پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
شهاب شهسواری| یکی از سوالاتی که پس از حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران در فردو، نطنز و اصفهان شکل گرفت، سرنوشت برنامه غنیسازی اورانیوم و چرخه سوخت هستهای بومی در خاک ایران بود. آمریکا اصرار دارد که با حمله به تاسیسات هستهای ایران، تاسیسات غنیسازی ایران کاملاً با خاک یکسان شدهاند و دیگر اجازه نخواهد داد که ایران به غنیسازی اورانیوم بازگردد.
اما تهران تاکید کردهاست که بهرغم آسیبهایی که به برنامه هستهایاش وارد شدهاست، هیچ برنامهای برای توقف برنامه غنیسازی خود ندارد. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، پس از تجاوز نظامی آمریکا به خاک ایران و حمله به تاسیسات هستهای گفت: «تمهیدات برای احیا از قبل پیشبینی شده بود و برنامهریزیای که داریم این است که نگذاریم هیچ وقفهای در روند تولید و خدمات ایجاد شود.»
اظهارات مقامهای ایرانی مبنی بر استمرار برنامه غنیسازی اورانیوم بهرغم حملات آمریکا و آسیبهایی که به تاسیسات اصلی غنیسازی ایران، یعنی نطنز و فردو وارد شدهاست، سوالهای زیادی را ایجاد میکند. اگر قرار است ایران دوباره برنامه هستهای خود را از سر بگیرد، آیا از همین تاسیسات موجود استفاده خواهد کرد یا اینکه تاسیسات جدیدی برای غنیسازی اورانیوم ایجاد خواهد کرد.
درست ساعاتی پیش از آغاز حملات اسرائیل به ایران، مقامهای سازمان انرژی اتمی اعلام کردند که تاسیسات غنیسازی جدیدی توسط ایران ساختهشدهاست و به زودی به بهرهبرداری خواهد رسید. در طول دو هفته گذشته، مقامهای ایرانی در خصوص این تاسیسات جدید کاملاً سکوت کردهاند و اطلاعاتی در مورد آن منتشر نکردهاند. در عین حال هنوز هیچ برآورد رسمی و قابل اتکایی از میزان خسارات واردشده به دو مرکز غنیسازی نطنز و فردو منتشر نشدهاست و معلوم نیست که آیا این دو مرکز برای استمرار مسیر غنیسازی توسط ایران قابل استفاده است یا نه. ایران در عین حال هیچ اطلاعاتی در مورد میزان اورانیوم غنیشده باقیمانده در اختیار خودش منتشر نکردهاست.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید که هیچ اطلاعی از میزان مواد غنیشده باقیمانده و محل نگهداری آنها در اختیار ندارد و از تهران خواستهاست که اجازه بازرسی برای کشف محل نگهداری این مواد به آژانس بدهد؛ در برابر تهران با تصویب قانون تعلیق همکاریها با آژانس، عملاً مسیر را برای ایجاد ابهام در مورد برنامه هستهایاش باز کردهاست و ممکن است در کوتاهمدت اطلاعاتی در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص موادی که در اختیار دارد و موادی که ممکن است در حملات به تاسیسات هستهای از بین رفتهباشند یا دفن شدهباشند، ندهد.
هرچند مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفتهاست که روز 13 ژوئن، همزمان با آغاز حملات اسرائیل، ایران به آژانس اعلام کردهاست که تمهیداتی برای امنیت ذخایر اورانیوم غنیشده خود اندیشیدهاست، اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا میگوید که ایران ذخایر اورانیوم خود را از محلهای بمباران شده خارج نکردهاست و این ذخایر برای همیشه از بین رفتهاست.
تاسیسات قدیمی
ایران تا پیش از خردادماه امسال، دو مرکز اعلام شده غنیسازی در اختیار داشت. تاسیسات هستهای نطنز، به نام تاسیسات هستهای شهید احمدیروشن در نزدیکی شهر نطنز واقع شدهاست و از سال 2003 فعالیت خود را تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز کرد. تاسیسات هستهای نطنز با هدف تولید اورانیوم غنیشده در ابعاد صنعتی طراحی شدهاست. به نوشته خبرگزاری رویترز این مرکز ظرفیت بهرهبرداری از 50 هزار سانتریفیوژ دارد که تا پیش از حملات اخیر آمریکا و رژیم اسرائیل، 13 هزار سانتریفیوژ در این مرکز نصب شدهبود که 11 هزار سانتریفیوژ عملیات بودند.
