پیام ویژه - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
فریدون مجلسی| در دیدار اخیر رهبری با رئیسجمهور و اعضای دولت، ایشان شرایط کنونی کشور را «نه جنگ، نه صلح» توصیف کرده و آن را خطرناک دانستند. به گفته ایشان، این وضعیت همان چیزی است که دشمنان در پی تحمیل آن هستند؛ شرایطی که نه امکان پیشرفت فراهم میکند و نه اجازه دفاع قاطع میدهد. بنابراین عبور از این بنبست نیازمند تصمیمگیری هوشمندانه و طراحی مسیر آینده است نه انتظار برای تحولات خودبهخودی. ایران امروز با تهدیدات مختلفی روبهروست. هر واکنش ایران میتواند با پاسخ متقابل دشمن همراه شود و شرایط را بحرانیتر کند. چنین بحرانی پیامدهایی فراتر از میدان جنگ خواهد داشت؛ از اختلال در تأمین انرژی و غذا گرفته تا تهدید علیه سلامت عمومی و زیرساختهای حیاتی. از این رو ضروری است، واقعبینانه به موقعیت کشور نگاه کنیم. ایران تنها یک درصد جمعیت جهان و سهمی محدود از منابع دارد؛ ورود به جنگ میتواند این منابع اندک را از بین ببرد و سرمایهگذاران داخلی و خارجی را فراری دهد.
بازار ![]()
47 سال پس از انقلاب، کشور همچنان در شرایط فوقالعاده به سر میبرد و بسیاری از نهادها و قوانین به جای عادیسازی بر اساس ضرورتهای بحران عمل میکنند. این روند باید تغییر کند. تجربه برجام نشان داد که خروج از التهاب میتواند، موجی از سرمایهگذاری و رونق اقتصادی را به همراه داشته باشد. اما امروز حتی سرمایهگذاران داخلی نیز به دلیل نگرانی از حملات احتمالی و بیثباتی از مشارکت اقتصادی پرهیز کرده و برخی سرمایههای خود را به خارج منتقل میکنند. این شرایط موجب مهاجرت نخبگان و ورود مهاجرانی با سطح تحصیلات پایینتر شده که ساختار اجتماعی کشور را نیز تحت فشار قرار داده است. کشور در وضعیت بدی قرار دارد و فرصتها محدودند. برای بازگشت به آرامش و ثبات باید برجام احیا و شرایط «نه جنگ، نه صلح» خاتمه یابد. طرحهای مصالحه منطقهای همچون طرح ملک عبدالله که حمایت کشورهای عربی را دارد، میتواند مبنایی برای کاهش تنشها باشد.
ایران همانقدر به آرامش نیاز دارد که دیگر بازیگران منطقه. بنابراین نباید بیش از دیگران درگیر تنشها شد. در حوزه هستهای نیز راهکارهایی برای اعتمادسازی مطرح است. یکی از آنها تشکیل کنسرسیوم بینالمللی زیر نظر آژانس انرژی اتمی برای ادامه فعالیتهای صلحآمیز است؛ راهکاری که میتواند هزینهها را کاهش دهد و از نظر سیاسی نیز اعتماد جهانی را جلب کند. همچنین توافق موقت برای توقف غنیسازی و ادامه آن در قالب همکاری جمعی، راهی برای خروج از بحران است. این رویکرد با توجه به اقدامات کشورهای منطقه در توسعه نیروگاههای هستهای، میتواند جایگاه ایران را در چارچوبی شفاف حفظ کند. بازارهای مالی منطقه نیز نشانههای بیاعتمادی را بروز دادهاند. سقوط بورس برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس نشاندهنده، نگرانی سرمایهگذاران از احتمال حملات نظامی است. اگر وضعیت کنونی در ایران ادامه یابد این نگرانیها به کشور سرایت کرده و بنیانهای اقتصادی را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد. برای جلوگیری از این روند باید اعتماد عمومی بازسازی، ثبات سیاسی و امنیتی ایجاد و چشماندازی روشن برای آینده ترسیم شود. دیپلماسی منطقهای نقش کلیدی دارد. ایران باید نشان دهد که به دنبال کاهش تنشهاست و آماده مشارکت فعال در طرحهای صلح منطقهای است. چنین اقدامی پیام روشنی به جهان خواهد داد که ایران خواهان ثبات و همکاری است. در این میان اقدامات فنی همچون غنیسازی محدود تحت نظارت شدید آژانس نیز میتواند، مکملی برای اعتمادسازی باشد. در نهایت، ادامه وضعیت کنونی نه آرمانها را محقق میکند و نه رفاه مردم را تأمین. مردم ایران سالهاست در فضای التهاب زندگی کردهاند و اکنون زمان آن رسیده که رفاه، امنیت و آسایش به اولویت تبدیل شود. تنها از مسیر بازگشت به آرامش، پذیرش مصالحههای منطقی و کنار گذاشتن وضعیت فرسایشی «نه جنگ، نه صلح» میتوان به توسعه و رفاه دست یافت. در صورت تحقق این مسیر، بار دیگر سرمایهگذاران به ایران بازخواهند گشت، تولید ملی رشد خواهد کرد و سطح زندگی مردم ارتقا خواهد یافت.