پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رقیه ندایی| آسمان خشک شده و دیگر خیال باریدن ندارد. ادامهدار شدن پاییز خشک در کشور، بحران آب را عمیقتر کرده و بررسی پیشبینی آب و هوا برای ماههای پیشرو نیز نشان میدهد که شرایط همچنان وخیم باقی خواهد ماند و خبری از گشایش آسمان نیست.
اولین ماه پاییز به پایان رسید و هنوز خبری از بارش باران در اغلب شهرهای کشور نیست. براساس پیشبینیهای هواشناسی احتمالاً تا نیمه آبانماه، آسمان بسیاری از شهرهای کشور خشک باشد. به نوعی تا نیمه آبانماه خبری از بارشهای پاییزی در کشور نباشد و این یعنی بحران آب هر روز جدیتر از گذشته میشود. این بحران، کشور را از نظر اجتماعی، اقتصادی، محیط زیستی و حتی سیاسی به خطر انداخته است؛ باعث شده هزینه بسیاری توسط مردم و صنایع پرداخت شود و دولت نیز با عدم برنامه جامع در این میان نظارهگر است.
امسال بسیاری از شهرهای کشور، تابستان سخت و خشکی را پشت سر گذاشتند. در تهران نیز شاهد قطعی آب مکرر و چندساعته در مناطق مختلف بودیم. بسیاری از مناطق مختلف در تهران طی تابستان سال جاری روزانه یک تا پنج ساعت با قطعی آب مواجه بودند و علت این موضوع نیز نبود آب و خالی بودن سدها بود. خالی بودن سدهای تهران به حدی وخیم شد که طرح انتقال آب از سد طالقان به تهران تصویب شد و در آخرین هفته مهرماه نیز آب طالقان بالاخره به تهران رسید.
البته انتقال آب از سد طالقان به تهران ساده نبوده است؛ پیگیریهای «هممیهن» از اهالی طالقان نشان میدهد که طی هفتههای اخیرحجم آب مصرفی اهالی شهر و روستاهای اطراف کاهش یافته است. به گفته یکی از اهالی طالقان طی روزهای اخیر آب کمی کاهش یافته و با توجه به اینکه قرار است آب سد را به سمت تهران بفرستند در نتیجه آب هم کمتر خواهد شد. بر این اساس میتوان گفت برای تامین آب تهران، مناطق حاشیهای کشور نیز با معضل تامین آب نیز روبهرو شدهاند.
خشکسالی و کمبود آب تنها مختص به تهران نیست؛ اکثر شهرهای کشور با معضل کمبود آب مواجه هستند. به واسطه همین موضوع در فصل تابستان مصارف خانگی بسیاری از شهرها به صورت غیررسمی با مسئله سهمیهبندی آب مواجه بودند تا شاید مشکل آب به صورت موقت حل شود.
کمبود آب تنها به زمین ختم نمیشود و ماههاست که آسمان هم خشک شده است. بررسی اخبار هواشناسی نشان میدهد با وجود اینکه فصل پاییز آغاز شده همچنان خبری از بارش باران نیست و این وضعیت ادامهدار خواهد بود.
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور با اشاره به آخرین دادههای پیشبینی فصل به کجارو گفته بود: «در این سه هفتهای که از پاییز میگذرد، وضعیت بارشها خوب نبوده و همانطور که از قبل در پیشبینیهای هواشناسی اعلام شده بود با پاییزی گرمتر از حد نرمال و با بارندگی کمتر از میانگین متوسط و بلندمدت روبهرو خواهیم بود. تنها تهران نیست که پاییز را بدون باران آغاز کرده؛ شهرهای دیگر کشور نیز درگیر روزهای خشکی هستند. پس از گرمای تابستان مردم چشمانتظار پاییز و بارش بارانی بودند که فعلاً از آن خبری نیست.»
وی توضیح داد: «طی دو ماه آینده، تغییر چشمگیری در وضعیت بارشها پیشبینی نمیشود و شرایط نسبتاً خشک در بیشتر مناطق کشور ادامه خواهد داشت. با این حال، انتظار میرود از ابتدای زمستان، شرایط اندکی بهبود پیدا کند. بهویژه با حاکم شدن هوای سرد و نفوذ سامانههای بارشی از شمالغرب و غرب کشور، بارندگی را برای ما به ارمغان میآورد.»
