شنبه ۷ تير ۱۴۰۴
یادداشت

حمله به شفافیت

حمله به شفافیت
پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست انوبهاو شانکار گوسوامی کارشناس مسائل هسته‌ایموسسه سیاست‌گذاری راهبردی ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
انوبهاو شانکار گوسوامی کارشناس مسائل هسته‌ایموسسه سیاست‌گذاری راهبردی استرالیا| حمله 22 ژوئن ایالات متحده آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران در نطنز، فردو و اصفهان، این مخاطره را ایجاد کرد که جای تاسیسات قابل مشاهده، مقادیر شناخته‌شده و قابل بازرسی با نقاط کور خطرناک جایگزین شود. برنامه هسته‌ای ایران حالا ممکن است به گوشه‌های تاریک دور از دسترس‌تر منتقل شود. آمریکا با هدف قرار دادن آنچه می‌شد مورد نظارت قرار داد، ممکن است ناخواسته باعث شده‌باشد که در گام بعدی ایران ابهام ایجاد شود، پیگیری‌های بعدی را پیچیده‌تر کند و عدم قطعیت راهبردی را تشدید کند. تاسیسات فیزیکی هسته‌ای، فارغ از اینکه در آنها اقدامات مشکوکی صورت بگیرد یا نه، منبع ذی‌قیمتی برای اطلاعات هستند. 
سانتریفیوژهای نطنز، تونل‌های فردو و صنایع تبدیلی در اصفهان همگی تحت نظارت جامع آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و به تبع آن آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل قرار داشتند. به‌رغم اینکه از سال 2021 ایران بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را بیش از پیش محدود کرده‌بود، این بازرسی‌ها اطلاعات زیادی در مورد ذخایر اورانیوم، سطح غنی‌سازی و فعالیت سانتریفیوژهای ایرانی به دست می‌داد. تصاویر ماهواره‌ای کلیه فعالیت‌ها در این تاسیسات را تحت نظر داشتند.
اطلاعات انسانی، یعنی اطلاعاتی که از جداشدگان یا عملیات‌های محرمانه به دست می‌آمد، این دانسته‌ها را تکمیل می‌کرد و علاوه بر اینها سیگنال‌های تماس و ارتباط از این تاسیسات دائمی به صورت مرتب رصد می‌شد. تمامی این تاسیسات، اماکن شناخته‌شده بودند. مکان آنها، نقشه ساختمان‌ها و تجهیزات و برنامه عملیاتی، باعث می‌شد تا ایران توان زیادی برای اقدامات پنهانی نداشته‌باشد. زیرساخت‌های روی زمین نطنز، هر چند بعد از حمله ویروس رایانه‌ای استاکس‌نت که در سال 2010 کشف شد به لحاظ امنیتی تقویت شده‌بودند، همچنان از طریق آسمان قابل نظارت بود. قرار گرفتن تاسیسات فردو در زیر زمین باعث شده‌بود که مقیاس‌پذیری و قابلیت توسعه آن محدود شود و در نتیجه میزان غنی‌سازی در این تاسیسات محدود باقی بماند.
وجود این میزان از شفافیت، هرچند محدود، اجازه می‌داد که اقدام‌های حساب‌شده مانند تحریم‌ها و حملات سایبری جواب بدهند و نیازی به عملیات‌های تکانشی نباشد اما حمله بمب‌افکن‌های بی2 آمریکایی با استفاده از مهمات سنگرشکن، حالا این تاسیسات حساس را دچار آسیب شدید کرده‌است. گزارش‌ها حاکی از این است که اتصالات سانتریفیوژهای نطنز به شدت آسیب دیده‌است، تونل‌های فردو تخریب شده‌اند و صنایع تبدیل اصفهان هدف قرار گرفته‌اند. ادعای ایران که می‌گوید مواد هسته‌ای را از این مکان‌ها خارج کرده‌است، دلالت بر این دارد که عملیات غنی‌سازی به‌رغم اینکه تاسیسات فیزیکی تبدل به مخروبه شده یا شدیداً فلج شده‌باشند، استمرار پیدا خواهد کرد.
این تخریب می‌تواند جمع‌آوری اطلاعات را به شیوه‌های مختلف مختل کند. چارچوب نظارتی آژانس ممکن است فلج شود، چراکه دیگر ممکن است چیز زیادی برای بازرسی‌ها از این تاسیسات باقی نمانده‌باشد. علاوه بر این ایران تهدید کرده‌است که ممکن است بازرسان آژانس را اخراج کند. تصاویر ماهواره‌ای ممکن است کارکرد خود را از دست بدهند و ایران می‌تواند عملیات خود را به تاسیسات پنهانی منتقل کند؛ همانگونه که تا پیش از افشای تاسیسات نطنز در سال 2002 عمل می‌کرد.
چالش‌های تازه‌ای ممکن است برای اطلاعات انسانی و شنود سیگنال‌ها ایجاد شود؛ به خصوص اگر دانشمندان و تکنسین‌های ایرانی از تاسیسات شناخته‌شده و اعلام شده به تاسیسات پنهانی منتقل شوند. در این شرایط شنود ارتباطات آنها و تلاش برای استخدام آنها به عنوان جاسوس مشکل‌تر خواهد شد.