هیچ برآورد رسمی از میزان خسارات واردشده به این تاسیسات پس از حمله آمریکا و اسرائیل وجود ندارد. بر اساس اطلاعات موجود، تاسیسات نطنز در دو واحد، یکی در سطح زمین و دیگری در زیرسطح واقع شدهاند. به احتمال زیاد تاسیسات سطح زمین، که غنیسازی در سطح 60 درصدی نیز در آن انجام میشد بر اثر حملات متعددی که توسط اسرائیل و آمریکا به آن انجام شدهاست، کاملاً از بین رفتهباشد؛ اما تاسیسات زیرسطحی نزدیک به 3 طبقه زیر زمین قرار گرفتهاند و با یک لایه محافظ بتنی به قطر 6 متر محافظت میشود. هنوز هیچ برآورد رسمی از میزان خسارات وارده به این بخش از تاسیسات غنیسازی نطنز اعلام نشدهاست.
پیش از حملات اخیر آمریکا و اسرائیل، تاسیسات نطنز بارها هدف حملات خرابکارانه قرار گرفتهبود که از جمله آنها حمله سایبری استاکسنت از طریق فروش تجهیزات آلوده به ویروس رایانهای و خرابکاری در مرکز توزیع برق مرکز بود که باعث آسیب به سانتریفیوژهای این مرکز شد. ایران هر بار پس از حملات، فعالیتها در این مرکز را از سر گرفتهبود.
بر اساس تازهترین تصاویر ماهوارهای خصوصی که از مرکز غنیسازی نطنز منتشر شدهاست، به نظر میرسد که ایران فرآیند بازسازی این مرکز را از سر گرفتهاست. تصاویری که روز جمعه 6 تیرماه توسط ماهوارههای کمپانی مکسار ثبت شدهاست نشان میدهد که دو چاله ایجاد شده توسط بمبهای سنگرشکن آمریکایی بالای تاسیسات نطنز ایجاد شدهبود، پر شدهاست و دو چادر جدید در سطح زمین برپاشدهاست.
تاسیسات دوم ایران در نزدیکی روستای فردو در استان قم، با نام تاسیسات هستهای شهید علی محمدی، مرکزی زیرزمینی در عمق 90 متری زمین زیر یک کوه ساختهشدهاست. این تاسیسات با هدف حفظ توانمندیهای غنیسازی ایران از بمبارانهای هوایی در عمق زمین ساختهشدهاست. نخستین بار وجود این تاسیسات سال 2009 اعلام شد، اما آغاز فعالیت غنیسازی در این مرکز، دو سال بعد، یعنی سال 2011 (1390) اتفاق افتاد. وجود این تاسیسات زیرزمینی همواره یکی از نقاط اختلاف ایران و غرب در مورد برنامه هستهای ایران بود، اما ایران همواره تاکید میکرد که این تاسیسات را به دلیل بیم از حملات خارجی در مکانی امن ایجاد کردهاست؛ استدلالی که با حملات اخیر آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران، صحت و اعتبار آن مشخص شد.
ایران بین سالهای 1394 تا 1398 بر مبنای توافق برجام فعالیتهای غنیسازی در فردو را کاملاً متوقف کرد، اما بعد از خروج دولت نخست دونالد ترامپ از برجام و ازسرگیری تحریمها، سال 1398 غنیسازی در این مرکز از سر گرفتهشد. هرچند در روزهای تجاوز نظامی 12 روزه اخیر اسرائیل برای حمله به این تاسیسات تلاشهایی را انجام داد، اما ظرفیت نظامی اسرائیل برای آسیب رساندن به این تاسیسات زیرزمینی کافی نبود.
نهایتاً این دولت آمریکا بود که در اقدامی تجاوزکارانه بامداد یک تیر با استفاده از بمبهای سنگرشکن 14 تنی به این تاسیسات حمله کرد. هنوز هیچ برآورد رسمی از میزان خسارات وارد شده به فردو اعلام نشدهاست. رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا ادعا میکند که این تاسیسات کاملاً با خاک یکسان شدهاست، معاون او میگوید که این تاسیسات خسارت شدیدی دیدهاند و آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) بر اساس ارزیابی خود معتقد است که خسارت چندانی به تاسیسات غنیسازی ایران وارد نشدهاست و حمله آمریکا برنامه هستهای ایران را فقط چند ماه به عقب انداختهاست.