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور، در پاسخ به اینکه چرا باران نمیآید؟ عنوان کرد: «تغییرات اقلیمی در کره زمین و بهویژه مناطق جنبحارهای مانند ایران سامانههای جوی را تحت تاثیر قرار داده است. این مناطق چون زمینه کمبارشی را دارند و اکثر بیابانهای دنیا در آنجا قرار دارند، بیشترین تاثیر را از این تغییرات اقلیمی میگیرند.
مناطق بیابانی جهان کم بارشتر میشوند و از طرف دیگر نواحی پربارشتر، بارندگیهای بیشتری را تجربه میکنند و نسبت به شرایط نرمال بهبود پیدا میکنند. ما در محدودهای قرار داریم که بهصورت طبیعی مستعد کمبارشی است و تغییرات اقلیمی سامانههای جوی را تحت تاثیر قرار داده است. در مجموع بارشهای ما نسبت به شرایط نرمال کمتر هم شده است و این روند کاهش بارش ادامه دارد.»
او در خصوص میزان بارندگی در تهران و بحران آب، اظهار کرد: «زنگ خطر بحران آب را همچنان داریم و این موضوع حداقل تا پایان پاییز ادامه خواهد داشت؛ در افق 15 روز آینده، هیچ بارش موثری برای تهران پیشبینی نمیشود. در مقایسه با سال گذشته، بارشها در برخی مناطق کشور تا 45 درصد کاهش یافته و سطح ذخایر آبی نیز بهشدت پایین آمده است. بحران آب همچنان پابرجاست و حتی زنگ خطر آن جدیتر از گذشته به صدا درآمده است.»
این کارشناس هواشناسی، درباره افزایش سطح تنش آبی و مصرف آب، توضیح داد: «ورودی منابع آبی نداریم، ذخایر سدها و منابع زیرزمینی در کمترین میزان خود قرار دارند؛ حتی اگر در زمستان شرایط بارش به حالت نرمال و بیش از نرمال هم برسد، کمبودهای گذشته جبران نخواهد شد. در واقع، ما با پدیدهای مواجهیم که اثرات آن بلندمدت است؛ پس این کمبود فعلا با ما خواهد بود.
باید همچنان رفتار مصرفی خودمان را تغییر دهیم؛ بهویژه نیاز داریم تا منابع را مدیریت کنیم چون وقتی بارشی نداریم همان منابع موجود هم تحلیل میروند. اگر این روند فقر منابع، ادامه پیدا کند اثرات ناخوشایند آن در زندگی روزمره مردم بیشتر از گذشته مشخص میشود. با ادامه روزهای خشک و بیباران در تهران، نشانههای بحران آب بیش از پیش نمایان شده است. کارشناسان هشدار میدهند که پدیده کمبارشی در نتیجه تغییرات اقلیمی، دیگر یک ناهنجاری موقت نیست و باید آن را بخشی از واقعیت اقلیم ایران دانست. حتی اگر در زمستان بارشها افزایش پیدا کند، کمبودهای انباشته جبران نخواهد شد و مدیریت هوشمند منابع آب، تنها راه عبور از این وضعیت بحرانی است.»
باتوجه به این اظهارات و بررسی نقشههای هواشناسی میتوان گفت که تا نیمه آبانماه خبری از باران در شهرهای مختلف کشور نخواهد بود و احتمالاً دما نیز افزایش چندانی نخواهد داشت. به گفته یک کارشناسان هواشناسی فعلاً آب و هوا تا حدودی تابستانی خواهد ماند و پس از آن باید منتظر ماند تا شاید به مرور شرایط تغییرات کند و آسمان روی خوش به مردم نشان دهد و بارشها آغاز شود.
