پیام ویژه - اطلاعات / «متنی که خوانده نشد!» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم عبدالرضا ایزدپناه است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
آنچه میخوانید متن معارفه آقای عبدالرضا ایزدپناه نماینده ولی فقیه و سرپرست موسسه اطلاعات است که چون مجلس به درازا کشید و گاه اذان برسید کوتاه خوانده شد
***
«ربّنا ادخلنا مدخل صدق و أخرجنا مخرج صدق و اجعل لنا من لدنک سلطاناً نصیرا»: خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار.
پیش از هر سخنی امروز همه انسانهای نیک نهاد سوگوار غزهاند. غزه عاشورای این قرن است و ملت ایران از همه سوگوارتر است. هر که امروز از نسلکشی فجیع و ددمنشانه صهیون سوگوار نباشد، به تعبیر رسول رحمت از اسلام بویی نبرده است: «من سَمع رجلأ یُنادِی یا للمسلمین فلم یَجبه فلیس بمسلم»، آن که امروز از رنجهای دلخراش عاشورای غزه دلش کباب نشود، مسلمان نیست. از خداوند رحمان، قهار پیروزی فوری و نابودی غدّه سرطانی رژیم غاصب صهیونیستی را خواستاریم.
بازار ![]()
از فرمایشات و گزارشات عزیزان و سروران بهره بردم و درس گرفتم، سپاس ویژه دارم از حضرت آیت... محمدی گلپایگانی امین و ندیم رهبر معظم انقلاب اسلامی که لطف کردند و با حضور خودشان به این مجلس نور و فروغ بخشیدند و دل همه ما را شاد کردند. امیدوارم چشم و دلشان به جمال امام زمان(عج) روشن و شاد شود.
در هر صورت سخن بسیار است و زمان کوتاه؛ چند کلمهای را که ناگزیر از بیان آن در این مجلس هستم، قلمی کردم و تقدیم میکنم،
در این جا از بیان سه سپاس و یک پرسش ناگزیرم:
نخست سپاس ویژه و فراوان از زعیم عالیقدر انقلاب، استاد و مرادم که از کوچکی شاگردشان بودم و در همه حال و همه میدانهای کار و فعالیت چه در عرصه قضا و سیاست و چه در عرصه مطبوعات و رسانه و چه در عرصه آموزش و حوزه روحانیت، پیش و پس از انقلاب، هادیام بودند و یاریام فرمودند و امروز سکان روزنامهای را که به فرمایش ایشان، نماینده و نمایشگر یکی از اضلاع نظام و انقلاب است، به این ناچیز سپردهاند. «اللهم اعزه و اعزز به و انصره و انتصر به و انصره نصرا عزیزا و افتح له فتحا مبینا و اجعل لَه من لدنک سلطانا نصیرا».
دومین سپاس یادکرد از آن سر قافله سفر رفته خانواده روزنامه اطلاعات است که به سومین سالگشت رحلتشان نزدیک میشویم، هموکه اگر رنجهای چند دههاش نبود امروز روزنامه از همین اندک پشتوانه مالی موجود محروم بود. او نخست بر آن شد که پشتوانه مالی روزنامه را پایا کند و در راه همین حرکت، مانند شمع بسوخت و چراغ فروزان راهمان شد، درود بر او و اجداد او. سپاس سوم از دوست فرزانه و یار دیرین و چهل سالهام که در زندگی سنگ صبور، مشاوری دلسوز و مرهم رنجهایم در کار خدمت و سیاست بودهاست، او در امتداد راه و بالندهسازی میراث زنده یاد دعایی ـ که دعایش قرین توفیقاتمان باد ـ ساماندهی و بروزرسانی روزنامه را کلید زد و افقهایی را گشود که یار کار و زاد حرکت و چراغ راهمان خواهد بود. نامش بلند است و توفیقاتش در پیشبرد سکان فرهنگ و هنر مملکت چشم نواز است که انشاءالله به سر و سامان دادن فرهنگ و هنر کشور خواهد انجامید، توفیقاتشان روز افزون باد.
در این روزها سئوال میشود مگر روزنامه اطلاعات چه مزایایی دارد که عالیترین مقام مملکت در آن نماینده قرار میدهد و مدیرمسئولش را تعیین میکند، روزنامه در کشور زیاد است، پاسخ این پرسش در متن دو حکم ایشان برای این ناچیز و جناب دکتر صالحی آمده است؛ در متن حکم دکتر صالحی آمده است دقت کنید: روزنامه کهنسال اطلاعات در دوران نظام جمهوری اسلامی نماینده و نمایشگر یکی از اضلاع نظام و انقلاب و سخنگوی قشرهایی از مردم عزیز بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس مییافته است، چند وجهی بودن نگاهها و سلایق سیاسی در میان نخبگانی که در اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی منتشر کند، وجود روزنامهای با این خصوصیات را مفید و شاید الزامی کرده است و اکنون نیز آن چنان است. در متن حکم جدیدشان هم چنین آمده است:
«روزنامه اطلاعات نماینده بخشی از گستره معرفتی و رفتاری انقلاب و نظام اسلامی و نمایشگر جامعیت آن است و میتواند سلایق اصحاب صادق انقلاب را در وجوه گوناگون آن منعکس کند.»
به نظر این ناچیز با الهام از دادههای آمده در احکام رهبری، روزنامه اطلاعات، یک گفتمان جامع در کشور است؛ گفتمانی که در طول چهل سال فراز و نشیب خودش را حفظ کرده است. ما باید در صد سال دوم روزنامه این گفتمان را سامان بخشیم و به نسل جدید و دلبسته به این گفتمان امتداد دهیم.
انشاءالله با فرهیختگان و اندیشهورزان درباره این گفتمان انسانی و انقلابی، ملی و بینالمللی در آینده بررسیها و نشستهای آیندهپژوهانه خواهیم داشت.
روزنامه اطلاعات، روزنامهای مردمی است، همان مردمی که رنگ دارودستهای را به خود نگرفتهاند؛ گرچه رنجورند ولی دل در گرو ایران و انقلاب دارند. جالب است در دیداری که دو روز پیش با اصحاب تحریریه و نویسندگان روزنامه داشتم، دغدغه مردمی در وجودشان موج میزد؛ سلوکشان دیندارانه، مهرورزانه و دلسوزانه میباشد و این سرمایه بزرگی برای روزنامه است. در آنها صفا و همدلی گلآقا و شاهغلام، شادروان کیومرث صابری را دیدم، بسیار روح لطیفی داشت؛ یک سفر عمره با هم بودیم پیش از یک هفته تا پاسی از نیمهشب گپ و گفت داشتیم، نخستینباری که با هم به زیارت کعبه رفتیم پیش از ورود به کعبه با آن صدای دلربا و گرمشان این شعر را با آواز بلند خواند و اعتنایی هم به اطرافش نداشت:
«به طواف کعبه رفتم/ به حرم رهم ندادند
که برون در چه کردی/ که درون خانه آیی؟»
ایشان به رهبر فرزانه و معززمان بسیار دلبسته بود و از خاطراتش با آقا در دوره ریاست جمهوری، گفتنیهایی داشت، ما هم انشاءالله سماور مهرورزی شاهغلام را در روزنامه اطلاعات روشن میکنیم و در خدمت سه تودلان هستیم؛ به قول آقارضا، چای قندپهلو مینوشیم و بر گرد سماور داغ شاهغلام میخوانیم:
«ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم
رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمدهایم»
اقلیم وجودتان مهدوی و مردمی باد.