چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴
یادداشت

مناره، پیش‏‌نیاز کنسرسیوم

مناره، پیش‏‌نیاز کنسرسیوم
پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست شهاب شهسواری| محمدجواد ظریف و محسن بهاروند، وزیر و معاون پیشین وزارت امور ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
شهاب شهسواری| محمدجواد ظریف و محسن بهاروند، وزیر و معاون پیشین وزارت امور خارجه در مقاله‌ای که روز پنج‌شنبه در روزنامه گاردین منتشر کردند، پیشنهاد تشکیل یک نهاد جدید منطقه‌ای برای توسعه همکاری‌های هسته‌ای میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را مطرح کردند. این طرح یکی از تازه‌ترین نمونه‌ها از پیشنهاد همکاری هسته‌ای در منطقه خاورمیانه است که به نوشته نویسندگان آن بیش از نیم قرن است که مطرح شده‌است.
هرچند طرح خاورمیانه عاری از سلاح‌های هسته‌ای به‌عنوان نخستین پیشنهاد مشترک هسته‌ای منطقه در سال 1974 هرگز عملی نشد و اسرائیل به‌عنوان تنها دارنده سلاح هسته‌ای در منطقه مانع اجرای این طرح شد، اما با بالا گرفتن بحث در مورد پرونده هسته‌ای ایران، مسئله کنسرسیوم هسته‌ای در منطقه بارها و بارها تکرار شد. در ماه‌های اخیر و پس از آغاز مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا با تسهیل‌گری عمان، مسئله کنسرسیوم سوخت هسته‌ای، بار دیگر در مرکز توجه رسانه‌ها قرار گرفته‌است. اما پیش از این نیز این پیشنهاد از سال‌های نخست مذاکرات هسته‌ای ایران مطرح شده‌بود.
برای مثال سال 1386، سعودالفیصل، وزیر وقت خارجه عربستان سعودی، پیشنهاد داد که یک کنسرسیوم سوخت هسته‌ای با مشارکت کشورهای منطقه در یک کشور بی‌طرف مانند سوئیس ایجاد شود اما پیشنهاد قرار گرفتن صنایع غنی‌سازی خارج از خاک ایران هیچگاه توسط ایران مورد پذیرش قرار نگرفته‌است. درحالی‌که طرف‌های خارجی کنسرسیوم را ابزاری برای خارج کردن صنایع غنی‌سازی از ایران می‌دانند، ایران کنسرسیوم را ابزاری برای نظارت بیشتر و اعتمادسازی در مورد برنامه غنی‌سازی بومی خودش تلقی می‌کند. اختلاف‌نظر در مورد محل قرار گرفتن تاسیسات غنی‌سازی، باعث شده‌است که به‌‌رغم چندین بار مطرح شدن این پیشنهاد، هرگز فرصت عملی شدن آن پیش نیاید.
اما طرح جدید وزیر خارجه پیشین ایران، یک ویژگی خاص دارد و آن هم زمینه‌سازی برای همکاری‌های علمی و فناوری میان کشورهای منطقه است. تا پیش از این یکی از انتقادهای مطرح در مورد طرح کنسرسیوم، این بود که در حال حاضر نه‌تنها میان ایران و کشورهای عربی، بلکه حتی در میان کشورهای عربی منطقه هم فعالیت‌های مشترک علمی و فناوری چندانی وجود ندارد و نمی‌توان بدون وجود زمینه همکاری از گذشته، ناگهان در چنین صنعت و فناوری حساسی همکاری خلق‌الساعه ایجاد کرد. با این حال طرح مناره، با ایجاد یک نهاد جدید علمی و فناوری، می‌تواند زمینه‌ساز توسعه همکاری‌ها و اعتماد در میان کشورهای منطقه باشد.
مناره چیست؟
ظریف و بهاروند در مقاله خود در گاردین می‌نویسند: «مناره یک نهاد منطقه‌ای خواهد بود که برای تسهیل همکاری هسته‌ای صلح‌آمیز بین اعضای آن طراحی شده است. این شبکه برای همه کشورهای واجد شرایط در خاورمیانه و شمال آفریقا برای پیوستن باز است و کشورها باید تولید یا استقرار سلاح‌های هسته‌ای را رد کرده و متعهد به تأیید متقابل پایبندی خود شوند. در عوض، مناره به آنها کمک می‌کند تا از فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز، از جمله تولید انرژی، پزشکی، کشاورزی و تحقیقات علمی، بهره‌مند شوند.»