تبخیر خاموش آب
سال آبی گذشته، یکی از خشکترین دورههای تاریخ کشور بود. در سال جاری نهتنها آسمان خشک شد، بلکه گرمای بیسابقه به سفرههای آبی کشور نیز فشار آورد و خشکی را در منطقه افزایش داد. براساس برآوردهای رسمی، میزان بارش کشور با سقوط 40درصدی نسبت به میانگین چهل سال اخیر، تنها به حدود 152 میلیمتر رسید؛ آماری که عملاً منابع آب تجدیدپذیر را به کف یک قرن اخیر رسانده است.
براساس آمار حجم کل آب تجدیدشدنی کشور در شرایط عادی به حدود 90 تا 100 میلیارد مترمکعب میرسید و اکنون با شرایط فعلی در بهترین حالت در حدود 70 الی 80 میلیارد مترمکعب نوسان دارد که نتیجه این موضوع روشن است. درحال حاضر بیش از پنجاه شهر در آستانه تشدید تنش آبی قرار گرفتهاند و سدهای بزرگ کشور نیز در وضعیتی بیسابقه، کمتر از نیمی از خود را حفظ کردهاند.
بهیه جعفری، معاون دفتر برنامهریزی کلان منابع آب و تلفیق بودجه شرکت مدیریت منابع آب ایران در مورد شهرهایی که در آستانه تنش آبی قرار دارند، گفت: «زمانی که شاخص بارش استانداردشده SPI را در بازههای 6، 12 و یا 48 ماهه بررسی میکنیم میتوانیم درصد خشکی استانها را برآورد کنیم. طبق گزارشهای سازمان هواشناسی در منطقه زاگرس باوجود خشکی انباشته، شاهد افزایش خشکسالی هستیم.
این منطقه یکی از مناطق پراهمیت در تامین نیاز آبی کشور است. پس از آن استانهای شرق کشور، هرمزگان و تهران به نسبت با خشکسالیهای شدیدتری مواجه بودند. میانگین بارشها در استانهای کشور از منفی 5 درصد تا منفی 70 درصد است. ادامهدار بودن کمبارشیها فرصت تجدیدشوندگی را از منابع زیرزمینی گرفته و به دلیل ادامه برداشت از این منابع، شاهد بحران در منابع آب زیرزمینی و فرونشستهای عمیق در برخی از مناطق کشور هستیم.»
بررسیها نشان میدهد که میانگین تبخیر آب نیز افزایش یافته است. در محاسبات قدیمی، همواره میزان تبخیر ثابت فرض میشد، اما تغییرات اقلیمی طی دهه اخیر باعث شده میزان تبخیر آب نیز دیگر ثابت نباشد. میانگین دمای کشور در ده سال گذشته بیش از 18 درجه سانتیگراد بوده که در سال آبی اخیر این عدد به حدود 19/3 درجه رسیده است.
درجه هوا حدود یک درجه افزایش یافته است اما میزان تبخیر آب بیش از پیشبینیها بوده است و باعث شده که بخش عمدهای از بارشها هیچگاه به سفرههای زیرزمینی نرسند. در اصل افزایش یکدرجهای دما و کاهش بارشها دست به دست یکدیگر داده است که سفرههای زیرزمینی خالیتر از گذشته شود و بارشهای کمتری به سفرههای زیرزمینی برسد. به گفته کارشناسان این موضوع در اصل تبخیر پنهان آب است؛ نابودی بخش قابلتوجهی از ذخایر آبی پیش از آنکه فرصت ذخیرهسازی پیدا کنند.
در حال حاضر این بحران آب تنها شامل تهران نیست. بسیاری از شهرها و روستاهای کشور درگیر معضل آب هستند. این روزها از بافت شهری گرفته تا صنایع بزرگ در فصول مختلف با معضل کمبود آب دست و پنجه نرم میکنند؛ به نوعی در معرض بحران آب هستند.
