از همین 80 تا 100 فیلمی که تولید می‌شود در بهترین حالت، 50 تا فیلم به نوبت اکران می‌رسد. برخی بحران‌های اجتماعی مثل شیوع کرونا هم از این میزان می‌کاهد. حالا بحث کرونا یا اتفاقات اخیر را کنار بگذارید و به روند طبیعی سینما در کشور نگاه کنید، باز هم از حیث آماری شاهد سیر نزولی مخاطب سینما هستیم که تصویری مأیوس‌کننده از آینده سینما در ایران را ترسیم می‌کند. الان در وضعیتی قرار داریم که تحلیل اکنون شاید مقدم بر این باشد که آینده سینمای ما چیست؟ اینکه چرا ما در همان میزان از تولید مانده‌ایم، درحالی‌که کشورهای همسایه که در همین چند سال پیش سه یا چهار فیلم می‌ساختند، الان این میزان را به 15 عدد رسانده‌اند. درواقع تعداد تولیدات آنها 5 برابر شده است. حدود 15سال پیش از سینماگران ایرانی برای آموزش فیلمسازی در ترکیه دعوت می‌شد، اما الان ترکیه جزو 30کشور اول در صادرات سریال است و سریال‌سازی آنها جزو 5 منبع درآمد ملی آنها شده است. متاسفانه سیاست‌گذاران فرهنگی‌ای که در برخی دولت‌ها حضور داشتند، نوعی فیلمسازی در کشور را از بین بردند. هیچ‌گاه سینمای ما حتی در دوران طلایی خود مستقل از دولت نبود. فقط برخی مدیران سینمایی بر سر کار آمدند که سینما را بهتر می‌شناختند و به رشد آن کمک کردند. ساختار مدیریت سینمایی ما دو تا گلوگاه اصلی دارد؛ یکی شورای پروانه ساخت و دیگری شورای پروانه نمایش. هرکدام از اینها در زمان پیدایش براساس مصالح اجتماعی، سیاسی و مصالح نظام و برخی مواقع با استفاده از تجارت کشورهای دیگر شکل گرفتند که درنهایت یک اکوسیستم خاص خود را خلق کرده‌اند. درواقع با یک کولاژ در ساختار مدیریت سینمایی مواجه‌ایم که اکوسیستم خودش را به‌تدریج ساخته است. ما یک زمانی نگران بودیم کسی مسئول سینما شود که سینما را نشناسد، اما حالا با مدیرانی مواجه می‌شویم که اساسا فرهنگ را نمی‌شناسند. ازسوی‌دیگر اگر بخواهیم مثلا به مقوله تولید از حیث صنفی نگاه کنیم، ما نزدیک 600 تهیه‌کننده داریم درحالی‌که هر سال در بالاترین آمار، 100فیلم تولید می‌شود. البته حل بسیاری از چالش‌های صنفی هم به‌دلیل مداخله نهادهای دولتی به‌ثمر نمی‌رسد. از نظر من، ساختار سیاسی نمی‌خواهد نهاد صنفی استقرار پیدا کند و این یکی از مهمترین عوامل بحران در سینمای ایران است. ازسوی‌دیگر، با پیشرفت تکنولوژی‌های جدید و ساختار وی‌او‌دی که شکل گرفته، مجموعه سینمای ایران دچار دگرگونی بنیادی خواهد شد که شاید دیگر چیزی به‌اسم سینما -به معنایی که امروز داریم- دیگر نداشته باشیم.
*رضا صائمی

http://www.Yazd-Online.ir/Fa/News/1111406/سینمای-ما-هیچ‌وقت-مستقل-نبود
بستن   چاپ