ظریف و بهاروند نوشته‌اند: «مناره تحقیق، آموزش و توسعه را در سراسر کشورهای عضو هماهنگ خواهد کرد. این شبکه از سرمایه‌گذاری‌های مشترک در زمینه‌هایی از غنی‌سازی اورانیوم و مدیریت پسماند گرفته تا همجوشی هسته‌ای و پزشکی حمایت می‌کند. اعضا از طریق یک هیئت نظارتی مشترک، امکانات و تخصص خود را به اشتراک می‌گذارند و شفافیت را تضمین می‌کنند.
میزان مشارکت متناسب با ظرفیت هر کشور خواهد بود، اما هر عضو سود خواهد برد.» این مقاله ادامه می‌دهد: «دفتر مرکزی این شبکه در یکی از کشورهای شرکت‌کننده خواهد بود و دفاتر فرعی و احتمالاً تأسیسات غنی‌سازی مشترک در سایر کشورها وجود خواهد داشت. نظارت توسط هیئت مدیره‌ای متشکل از نمایندگان ملی انجام خواهد شد و ناظران بین‌المللی از سازمان ملل متحد، شورای امنیت و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز برای شرکت در آن دعوت می‌شوند. از همه مهم‌تر، مناره شامل پادمان‌های متقابل قوی برای جلوگیری از انحراف مواد برای استفاده نظامی خواهد بود.»
علاوه بر یک نیروگاه ایران و 4 نیروگاه امارات، برنامه ساخت 2 نیروگاه دیگر در ایران و 2 نیروگاه دیگر در امارات و نیروگاه در حال ساخت مصر (که نهایتا در چهار واحد به بهره‌برداری خواهد رسید)، ایران و عربستان سعودی اعلام کرده‌اند که هر یک ساخت بیش از 10 نیروگاه هسته‌ای دیگر را در دستور کار دارند. هرچند نیروگاه‌های کنونی منطقه، همگی با تضمین ارائه سوخت از سوی کشورهای سازنده (روسیه و کره جنوبی) به بهره‌برداری رسیده‌اند، اما با گسترش نیروگاه‌ها در منطقه، نیاز به سوخت هسته‌ای در منطقه به شکل چشمگیری افزایش پیدا می‌کند و سالانه صدها تن اورانیوم غنی‌شده برای تبدیل به میله‌ها و صفحه‌های سوخت تحت لیسانس سازندگان راکتورها مورد نیاز منطقه خواهد بود.
به همین دلیل پیشنهاد ایجاد کنسرسیوم منطقه‌ای برای تامین سوخت هسته‌ای، می‌تواند پیشنهادی جذاب برای کشورهای منطقه باشد که بتوانند از تامین سوخت نیروگاه‌های خود اطمینان حاصل پیدا کنند و در عین حال خودشان در تولید این سوخت مشارکت داشته‌باشند.
ارزش افزوده‌ای که طرح مناره به مشارکت منطقه‌ای برای تولید سوخت در قالب کنسرسیوم اضافه می‌کند، ضمن به اشتراک گذاشتن دانش و فناوری‌ها، این است که با مشارکت همه کشورهای منطقه در قالب یک نهاد منطقه‌ای تحت نظارت سازمان ملل متحد، امکان انحراف برنامه هسته‌ای کشورهای عضو به سمت تسلیحات هسته‌ای کاهش پیدا می‌کند و در واقع کشورهای منطقه با مشارکت در این طرح به ناظران مستقیم برنامه‌های هسته‌ای یکدیگر تبدیل می‌شوند و اعتماد در میان کشورها در مورد برنامه هسته‌ای تقویت می‌شود.
