سرمقاله سازندگی/ حقوق فراموششده بشر!
یادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - روزنامه سازندگی / «حقوق فراموششده بشر!» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم عمادالدین باقی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
سفر پرهیاهو و سهروزه ترامپ به خاورمیانه هم تمام شد مانند همه رخدادهای دیگر تاریخ که چون حباب تمام میشوند اما برخی رخدادها آثارش پایدارتر است. آن بخش از سفر که به مقایسه حکومت ایران با اعراب سعودی، قطر و امارات پرداخت در جامعه ایرانی بازتاب بیشتری داشت، بهویژه آنجا که ترامپ در دیدار از عربستان، پیشرفت در دو طرف خلیجفارس را به رخ کشید و گفت، شما در حال تبدیل بیانها به آبادانی و اراضی سبز، ولی جمهوری اسلامی با نوع حکمرانی و سیاستهای مخرب درحال تبدیل مناطق آباد و اراضی سبز به بیابان است!
اینکه این ادعا چقدر واقعیت دارد را باید با آمار توضیح داد و موضوع بحث من نیست. یکی گفت ایران را تحقیر کردند، دیگری گفت واقعیت را گفتند و یکی گفت، تحولات بزرگ در منطقه در جریان است و … هرچند سخنان تحقیرآمیز ترامپ درباره عربها کمتر دیده شد مانند آنجا که در قطر گفت اگر ما نبودیم شما هم نبودید، ولی این نکته که در ریاض، جهان شاهد نمایشی بزرگ از تحولات و ترتیبات آینده منطقه بود در بیشتر تحلیلهای ایرانی دیده میشد. میگفتند، ترامپ به همراه غولهای ثروت و فنآوری، تور منطقهایاش را آغاز کرد و عربستان نمایش خیرهکننده از آینده خود و منطقه را نشان داد و سرمایهگذاری 600 میلیارد دلاری عربستان در آمریکا که قرار است تا هزار میلیارد دلار برسد. در مقابل سقف آرزوی جمهوری اسلامی این است که بتواند 6 میلیارد دلار از پول بلوکه شده خود در قطر را آزاد کند.
البته ترامپ از روز اول که روی کار آمد، دیدگاه کاسبکارانهاش را اینگونه اعلام کرد که اگر عربستان سعودی قول بدهد 800 میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کند، اولین سفرش را به آنجا انجام خواهد داد. بنسلمان هم برای تثبیت خود در عربستان و خفه کردن رقبا و نمایش قدرت در منطقه به آن نیاز داشت، ولی قدرتی بیریشه که فقط متکی به حمایت آمریکا خواهد بود وگرنه در برابر اسرائیل به چیزی بند نیست و پایگاه داخلی هم ندارد.
در شبکههای اجتماعی، طعنهها به جمهوری اسلامی زدند که سخنان درست و نادرست در این طعنهها درآمیخته شده بود مانند اینکه پیام این سفر، ساختن آینده درخشان و پیام رفاه و آسایش برای مردم آن کشورها بود، یا درحالی که مقامات جمهوری اسلامی در حال برنامهریزی برای زمانبندی قطع برق و جدول خاموشی و جایگزین کردن کارت بانکی به جای کارت سوخت و تعیین ساعت کار ادارات، دبیرستانها و کودکستانها و چگونگی اجرای قانون حجاب و اجرای فیلترینگ و … بودند، مقامات آن سوی خلیجفارس درحال برنامهریزی آینده خودشان و منطقه برای جهش به دنیای جدید بودند. ضعفهای ناشی از بیکفایتی در ایران درست است اما تو گویی در آن کشورها هیچ مشکلی وجود ندارد چون کسی از فقرای سعودی، سانسور، فیلترینگ و سرکوب آنجا خبر ندارد. حتی دیدار ترامپ با جولانی که در دولت قبلی خود ترامپ 10 میلیون دلار برای سرش جایزه تعیین کرده بودند به جرم اینکه در رهبری القاعده در عراق تعداد زیادی آمریکایی را کشته است و حالا ترمپ از گذشته او هم به نیکی یاد میکند را اینگونه تعبیر کردند که جولانی هم عوض شد اما فلانی و فلانی عوض نشدند.
