پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴
یادداشت

یک انتصاب عجیب!

یک انتصاب عجیب!
پیام ویژه - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست اسماعیل سقاب‌اصفهانی کیست، چه مأموریتی به او محول شده و چقدر برای ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
اسماعیل سقاب‌اصفهانی کیست، چه مأموریتی به او محول شده و چقدر برای این مأموریت شایستگی دارد؟
جمشید پیش قدم| مسعود پزشکیان در حکمی بحث‌برانگیز، یک چهره نزدیک به جبهه پایداری را مامور کرد تا مقدمات تشکیل «سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی» را فراهم کند. این سازمان قرار است به عنوان سازمان دولتی و زیر نظر رئیس‌جمهور تا پایان شهریور آغاز به کار کند.
بازار
این انتصاب واکنش‌های متفاوتی را برانگیخته است. برخی از حامیان سیاسی رئیس‌جمهور این انتخاب را غیرمنتظره و ناسازگار با شعارهای انتخاباتی مسعود پزشکیان مبنی بر شایسته‌سالاری و استفاده از نیروهای متخصص می‌دانند و معتقدند، سقاب‌اصفهانی فاقد تخصص کافی در حوزه مدیریت انرژی است. در مقابل، برخی دیگر با استناد به سوابق مدیریتی وی در مسئولیت‌های پیشین از این تصمیم حمایت کرده و آن را گامی در جهت رفع ناترازی انرژی در کشور قلمداد کرده‌اند.
آقای سقاب‌اصفهانی که از دوران تصدی ابراهیم رئیسی بر آستان قدس با او همراه بود، در اوایل سال 1402 با حکم او به عنوان دبیر ستاد راهبردی تحول و مسئول رصد و پایش سند تحول دولت سیزدهم منصوب شد. این همراهی نشان از اعتماد زیاد مرحوم رئیسی به آقای سقاب‌اصفهانی داشت و همین فرد اکنون با حکم مسعود پزشکیان وظیفه سیاستگذاری درباره بهینه‌سازی مصرف سوخت را بر عهده گرفته است. این انتصاب واکنش‌های زیادی را به دنبال داشته و از سویی باعث تعجب برخی حامیان سیاسی رئیس‌جمهوری شده و از سوی دیگر با حمایت برخی نیز مواجه شده است. سقاب‌اصفهانی کیست، چه مأموریتی به او محول شده و چقدر برای این مأموریت شایستگی دارد؟
چنانکه شرح داده شد، اسماعیل سقاب‌اصفهانی از مدیران دولتی با سابقه در دوره‌های مختلف است که در دولت ابراهیم رئیسی به عنوان دبیر ستاد راهبردی تحول و مسئول رصد و پایش سند تحول دولت مردمی منصوب شد. برخی محافل سیاسی اصولگرا او را به عنوان پیمانکار نگارش سند تحول دولت قبل می‌شناسند و حتی برخی سایت‌ها از او به عنوان «نئولیبرال پیشانی سفید» یاد کرده‌اند. تا اینجا مشخص است که آقای سقاب‌اصفهانی نزدیکی زیادی با سیدابراهیم رئیسی داشت چنانکه در یک برنامه تلویزیونی در فراق او اشک ریخت. برخی شواهد نشان می‌دهد که سقاب‌اصفهانی از نزدیکان فکری به جبهه پایداری محسوب می‌شود. از جمله اینکه با امیرحسین قاضی‌زاده که در دو انتخابات قبل، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شد، کار مشترک کرده است.
درباره شایستگی سقاب‌اصفهانی برای این مأموریت، اطلاعات دقیقی از سوابق تخصصی او در حوزه انرژی در دسترس نیست. با این حال به نظر موافقان، تجربه او در مدیریت کلان و نقش‌های راهبردی در دولت پیشین نشان‌دهنده توانمندی در سازمان‌دهی و اجرای برنامه‌های کلان است. با این وجود، فقدان تخصص آشکار در زمینه انرژی و نزدیکی سیاسی به جبهه پایداری، انتقادهایی را درباره تناسب این انتخاب با اهداف اعلام‌شده دولت برای تحول در بخش انرژی مطرح کرده است. موفقیت وی در این مأموریت به توانایی او در بهره‌گیری از مشاوران متخصص و هماهنگی با نهادهای مرتبط بستگی خواهد داشت.
سقاب‌اصفهانی متولد مشهد است. سن زیادی ندارد و عمر حضورش در محافل سیاسی به یک دهه نمی‌رسد. با این حال نامش در هیأت مدیره بنیاد علوی و کنار چهره‌هایی نظیر حیدر مصلحی، محمود عسگری‌آزاد، سیدامیرمنصور برقعی و محسن مردعلی دیده می‌شود.
