چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۴
یادداشت

کیهان به رئیس جبهه اصلاحات: مسئولیت‌پذیر نبودید که بارها وعده دادید و زیرش زدید

کیهان به رئیس جبهه اصلاحات: مسئولیت‌پذیر نبودید که بارها وعده دادید و زیرش زدید
پیام ویژه - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست رئیس جبهه اصلاحات می‌گوید آینده‌ای که می‌توانست مسیر توسعه و رفاه را هموار کند، ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رئیس جبهه اصلاحات می‌گوید آینده‌ای که می‌توانست مسیر توسعه و رفاه را هموار کند، متاسفانه قربانی اختلافات داخلی و ملاحظات گروهی شد و فرصت‌ها سوخت.
بازار
آذر منصوری در روزنامه اعتماد نوشت: «امروز در نقطه‌ای قرار داریم که سال‌ها پیش می‌توانست آغازگر آینده‌ای روشن‌تر باشد، اما به دلایلی همچون تاخیر در تصمیم‌گیری‌ها، تعارض منافع و اولویت یافتن منافع جناحی بر مصالح ملی، بسیاری از فرصت‌ها از دست رفتند. آینده‌ای که می‌توانست مسیر توسعه و رفاه را هموار کند، متاسفانه قربانی اختلافات داخلی و ملاحظات گروهی شد و اکنون آثار آن را در ابعاد اقتصادی و اجتماعی به وضوح می‌بینیم.
برجام به عنوان یک توافق مهم بین‌المللی در میانه تعارض منافع و فشارهای مختلف نتوانست آن‌طور که انتظار می‌رفت به اهدافش برسد و پس از مدتی بلاتکلیفی تا حدی کنار گذاشته شد. حالا لایحه CFT نیز پس از سال‌ها بررسی و کشمکش، در شرایطی تصویب شد که فرصت بهره‌برداری کامل از آن به دلیل ساختارهای معیوب و تعارض منافع محدود شده است. 
علاوه‌بر این، کسری بودجه بی‌سابقه دولت، فشار مضاعفی بر اقتصاد وارد کرده و توان اجرایی و سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف را به‌‌شدت کاهش داده است.
کاهش ارزش پول ملی، افزایش تعداد افراد زیر خط فقر و رکود اقتصادی نیز از دیگر نشانه‌های این بحران عمیق هستند. این شرایط نشان‌دهنده نیاز فوری به اراده ملی قوی، تصمیم‌گیری شفاف و مدیریت یکپارچه است که منافع کشور را بر منافع جناحی و گروه‌های خاص اولویت دهد.
متاسفانه تعارض منافع و حضور برخی کاسبان تحریم و باندهای قدرت و ثروت که از وضعیت موجود سود می‌برند، مانع از حرکت سریع و مؤثر به سمت اصلاحات جدی شده‌اند.
اکنون بیش از هر زمان دیگری، وقت آن رسیده است که راهبرد ستیز و تقابل جای خود را به راهبرد توسعه پایدار و تعامل بدهد. تنها با پذیرش این تغییر بنیادی می‌توانیم افق‌های جدیدی از رشد و پیشرفت را در پیش‌رو داشته باشیم. توسعه پایدار، مبتنی بر همگرایی داخلی و تعامل سازنده با جامعه بین‌المللی، کلید بازگشت اعتماد، سرمایه و فرصت‌های از دست رفته است.
بدون چنین تغییری در راهبرد، باید منتظر آینده‌ای ترسناک‌تر بود؛ آینده‌ای که در آن بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عمیق‌تر شده و زندگی مردم بیش از پیش با چالش مواجه شود.
بنابراین مسئولان و سیاستگذاران کشور باید با عزم راسخ و وحدت‌نظر، مسیر اصلاحات را هموار کنند و ضمن حفظ استقلال و عزت ملی، به تعامل و همکاری به عنوان راهی حیاتی برای عبور از شرایط فعلی بنگرند».
خانم منصوری امروز یک ائتلاف سیاسی را نمایندگی می‌کند، در پنج دولت (موسوی،‌ هاشمی، خاتمی، روحانی و پزشکیان) مجموعاً به مدت سی و سال در مسند قدرت حضور داشته‌اند؛ اما با این وجود هرگز حاضر نیستند مسئولیت بپذیرند و معمولاً دیگران را قاصر و مقصر معرفی می‌کنند. وقتی شرط اول سیاست‌ورزی یعنی بلوغ مسئولیت‌پذیری در میان برخی اصحاب قدرت، این‌چنین لنگ می‌زند، جایی برای بحث و گفت‌و‌گو نمی‌ماند.
این طیف به‌ویژه سه دهه اخیر، متهم اول بسیاری از کجروی‌ها و فرصت‌سوزی‌ها هستند. از دامن زدن به اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی و شکاف طبقاتی بلافاصله پس از پایان دفاع مقدس، تا غلبه سیاسی‌کاری و رادیکالیسم و غربگرایی بر گفتمان خدمتگزاری و اهتمام به معیشت مردم و رویکرد فعال دیپلماتیک در دولت خاتمی، که موجب شد جامعه دستخوش التهابات سیاسی فرساینده شود، مشکلات اقتصادی در حاشیه بماند، غرب در داخل کشور پایگاه مطبوعاتی و سیاسی بزند و از داخل و خارج به کشور فشار بیاورد.
طیف مذکور به‌ویژه در دولت روحانی، فرصت‌های کار و تلاش و پیشرفت درون‌زا در کشور را قربانی انفعال و التماس از آمریکا و اروپا کردند، صنعت هسته‌ای را به تعطیلی کشاندند، به دشمن برای عهدشکنی برجامی و فزون‌خواهی جرئت دادند، اقتصاد کشور را عقب راندند و گرفتار رکود اقتصادی کم‌سابقه کردند، چند هزار کارخانه را به سمت تعطیلی هُل دادند و زیر بار زنجیره پنهان و پیدای تعهداتی رفتند که کشور را از پالایشگاه‌سازی و نیروگاه‌سازی و برنامه‌ریزی در حوزه‌هایی مانند تولید برق هسته‌ای و فسیلی محروم می‌کرد. عقبگرد مشابهی در حوزه کشاورزی، و پیشران‌هایی مثل تولید مسکن اتفاق افتاد.
ماجرای معطلی‌ که سال اخیر در تله عملیات فریب دولت آمریکا هم که داستان غم‌بار مفصلی است خارج از حوصله و مجال این نوشتار.
بر این مبنا باید از رئیس جبهه اصلاحات سؤال کرد؛ کدام متهم درباره فرصت‌سوزی، نزدیک‌تر و واقعی‌تر از همین جبهه سهم‌خواه و غنیمت‌طلب و مسئولیت‌ناپذیر ایشان. آیا شماها نبودید که گفتید ما ضامن وعده‌های روحانی هستیم (و مشابه همین حرف را درباره خاتمی و پزشکیان گفتید) اما هربار که غنیمت خود را گرفتید و با مطالبه مردم مواج شدید، ادعا کردید که اختیارات ندارید؟ و با این وجود دفعه بعد قبل از هرکس دیگر برای انتخابات زنبیل نگذاشتید؟!


نظرات شما