بازار ![]()
اینکه برخی تندروها در ایران عوض نشدهاند و همچنان میتازند، واقعیت دارد اما با این قیاس و نگاه ساده از کنار مسالهای مهم نباید گذشت اینکه آیا اساسا جولانی در زندان 5ساله آمریکاییها به مهره تبدیل شده؟ اینکه افکار عمومی آمریکا هم این حرکت را میپذیرد؟ اینکه ترامپ در ازای این دیدار چه طلبی از جولانی داشته؟ که نتیجهاش واگذاری سوریه به آمریکا و اسرائیل است و… .
در هر صورت سخنانی درباره این سفر جنجالی گفته شد که شاید به پندار برخی مطلوب نبود اما به گمان من گفتنش نیکو و مغتنم بود چون بازتابنده نگاه لایههایی از جامعه و برداشتهای گوناگونی است که میتواند مورد توجه دستاندرکاران قرار گیرد و هر جا سخنی درست بود، خودشان را اصلاح کنند. با پندار مردم نباید لجبازی کرد. گرچه مقایسه ایران و عربستان آن هم از زبان یک خودشیفته دیکتاتور نباید مستند ما قرار گیرد اما در میان این حرفها نکتهای درست وجود دارد آن هم اینکه قرار بود طبق سند چشمانداز مصوب در جمهوری اسلامی در سال 1404 صادرکننده برق باشیم اکنون با قطع برق خانهها و صنایع و مشکل آبرسانی و گازرسانی در کشوری روبهرو هستیم که بزرگترین ذخایر گازی جهان را دارد. امروز اگر به وضعیت 20 سال پیش که سند چشمانداز تصویب شد، برگردیم هم شرایط کشور بهتر خواهد بود. باید حاکمان بپذیرند که این درماندگی و عقبماندگی محصول مدیریت و توهمات هزینهساز آنهاست و نباید به گردن تخریم بیندازند چون خودشان بارها گفتهاند که تحریمها اثری ندارد. اگر هم تحریمها عامل این وضعیت باشد باز هم آنها باید پاسخگو باشند که کشور را به ورطه تحریم انداختند.
نگویند استکبار، استقلال ما را نمیخواهد. چین، روسیه، کوبا، ویتنام، مالزی و... که وابسته به آمریکا نبودند ولی وضعیت ما را هم نیافتند. این توهم که دنیا یک طرف و ایران یک طرف قرار دارد، هیچ عاقلی را اقناع نمیکند.
خیلی خوب است که سفر ترامپ و رفع تحریم سوریه در بهبود اقتصاد کشورهای میزبان موثر است و البته بیشترین سود را اقتصاد آمریکا میبرد. چنانکه ادعا کردند: «ترامپ از سفر خاورمیانه با رقم عجیب و باورنکردنی 9 تریلیون دلار سرمایهگذاری به آمریکا برگشت! توافق خرید و سرمایهگذاری در آمریکا با چنین رقم هنگفتی در تاریخ آمریکا بیسابقه است!» اما در پس و پشت رشوههای عظیمی که تحت عنوان هدیه و سرمایهگذاری در دست انجام است و عدهای هم آن را نشانه پیشرفت میدانند و آب از لب و لوچهشان راه افتاده، حقایق دیگری هم وجود دارند.
مرز باریک و فریبندهای میان رشوه و هدیه وجود دارد. ممکن است گفته شود چرا مردم امارات نمیگویند به چه حقی از منابع این کشور جت 400 میلیون دلاری را به ترامپ هدیه داده؟ در خود آمریکا این هدیه مخالفتبرانگیز شد، چنانکه سناتور رند پال گفت: قانون اساسی در ماده دوم درباره رئیس جمهور صحبت میکند که نمیتواند از رهبران خارجی پاداش یا هدایایی بگیرد.» اما در امارات صدای کسی در نمیآید چرا؟ چون آنجا ملتی با هویت تاریخی و شهروندی وجود ندارد. امارات یک شرکت بزرگ یا تراست است با چند شرکت کوچکتر که به گزارش امارات فارسی، جمعیت امارات 10.24 میلیون نفر است که 9.06 میلیون نفر آن مهاجر از 200 ملیت مختلف است که 88.5 درصد از کل جمعیت آن را تشکیل میدهد. هرچند عدهای هم میگویند، سعودی و امارات با این روش رشوه دادن و هدیه و سرمایهگذاری کردن آمریکا را از اسراییل دور کرده و نظام امنیتی چند قطبی در منطقه ایجاد میکنند ولی آیا واقعا آمریکا، اسراییل را به اعراب میفروشد یا فقط آنها را میدوشد و میداند آنها هیچوقت توان دفاعی مستقلی در برابر اسراییل نخواهند داشت؟
اما حلقه مفقوده در همه این بحثها و در کل سفر، «حقوق بشر» بود. هیچ سخنی درباره محاصره غذایی و کشتار روزانه مردم عادی در غزه که از خود عربها هستند و وحدت مذهبی هم دارند، دیده نشد و شرط توقف اشغال و کشتار غزه برای گسترش روابط به میان نیامد. لااقل به این نکته هم توجه شود که منطقه ما از ایران تا عربستان، ترکیه، مصر و… عرصه نقض حقوق بشر است با این تفاوت که سرکوب و نقض گسترده حقوق بشر قرار است در کشورهای متحد دیده نشود و دیکتاتورهای خاورمیانه بدون مزاحمت به حکومت خودکامهشان ادامه دهند و تروریستهایشان هم سفیدشویی شوند. لااقل به این نکته هم توجه شود که ترکیه، مصر و عربستان هر کدام چندین هزار زندانی سیاسی دارند و ابدا حرفی از آنها نیست.