تصمیم به حمله انتخابی برای از بین بردن تهدید قابل مشاهده به قیمت از دست دادن قابلیت مشاهده در بلندمدت بود. این انتخاب با این فرض بود که احتمال کُند شدن پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران از طریق آسیب فیزیکی نسبت به احتمال شتاب گرفتن آن از طریق جابه‌جایی آن به مکان‌های پنهانی، قوی‌تر است. اما تجربه نشان می‌دهد که دورنمای تحولات، پیچیده‌تر از آن‌چیزی است که تصور می‌شد. نظام ایران بعد از حمله سایبری 2010 استاکس‌نت، تاسیسات نطنز را بازسازی کرد و برای تسریع فرآیند غنی‌سازی، سانتریفیوژهای IR-9 را نصب کرد.
بعد از ترور محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای ایران در سال 2020، ایران قانون جدیدی را به تصویب رساند که برنامه هسته‌ای خود را تقویت کند و تا سال 2021 غنی‌سازی را به سطح 60 درصد برساند. هر اختلالی ایران را ترغیب کرد که خود را با شرایط جدید سازگار کند و هر مرحله از سازگاری باعث کاهش بیشتر شفافیت شد.
حمله بمب‌افکن‌های بی2 از همه تلاش‌های خرابکارانه پیشین مخرب‌تر بود و قطعاً پیشرفت ایران را مختل خواهد کرد، اما در عین حال باعث کلید خوردن چرخه پنهانی در مقیاس بسیار بزرگ‌تر خواهد شد. به‌رغم حملات مستمر به پرسنل و تاسیسات هسته‌ای ایران که فقط بخشی از برنامه را در برمی‌گرفت، دانش هسته‌ای ایران، شامل طراحی‌های و تخصص دانشمندان ایرانی همچنان حفظ شده‌است. برنامه هسته‌ای ایران، همانگونه که برای راکتور یونگبایون کره شمالی رخ داد، می‌تواند به تاسیسات کوچک‌تر و پراکنده‌تر منتقل شود یا اینکه به سایت‌های غیرنظامی تغییرکاربری داده‌شده مانند دانشگاه‌ها منتقل شود، همانگونه که پاکستان در مراحل اولیه برنامه هسته‌ای‌اش این کار را کرد.
چنین تاسیساتی بسیار مشکل‌تر قابل شناسایی و نظارت هستند. آرشیو هسته‌ای ادعایی ایران که سال 2018 توسط اسرائیل منتشر شد، نشان‌دهنده شبکه‌ای غیرمتمرکز از آزمایشگاه‌های تحقیقاتی بود که نشان می‌داد ایران زیرساخت‌های پنهانی ایجاد کرده‌است. تاسیسات بعدی ایران ممکن است در ابعاد تاسیسات نطنز نباشد، اما می‌تواند برای غنی‌سازی در سطوح پایین کافی باشد.
شکاف اطلاعاتی احتمالی می‌تواند تهدیدهای مختلفی را تشدید کند. داده‌های غیرقابل اتکا در مورد توانمندی‌های تهران ممکن است باعث ایجاد اختلال در بازدارندگی شود، چراکه اسرائیل و آمریکا نمی‌دانند که چگونه باید واکنش نشان دهند و این موضوع ممکن است باعث تشدید تنش یا سوءمحاسبه شود. این موضوع همچنین می‌تواند دیپلماسی را نیز دچار چالش کند؛ چراکه توافق برجام 2015 بر مبنای نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از تاسیسات اعلام شده‌بود. با از بین رفتن این تاسیسات شناخته‌شده و تهدید ایران به ترک پیمان عدم اشاعه هسته‌ای (NPT) بازگشایی مذاکرات بسیار مشکل خواهد شد.
شکاف اطلاعاتی هم ممکن است نگرانی‌ها در مورد اشاعه تسلیحات هسته‌ای را تشدید کند، چراکه مواد و دانش نظارت‌نشده ممکن است که به بازیگران غیردولتی انتقال پیدا کند، به‌خصوص اگر سیستم زیر فشار امنیتی ایران نتواند امنیت مواد جابه‌جاشده را به خوبی تامین کند.
البته گزینه جایگزین (یعنی خودداری از حمله) هم مخاطراتی داشت. اوایل 2023 و مجدداً در 2024 بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ردپای اورانیوم غنی‌شده در سطح 83/7 درصد را در تاسیسات غنی‌سازی فردو پیدا کردند. استمرار بازرسی‌ها ممکن است که فرآیند تصمیم‌سازی در ایران را به شدت طولانی کرده‌باشد و باعث شده‌باشد که جلوی ایران برای عبور از مرز غنی‌سازی تسلیحاتی گرفته‌شود. عموماً اینگونه تلقی می‌شود برای تسلیحات هسته‌ای به اورانیوم غنی‌شده در سطح 90 درصد نیاز است و فاصله کوتاهی در فرآیند تبدیل اورانیوم غنی‌شده در سطح 83/7 درصد تا 90 درصد وجود دارد.
در هر صورت حملات صرفاً باعث شده‌است که یک تهدید شناخته‌شده به تعداد زیادی ناشناخته تبدیل شود، با این فرض که محدودیت‌های اقتصادی و اختلاف‌های داخلی در ایران باعث خواهد شد ظرفیت بازسازی پنهانی برنامه هسته‌ای وجود نداشته‌باشد. چالش کنونی اکنون به میزان مانور در این ابهام ایجاد شده، بستگی دارد و باید توازنی میان ارزیابی‌های اطلاعاتی و اقدام دیپلماتیک محتاطانه برای پیشگیری از هسته‌ای شدن ایران ایجاد کرد؛ نقشه‌ای که روزگاری تا حدی روشن بود، حالا کاملاً تاریک شده‌است و مخاطرات از هر زمان دیگری بیشتر است.
بازار


نظرات شما