بی‌اطلاعی دولت از طرح ظریف
طرح تاسیس مناره نه‌تنها هنوز واکنش چندانی از سوی کشورهای منطقه دریافت نکرده‌است، بلکه حتی از سوی دولت هم چندان واکنشی به آن مطرح نشده‌است. سخنگوی وزارت امور خارجه روز دوشنبه در جلسه هفتگی با خبرنگاران تاکید کرد که در مورد این طرح باید از پیشنهاددهندگان آن سوال پرسید و از اظهارنظر در مورد این موضوع خودداری کرد.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه گفت: «بهتر از همه پیشنهاددهندگان طرح می‌توانند طرح را توضیح دهند. موضوع کنسرسیوم چیز جدیدی نیست و این موضوع از سال‌ها قبل مطرح بوده است. در کشوری که موضوع هسته‌ای در دستورکار دستگاه دیپلماسی بوده اندیشمندان و اصحاب مجرب و صاحب اندیشه دغدغه‌مند باشند و سعی کنند دیدگاه‌های خود را مطرح کنند.» بقایی گفت: «غنی‌سازی در ایران بخش لاینفک حق ایران طبق معاهده منع اشاعه مهم است و هر طرحی بتواند این مؤلفه مهم را تامین کند قابل بررسی است.»
محسن بهاروند، معاون پیشین وزیر امور خارجه نیز که نویسنده مشترک مقاله است، در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایرنا تاکید می‌کند که محتوای این پیشنهاد بدون مشورت با دولت تهیه شده‌است. بهاروند می‌نویسد: «در واقع، این صرفاً یک فعالیت فکری و ابتکار شخصی و آکادمیک میان بنده و دکتر ظریف بوده و نه‌تنها هیچ مشورتی با دولت یا مذاکره‌کنندگان در این خصوص انجام نشده، بلکه هیچ‌گونه ارتباطی با هیچ فرد یا نهاد دولتی در این زمینه وجود نداشته است.»
کلاه شرعی
هرچند پیشنهاد ظریف و بهاروند، می‌تواند به عنوان یکی از پیشنهادهای ممکن برای برون‌رفت از بن‌بست کنونی بی‌اعتمادی به برنامه هسته‌ای ایران مورد استفاده قرار گیرد، اما اظهارات اخیر عراقچی در مصاحبه‌ای که با رسانه «آن» مطرح کرده‌بود، می‌تواند اعتماد به این پیشنهاد را خدشه‌دار کند. عراقچی در این مصاحبه به صراحت می‌گوید که مسئله کنسرسیوم، کلاه شرعی ایران بر سر طرف مقابل است، چراکه هرچند مالکیت کنسرسیوم چندجانبه است، اما مادامی که کنسرسیوم در خاک ایران باشد، حاکمیت آن در اختیار ایران است.
تحلیل‌گران مختلف تاکید کرده‌اند که یکی از نقاط اختلاف در مورد قرار گرفتن تاسیسات کنسرسیوم در خاک ایران این است که هر اندازه هم که نظارت و بازرسی از این تاسیسات مشترک زیاد باشد، مادامی که این تاسیسات تحت حاکمیت ملی ایران قرار داشته‌باشد، ایران هر زمان اراده کند، می‌تواند تاسیسات را ملی کند و طرف‌های خارجی را از آن اخراج کند.
واکنش‌های منفی به طرح ظریف
پیشنهاد ظریف در داخل کشور با واکنش‌های مختلفی مواجه شد. رسانه‌های اصول‌گرا این طرح را به شدت نقد کردند و آن را غیرعملی توصیف کردند. روزنامه فرهیختگان در گزارشی نوشت که طرح ظریف از «آفت نگاه رمانتیک به مناسبات بین‌المللی» رنج می‌برد. روزنامه کیهان در یادداشتی در مورد این طرح می‌نویسد: «ظریف بار دیگر با خوش‌بینی به غرب، در پی ارائه امتیازاتی است که ممکن است استقلال هسته‌ای ایران را به خطر بیندازد.»
خبرگزاری فارس هم نوشت: «این طرح، در بهترین حالت، یک ایده آرمان‌گرایانه است که در عمل، به دلیل بی‌اعتمادی کشورهای منطقه و فشارهای آمریکا و اسرائیل، اجرایی نخواهد شد.» ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم در واکنش به این طرح گفته‌است: «ارائه این طرح بیشتر مصرف توئیتری و مجازی» دارد.
بازار


نظرات شما