سوریه تحت حکومت یک گروه تروریستی که تکلیفش روشن است و با تبدیل دشداشه و لباس رزمی به کت و شلوار و کراوات، یک شبه تفکر این گروه متحول نمیشود که اگر چنین چیزی امکانپذیر بود امروز جهان دیگری داشتیم. ترکیه با 85 میلیون نفر جمعیت 350 هزار زندانی دارد که نزدیک به یکسوم آنها را زندانیان سیاسی تشکیل میدهند. عربستان سعودی با 34 میلیون نفر جمعیت، تعداد 47000 زندانی اعلام شده رسمی (و بالغ بر 60 هزار نفر آمار غیررسمی) که گفته میشود، نزدیک به نیمی از زندانیها، اتهامشان سیاسی است. مصر با 115 میلیون نفر جمعیت فقط 65 هزار زندانی سیاسی دارد اما چون در چارچوب نظم سیاسی موجود قرار دارند، قرار نیست وضعیت حقوق بشری آنها دیده شود.
طه الحاجی، وکیل عربستانی و مشاور حقوقی سازمان اروپایی- سعودی حقوق بشر در مجله فارین پالیسی نوشته است: «سخنرانی ترامپ به رژیم محمد بن سلمان اجازه میدهد تا به کشتار بدون سرزنش ادامه دهد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در مراسم امضای قرارداد در بارگاه سلطنتی عربستان سعودی در ریاض در 13مه 2025 شرکت کردند. اظهارات ترامپ در ریاض عواقب وحشتناکی برای مردم عربستان خواهد داشت. در سالهای اخیر، ولیعهد محمد بن سلمان دریافته است که رژیم او میتواند معترضان حقوق بشر و متهمان کودک را بدون سرزنش بینالمللی اعدام کند. اما روز سهشنبه، ترامپ بخش آرام را با صدای بلند گفت «به هر دلیلی که میخواهید، هر تعداد نفر را که میخواهید بکشید».
مفتضحتر از همه آن است که بعضی افراد که خود را فعال حقوق بشر ایرانی مینامند از ترامپ درخواست میکنند که برای کمک به پیشرفت حقوق بشر در ایران کمک کند و برای رعایت حقوق بشر به ایران فشار بیاورد و آن را جزو شروط مذاکره با ایران قرار دهد.
فارغ از اینکه یک فعال حقوق بشر برای لزوم رعایت مرزهای کنشگری سیاسی و حقوق بشری نباید به رئیس یک دولت و حکومت نامه بنویسد و درخواست کند که برای رعایت حقوق بشر در کشورش فشار بیاورد و باید از سازوکارهای مدنی برای فشار در جهت اجرای حقوق بشرکمک بگیرد، بدتر از آن، نامه نوشتن به کسی است که هم رئیس یک دولت است و هم هیچ اعتقادی به حقوق بشر ندارد و اساسا دستش به خونهای بسیاری آلوده است و دستور ترور و بمباران داده و یا از آدمکشان حمایت کرده و پول و اسلحه به رژیم کودککش صهیونیستی برای قتلعام در غزه و کرانه باختری داده و از قصابیهایش حمایت کرده است.
-
يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۱:۲۷
-
۱۳ بازديد
-

-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1590877/