آمریکا برای نخستین بار در این حمله از بمبهای سنگر شکن 13600 GBU-57B استفاده کرد که میتوانند مهماتی معادل 300 کیلوگرم ماده انفجاری را در عمق 10 تا 60 متری زمین منفجر کنند. گزارش رسمی از میزان خسارات وارده به این تاسیسات میتواند میزان اثربخشی این تسلیحات آمریکا را نیز مشخص کند.
اینکه ایران تصمیم دارد باز هم از تاسیسات غنیسازی نطنز و فردو برای غنیسازی اورانیوم استفاده کند یا نه، سوالی است که هنوز جوابی به آن دادهنشدهاست. باید منتظر ماند تا برآورد رسمی از میزان خسارات وارده به این تاسیسات و همچنین قابلیت استمرار استفاده از آنها اعلام شود. با این حال حملات نظامی خارجی به این تاسیسات نشان داد که دو مرکز موجود غنیسازی ایران در مقابل تهاجم خارجی آسیبپذیر هستند. اما ایران همچنان یک گزینه دیگر نیز برای ازسرگیری برنامه هستهای خود دارد. ایجاد یک مرکز جدید غنیسازی که آسیبپذیری کمتری در برابر حملات خارجی داشتهباشد و سانتریفیوژهای مدرن خود را در آن نصب کند.
مرکز سوم غنیسازی
ساخت مرکز جدید غنیسازی اورانیوم، دقیقاً مسئلهای بود که درست چند ساعت قبل از تجاوز نظامی اسرائیل علیه ایران اعلام شد. پنجشنبه، 22 خرداد، درست چند ساعت پیش از آغاز تجاوز نظامی اسرائیل به ایران، پس از آنکه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به قطعنامه پیشنهاد سه قدرت اروپایی و آمریکا در محکومیت ایران رای داد، ایران تعدادی اقدامهای تلافیجویانه را در قبال این قطعنامه به آژانس اعلام کرد.
دو گام اصلی اعلامشده از سوی ایران نخست جایگزینی کلیه سانتریفیوژهای نسل قدیمی IR-1 با سانتریفیوژهای مدرن IR-6 بود و گام دوم اعلام ایجاد تاسیسات سوم غنیسازی اورانیوم در خاک ایران. روز 22 خرداد، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران گفت: «بلافاصله پس از صدور قطعنامه تحمیلی و ظالمانه شورای حکام، پرسشنامه طراحی (DIQ) مربوط به دو اقدام مشخص و مؤثر به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه شد. یکی از این اقدامات، راهاندازی سایت سوم امن غنیسازی است که بهعنوان سومین مجتمع غنیسازی کشور، از ضریب امنیتی بسیار بالایی برخوردار است و اهمیت راهبردی دارد.
علاوه بر این، ماشینهای نسل اول مستقر در مجتمع غنیسازی شهید دکتر علیمحمدی در فردو با ماشینهای پیشرفته نسل ششم جایگزین میشوند. این اقدام بهمعنای افزایش چشمگیر تولید مواد غنیشده خواهد بود.» محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی هم با اشاره به قطعنامه مورخ 22 خرداد شورای حکام آژانس گفت: «در واکنش به این اقدام غیرحقوقی، سیاسی و افراطیگری طرف مقابل، ایران به یاری خداوند سومین سایت غنیسازی خود را راهاندازی خواهد کرد.
این سایت ساخته و آماده شده است و مکانی امن و غیرقابل آسیب است. بلافاصله پس از صدور قطعنامه، اطلاعرسانی لازم به آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام شده و عملیات تجهیز و نصب ماشینهای سانتریفیوژ آغاز خواهد شد. به محض شروع نصب ماشینها، فعالیت غنیسازی در این سایت جدید آغاز میشود. ماشینهای مورد استفاده در این سایت، جایگزین ماشینهای نسل اول خواهند شد که در گذشته جمعآوری شدهاند و با نصب سانتریفیوژهای پیشرفته، این فرآیند ادامه خواهد یافت.»
از تاسیسات سوم هستهای ایران چه میدانیم؟
جمهوری اسلامی ایران تا به امروز از انتشار هرگونه اطلاعاتی در مورد مرکز جدید غنیسازی اورانیوم خودداری کردهاست. اما آنچه تاکنون در مورد این تاسیسات در رسانههای عمومی بیان شدهاست نشان میدهد که مرکز جدید بسیار مستحکمتر و در عمقی بسیار بیشتر از تاسیسات فردو ایجاد شدهاست. به گفته یک کارشناس مسائل بینالملل در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، اگرچه در مورد تاسیسات قبلی، یعنی نطنز و فردو، برخی ملاحظات پدافند غیرعامل در نظر گرفته نشدهبود، این بار در تاسیسات جدید کلیه پدافند غیرعامل برای حفاظت از این تاسیسات در مقابل خرابکاری و حملات خارجی پیشبینی شدهاست.