او یکی از افراد اصلی «اندیشکده راهبردی بسامد گام دوم» است. این اندیشکده به دنبال بازطراحی سازوکارهای آینده‌نگرانه مدیریت دولت‌های گام دوم انقلاب است. حضور در این اندیشکده نام او را با چند چهره سیاسی مطرح می‌کند. نام این اندیشکده نخستین بار توسط سیدامیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی در فروردین 1400 اعلام عمومی شد. آقای قاضی‌زاده که آن روزها نایب رئیس مجلس شورای اسلامی بود، در معرفی این اندیشکده گفت:«مدل اجرایی بیانیه گام دوم انقلاب را در اندیشکده بسامد طراحی کردیم؛ این مدل 20 سال طول می‌کشد تا به تمدن با عظمت و جهانی ایرانی اسلامی برسیم».
در اساسنامه اشاره شده که «اندیشکده راهبردی بسامد گام دوم از جوانان نخبه آکادمیک و مدیران باتجربه اجرایی با هدف حل مسائل جامعه در حوزه‌های حکمرانی، اقتصاد، انرژی، کشاورزی، علم و فناوری، اجتماعی و فرهنگی، آموزش و سلامت از مسیر برنامه‌ریزی، گفتمان‌سازی و کادرسازی تشکیل شده است».
چرا انتصاب خطاست؟
تشکیل «سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی» با چالش‌های متعددی مواجه است. نخست، ادغام سازمان انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی (ساتبا) از وزارت نیرو در این ساختار جدید، نیازمند هماهنگی پیچیده بین نهادهای دولتی است که ممکن است با مقاومت‌های ساختاری و بروکراتیک همراه باشد. دوم، فقدان جزئیات روشن درباره ساختار، اختیارات و منابع مالی این سازمان می‌تواند، برنامه‌ریزی و اجرای آن را با ابهام مواجه کند. سوم، انتخاب مدیرانی مانند اسماعیل سقاب‌اصفهانی که فاقد تخصص شناخته ‌شده در حوزه انرژی هستند ممکن است، اعتماد کارشناسان و ذی‌نفعان را کاهش دهد و اثربخشی سیاست‌گذاری‌ها را تحت تأثیر قرار دهد. چهارم، ناترازی انرژی در کشور شامل مصرف بالای سوخت و زیرساخت‌های ناکارآمد، چالشی چندوجهی است که نیازمند همکاری گسترده بین وزارتخانه‌ها، بخش خصوصی و نهادهای علمی است اما نبود سابقه موفق در چنین هماهنگی‌هایی می‌تواند، موانعی ایجاد کند. پنجم، محدودیت‌های مالی و تحریم‌های بین‌المللی ممکن است، تأمین بودجه و دسترسی به فناوری‌های پیشرفته برای بهینه‌سازی انرژی را دشوار کند. در نهایت، واکنش‌های سیاسی و اجتماعی به این انتصاب و تشکیل سازمان، از جمله انتقادات حامیان رئیس‌جمهور، می‌تواند اجماع لازم برای پیشبرد این پروژه را تضعیف کند. موفقیت این سازمان به رفع این موانع و اتخاذ رویکردی شفاف و مبتنی بر شایسته‌سالاری بستگی دارد.
انتصاب اسماعیل سقاب‌اصفهانی به عنوان مسئول تشکیل سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی به دلایل متعددی از سوی منتقدان خطا تلقی شده است. نخست، فقدان تخصص و تجربه مشخص در حوزه انرژی در سوابق وی، انتقادهایی را برانگیخته است. با توجه به اهمیت و پیچیدگی موضوع بهینه‌سازی مصرف سوخت و مدیریت انرژی، انتظار می‌رفت فردی با پیشینه علمی و عملی برجسته در این زمینه انتخاب شود. دوم، نزدیکی سیاسی سقاب‌اصفهانی به جبهه پایداری و همکاری پیشین او با دولت ابراهیم رئیسی با شعارهای انتخاباتی مسعود پزشکیان مبنی بر شایسته‌سالاری و دوری از جناح‌بندی‌های سیاسی در تضاد است. این موضوع باعث شده برخی حامیان رئیس‌جمهور این انتصاب را ناسازگار با وعده‌های اصلاح‌طلبانه وی بدانند. سوم، نبود شفافیت در معیارهای انتخاب و عدم ارائه برنامه مشخص از سوی سقاب‌اصفهانی برای این مأموریت، تردیدهایی را درباره توانایی او در تحقق اهداف این سازمان ایجاد کرده است. در نهایت این انتصاب می‌تواند اعتماد عمومی به تعهد دولت برای استفاده از نیروهای متخصص و مستقل را تضعیف کند به‌ویژه در حوزه‌ای حساس مانند انرژی که تأثیر مستقیمی بر اقتصاد و زندگی مردم دارد. سقاب‌اصفهانی نه مدیر اجرایی سرشناس و کارآمدی است که جایگزینی نداشته باشد، نه اقتصاددانی است که حرف جدیدی بگوید، نه سیاستمداری است که اجماع ایجاد کند و نه در زمره نیروهای سیاسی نزدیک به دولت است. انتصاب او فقط یک فرضیه را قوی می‌کند اینکه مسعود پزشکیان توسط افرادی که لزوما اصلاح‌طلب نیستند، محاصره شده و نمی‌داند چه اتفاقاتی در دولتش می‌افتد. اگر قرار بود کار دست نیروهای نزدیک به جبهه پایداری یا اصولگرایان باشد، چه اجباری بود که به مسعود پزشکیان رأی دهیم؟


نظرات شما