بزرگنمايي:

پیام ویژه - روزنامه جوان / دو محکوم به قصاص و یک متجاوز سحرگاه دیروز برای اجرای حکم پای چوبه‌دار حاضر شدند. مرد متجاوز حکمش اجرا شد، اما دو محکوم به قصاص به خاطر عدم حضور اولیای‌دم حکم‌شان به صورت موقت متوقف شد. 
سحرگاه دیروز چهارشنبه، دهم اردیبهشت سه متهم که یکی به جرم تجاوز به پسر خردسالی به اعدام محکوم شده‌بود و دو قاتل که در حادثه‌های جداگانه در سال‌های گذشته مرتکب قتل و به قصاص محکوم شده‌بودند، برای اجرای حکم در زندان قزلحصار کرج پای چوبه دار رفتند. مرد متجاوز که از اتباع است و قبل از این سه بار پای چوبه‌دار رفته بود و به خاطر نوشتن توبه‌نامه اجرای حکمش به تعویق افتاده‌بود، این‌بار توبه نامه‌اش از سوی قضات دادگاه کیفری قبول نشد و دقایقی مانده به طلوع آفتاب اعدام شد، اما دو قاتل دیگر به خاطر اینکه اولیای‌دم‌ها برای اجرای حکم در زندان حاضر نشده بودند، اجرای حکم‌شان متوقف شد و به سلولشان بازگشتند. 
10 سال قبل
شهریور ماه سال 93 زن جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از مرد شیطان‌صفتی به اتهام آزار و اذیت پسر 11 ساله‌اش شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: «پسرم روز قبل به محل کار پدرش رفته‌بود و ساعتی قبل که به خانه بازگشت حالش بد بود. وقتی از او سؤال کردم، متوجه شدم یکی از همکاران پدرش به زور به او تجاوز کرده است.» با شکایت زن جوان، تحقیقات درباره این پرونده آغاز شد و مأموران خیلی زود متهم را که مرد اتباعی بود، بازداشت کردند. متهم در بازجویی‌ها به جرم خود اقرار کرد و گفت: «آن شب پسر 11 ساله به محل کار پدرش آمده‌بود و وقتی پدرش بیرون رفت، شیطان مرا وسوسه کرد و نیت شومم را اجرا کردم.»
بازار
متهم پس از اعتراف در دادگاه به اعدام محکوم شد و پرونده‌اش پس از تأیید حکم برای اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرا فرستاده شد. مرد شیطان‌صفت قبل از این سه بار پای چوبه‌دار رفت، اما هر سه بار توبه نامه نوشت و حکمش به صورت موقت متوقف شد. توبه‌نامه‌های متهم از سوی دادگاه قبول نشد و سحرگاه دیروز پس از 11 سال از وقوع حادثه اعدام شد. 
قتل تازه‌عروس
دومین متهم مرد جوانی به نام حامد است که 15 سال قبل در درگیری همسرش را که هنوز سه ماه از ازدواج‌شان نگذشته‌بود، به قتل رساند و پس از دستگیری به قصاص محکوم شد. یکی از روز‌های بهمن ماه سال 1389 مأموران پلیس تهران از قتل زن 17 ساله‌ای با خبر و راهی محل شدند. مأموران پلیس در ساختمان مسکونی با جسد تازه عروسی به نام مهتاب روبه‌رو شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده‌بود. بررسی‌ها نشان داد تازه عروس در خانه پدر شوهرش میهمان بوده که لحظاتی قبل در درگیری با شوهرش به نام حامد به قتل می‌رسد و قاتل هم پس از حادثه به مکان نامعلومی می‌گریزد. 
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران قاتل فراری را تحت تعقیب قرار دادند و در نهایت مدتی بعد وی را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. 
می‌خواستم بترسانمش
متهم در بازجویی‌ها با اظهار پشیمانی به جرم خود اقرار و ادعا کرد قصد قتل نداشتم و فقط می‌خواستم همسرم را بترسانم، اما ناخواسته او را به قتل رساندم. 