هیچ اطلاعاتی در مورد محل قرار گرفتن این تاسیسات در خاک ایران، مساحت و ظرفیت غنیسازی آن و زمان آغاز به کارش تاکنون منتشر نشدهاست. در عین حال مشخص نیست که آیا رژیمهای متخاصم، اطلاعاتی در مورد این تاسیسات دارند یا نه و در دوران تجاوز 12 روزه اسرائیل به ایران حملهای به محل قرار گرفتن این تاسیسات انجام شدهاست یا نه. به نظر میرسد که محل این تاسیسات جدید هنوز به آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم اعلام نشدهاست، چراکه همواره بلافاصله بعد از اعلام آغاز به کار تاسیسات جدید، مدیرکل آژانس در بیانیهای خطاب به شورای حکام اطلاعات مرتبط با تاسیسات جدید را خبر میدهد.
به نظر میرسد که با توجه به تجربههای پیشین از درز کردن اطلاعات از طریق آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین نگرانیهایی که حملات اخیر اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهای ایران ایجاد کرد، تهران علاقهای نداشتهباشد به این زودیها اطلاعاتی علنی در مورد این تاسیسات هستهای منتشر کند.
هرچند بر اساس کد 3/1 (اصلی مصوب 1976) ترتیبات پادمان ایران باید 180 روز قبل از ورود مواد شکافتپذیر به تاسیسات جدید، طراحی و محل این تاسیسات را به آژانس گزارش کند، اما مشخص نیست که با توجه به تصویب قانون «تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی» که چهارشنبه هفته گذشته توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شد و یک روز بعد با تایید شورای نگهبان به شکل قانون درآمد و برای اجرا به رئیسجمهور ابلاغ شد، آیا ایران تمایلی به اجرای این ترتیبات پادمانی دارد یا نه.
اما علاوه بر این، یک مشکل دیرپای دیگر هم میان ایران و آژانس در مورد اجرای کد 3/1 ترتیبات پادمانی وجود دارد، ایران همواره تاکید کردهاست که فقط به الزامات کد اصلی پایبند است و الزامات کد اصلاحی که از دهه 1990 وارد ترتیبات پادمانی آژانس شد، شامل حال ایران نمیشود. هرچند ایران بر اساس پاراگراف 65 ضمیمه اول برجام پذیرفتهبود که تمامی الزامات کد 3/1 اصلاحی را در چارچوب برجام بپذیرد، اما مدتهاست که ایران در چارچوب اقدامهای جبرانی در واکنش به خروج آمریکا از برجام، بخشهای زیادی از تعهدات خود را بر اساس این توافقنامه متوقف کردهاست.
بر اساس کد 3/1 اصلاحی، کشورها باید در لحظه اتخاذ تصمیم برای ایجاد تاسیسات جدید اطلاعات طراحی آن را در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهند. این کد اصلاحی بعد از کشف برنامه پنهانی هستهای عراق در ابتدای دهه 1990 اتخاذ شد. کد 3/1 با این هدف اصلاح شد که با دادن زمان بیشتر به آژانس برای اطلاع از تاسیسات جدید، آژانس فرصت بهروزرسانی ترتیبات و توافقنامههای پادمانی برای نظارت موثر بر این تاسیسات را داشتهباشد.
سال 2002، زمانی که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) وجود تاسیسات نطنز را افشا کرد، شورای حکام آژانس ایران را متهم کرد که بر اساس کد 3/1 اصلاحی، تعهدات پادمانی خود را برای اعلام این تاسیسات زیر پاگذاشتهاست. در آن زمان استدلال ایران این بود که ایران متعهد به کد اصلاحی نیست و بر اساس کد اصلی درست 180 روز پیش از ورود مواد شکافتپذیر به این تاسیسات، وجود آن را به آژانس اطلاع دادهاست.
حالا به نظر میرسد که بار دیگر این دعوای قدیمی میان ایران و آژانس از سرگرفتهشود، چراکه مقامهای سازمان انرژی اتمی گفتهاند که تاسیسات سوم هستهای ایران «ساخته و آماده شدهاست»، شواهدی وجود ندارد که ایران تصمیم خود را برای ساخت این تاسیسات قبلاً به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کردهباشد.
اثر ازسرگیری برنامه هستهای بر مذاکرات احتمالی
از اظهارنظرهای علنی ترامپ اینگونه بر میآید که ایالات متحده آمریکا چشمانداز مذاکرات احتمالی بعدی با ایران را بر مبنای ادعای تخریب کامل برنامه غنیسازی ایران و از سرگرفته نشدن این برنامه طراحی کردهاست. این پیشفرض دونالد ترامپ با اظهارنظرهای علنی مقامهای ایران مبنی بر از سرگیری فوری برنامه غنیسازی ایران در تناقض است. این اختلاف نظر میان تهران و واشنگتن باعث خواهد شد که مذاکرات احتمالی بعدی میان ایران و آمریکا بسیار پیچیدهتر از گذشته باشد.
آمریکا اکنون با این پیشفرض پای میز مذاکره میآید که برنامه غنیسازی ایران متوقف شده و هرگز نباید از سرگرفتهشود، درحالیکه ایران همچنان کلیه شروط قبلی خود را برای توافق حفظ کردهاست. اظهارات اخیر امیرسعید ایروانی، نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد، در مصاحبه مکتوب با المانیتور که از آمادگی تهران برای ارسال ذخایر اورانیوم 20 و 60 درصد به خارج از کشور تحت شرایط خاص و در صورت رسیدن به توافق سخن گفتهبود، نشان میدهد که تهران نگهداری از ذخایر اورانیوم 3/67 درصد و تولید سوخت در این سطح را حتی در صورت رسیدن به توافق نیز همچنان حق خود میداند و حاضر به کوتاه آمدن از آن نیست.
در برابر کشورهای اروپایی نیز هر چند بر استمرار مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران اصرار میکنند، اما همواره تاکید دارند که این مذاکرات باید با حضور طرف آمریکایی انجام شود. اروپاییها کاملاً میدانند که بدون حضور آمریکا هیچ توافقی با تهران عملی نخواهد شد. اما با گذر زمان و نزدیک شدن موعد نهایی آغاز فرآیند مکانیسم حل اختلاف برجام، به عنوان آخرین اهرم سه کشور اروپایی طرف برجام برای تحت فشار قرار دادن تهران، اروپاییها ممکن است این مکانیسم را فعال کنند.
تهران قبلاً به طرفهای اروپایی هشدار دادهاست که چنین اقدامی با واکنش سخت تهران مواجه خواهد شد. این گمانهزنی مطرح شدهاست که در صورت اقدام اروپاییها به فعالسازی مکانیسم حل اختلاف که نهایتاً به بازگشتن 6 قطعنامه شورای امنیت علیه ایران منتهی میشود، ایران از پیمان عدم اشاعه هستهای خارج خواهد شد و کلیه نظارتهای آژانس بر برنامه هستهای ایران لغو خواهد شد.
با پدید آمدن ابهام هستهای، از جمله تصویب قانون تعلیق همکاریهای ایران و آژانس، پنهان ماندن میزان و محل نگهداری ذخایر اورانیوم غنیشده ایران و ایجاد مرکز جدید غنیسازی در محلی ناشناخته و به گفته مقامهای ایرانی ایمنتر از تاسیسات غنیسازی فردو، چشمانداز آینده مذاکرات هستهای چندان روشن نیست. ایران میتواند از ابهام و پنهانکاری برای تحت فشار قرار دادن طرفهای مقابل استفاده کند و طرفهای دیگر هم ابزارهایی برای تحت فشار قرار دادن ایران از جمله فعالسازی مکانیسم حل اختلاف برجام و بازگرداندن قطعنامههای پیشین شورای امنیت و همچنین تکرار حمله نظامی به ایران در اختیار دارد.
در چنین شرایطی احتمال توافق میان ایران و طرفهای غربی نسبت به گذشته بسیار کمتر شدهاست، مگر اینکه تغییری اساسی در مطالبات یکی از طرفین ایجاد شود، یعنی اینکه یا ایران از حق غنیسازی در خاک خود کاملاً چشمپوشی کند یا آمریکا حاضر شود که حق ایران برای غنیسازی در سطح پایین و نگهداری از میزان مشخصی ذخایر اورانیوم غنیشده را بپذیرد.
بازار ![]()