وی در توضیح ماجرا گفت: «من از دوران بچگی سختی‌های زیادی کشیدم. مادرم و پدرم به خاطر اختلافی که با هم داشتند، از هم جدا شدند و من هیچ زمانی محبت پدر و مادر را نچشیدم. حدود چندماه قبل همراه پدرم به خواستگاری مهتاب رفتیم و خانواده‌اش قبول کردند و با هم ازدواج کردیم. زندگی ما ابتدا خوب بود و با هم مشکلی نداشتیم، اما مدتی بعد دخالت‌های مادرش در زندگی ما شروع شد. مادر‌زنم در همه کار‌های ما دخالت می‌کرد و همین موضوع باعث شده‌بود من و همسرم با هم اختلاف پیدا کنیم. چندین‌بار به مهتاب گفته‌بودم که از مادرش بخواهد در زندگی ما دخالت نکند و تحت‌تأثیر صحبت‌های مادرش هم قرار نگیرد، اما فایده‌ای نداشت.»
مراسم پاگشا
متهم ادامه داد: «شب حادثه پدرم برای مهتاب مراسم پاگشا گرفته بود و من و همسرم همراه تعدادی از بستگان در خانه‌اش دعوت بودیم. شام خوردیم و همه دور هم صحبت می‌کردیم که مادر زنم دوباره در زندگی ما دخالت کرد. از همسرم خواستم با مادرش صحبت کند و از او بخواهد به زندگی ما کاری نداشته باشد و همین موضوع باعث مشاجره ما شد. عصبانی شدم و می‌خواستم همسرم را بترسانم که چاقویی از جیبم بیرون آوردم و به طرفش پرتاب کردم. وقتی زخمی شد از ترس فرار کردم، اما فکر نمی‌کردم همسرم فوت کند تا اینکه دستگیر شدم و فهمیدم همسرم به قتل رسیده‌است.»
حکم قصاص
متهم پس از کامل شدن تحقیقات برای محاکمه از زندان به دادگاه منتقل شد. متهم دوباره اظهار پشیمانی کرد و از اولیای‌دم درخواست بخشش کرد، اما اولیای‌دم او را نبخشیدند و در دادگاه درخواست قصاص دادند. متهم به قصاص محکوم شد و رأی دادگاه هم پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. 
 مهلت 
بدین ترتیب تازه داماد در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت و در سال‌های گذشته دو بار برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت، اما هر بار با میانجیگری تیم صلح و سازش موفق به گرفتن مهلت از اولیای‌دم شد. وی سحرگاه دیروز برای سومین‌بار در زندان قزلحصار پای چوبه دار ایستاد، اما مادر مقتول به عنوان اولیای‌دم برای اجرای حکم در زندان حاضر نشد و به همین دلیل حکم قصاص وی متوقف شد و قاتل به سلولش بازگشت. 
قتل دختر عمو
سومین متهم که از پای چوبه دار به سلولش بازگشت، مرد جوان اتباعی به نام بشیر است که 16 سال قبل به خاطر سرقت، دختر عمویش را به قتل رسانده بود. 
اول تیرماه سال 88 مأموران شهرستان فشافویه در اطراف تهران از قتل دختر جوانی در خانه‌شان با خبر شدند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند، دریافتند قاتل پسر جوان اتباعی به نام بشیر است که ساعتی قبل با انگیزه سرقت، دو دختر عمویش را با چاقو زخمی می‌کند. در این حادثه دختر عموی بزرگ بر اثر شدت جراحات به قتل می‌رسد و دختر عموی کوچک‌تر زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل می‌شود. 
16 سال بلاتکلیفی
متهم پس از دستگیری با اظهار پشیمانی به جرم خود اقرار کرد و در توضیح ماجرا گفت: «مدتی بود با مشکل مالی روبه‌رو شده بودم. به هر دری زدم، نتوانستم پول فراهم کنم تا اینکه نقشه سرقت از خانه عمویم را طراحی کردم. خبر داشتم عمویم در خانه‌اش پول نگهداری می‌کند و زن و بچه‌اش هم طلای زیادی دارند. روز حادثه فهمیدم خانواده عمویم خانه یکی از بستگان دعوت هستند و تصمیم گرفتم از خانه‌شان سرقت کنم. وقتی وارد خانه‌شان شدم با دو دختر عمویم مواجه شدم. فکر می‌کردم آنها هم به میهمانی رفته باشند، اما اشتباه فکر کرده‌بودم و مجبور شدم با آنها درگیر شوم. با چاقو آنها را زخمی و اموالشان را سرقت کردم.»
متهم پس از اعتراف در دادگاه، به قصاص محکوم شد و حکم دادگاه هم برای اجرای به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. متهم قرار بود سحرگاه دیروز حکم قصاصش اجرا شود، اما اولیای‌دم در زندان حاضر نشدند و حکمش به صورت موقت متوقف شد. بدین ترتیب وی به سلولش بازگشت.