درحال حاضر وزارت نیرو و مسئولان مربوطه برنامه خاصی برای مقابله با معضل کمآبی ندارند و تنها راهکار مبارزه با شرایط فعلی تنها سهمیهبندی آب است. فعالان حوزه آب عقیده دارند که در وهله نخست تسویه کردن حقابهها و پس از آن استفاده از تجهیزات جدید عدم اجازه برای هدر رفتن آب میتواند به صورت موقت در شرایط فعلی درمان درد باشد. اما سیاست فعلی وزارت نیرو در شرایط حال حاضر اجرای طرحهای سهمیهبندی برای مردم و صنایع است که این موضوع نه برای مردم و نه برای صنایع خوشایند نبوده است؛ به گفته مسئولان، تنها راه جلوگیری از گسترش فاجعه است.
به گفته معاون اجرایی رئیسجمهور آمارها نشان میدهد سهم بخش کشاورزی در کشور 70 تا 90 درصد، مصرف خانگی 7 تا 9 درصد و مصرف صنعتی حدود 6 درصد است. بهطور مثال سه استان خوزستان، فارس و تهران بهتنهایی 35 درصد آب کشاورزی کشور را مصرف میکنند. همچنین برای تولید یک کیلوگرم گندم 1500 لیتر آب مصرف میشود که 34 درصد بالاتر از میانگین جهانی است.
حال با توجه به کمبود آب به نظر میرسد یکی از مهمترین گامهای وزارت نیرو میتواند همراهی با وزارت جهادکشاورزی و تغییر الگوی کشاورزی باشد. با توجه به تغییرات اقلیمی و خشک شدن سفرههای زیرزمینی آب تغییر و بازنگری در الگوی کشت میتواند زمینه صرفهجویی و کاهش مصرف آب را فراهم سازد. البته طی سالهای گذشته هیچ الگوی مصرفی برای کشاورزی ارائه نشده و با توجه به نوع تصمیمگیریها احتمالاً به این زودیها شاهد تغییر در شرایط نباشیم.
سدها در یک قدمی خشک شدن
بررسی آخرین دادههای منتشر شده نشان میدهد ظرفیت پرشدگی اغلب سدهای کشور نسبت به سال گذشته به صورت معناداری کاهش یافته است. حتی در برخی از نقاط، سطح آب به اندازهای کاهش یافته که پمپهای انتقال دیگر به آب نمیرسد که نتیجه این موضوع قطعی مکرر آب برای مصارف خانگی و صنعتی در فصل تابستان بود.
تازهترین گزارشهای وزارت نیرو نشان میدهد که میزان آب موجود در مخازن به 17/66 میلیارد مترمکعب رسیده است؛ رقمی که تنها 34 درصد از ظرفیت کل سدها را تشکیل میدهد. همچنین آمار ایستگاههای بارانسنجی تا تاریخ 26 مهرماه 1404 نشان میدهد ورودی آب به سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری 0/78 میلیارد مترمکعب بوده که در مقایسه با 1/29 میلیارد مترمکعب مدت مشابه سال گذشته، کاهشی 39 درصدی را نشان میدهد.
در همین بازه زمانی، خروجی سدها نیز 1/79 میلیارد مترمکعب ثبت شده که نسبت به سال گذشته 29 درصد کاهش یافته است. بر همین اساس حجم آب ذخیرهشده در سدهای کشور اکنون 17/66 میلیارد مترمکعب است که نسبت به پارسال24 درصد افت داشته و تنها حدود یکسوم ظرفیت کل مخازن را شامل میشود. سد زایندهرود در اصفهان با تنها 13 درصد پرشدگی، نسبت به سال گذشته 39 درصد افت را تجربه کرده است.
سد لار در استان تهران نیز تنها 2 درصد پرشدگی دارد و در جنوب کشور، سد استقلال در هرمزگان به 6 درصد پرشدگی رسیده و سد شمیل و نیان نیز در وضعیت حجم مرده قرار دارند. بر پایه این دادهها، بخش قابلتوجهی از سدهای مهم کشور اکنون در محدوده زیر 40 درصد پرشدگی قرار دارند و تداوم کاهش بارشها در آغاز سال آبی جدید، میتواند تأمین آب کشاورزی، شرب و صنعت را در ماههای آینده با چالش جدی مواجه کند.
بحران فرونشست در پی خشکسالی
کمبود آب و خشک شدن سفرههای زیرزمینی بحران فرونشست را در تهران و بهطور کلی شهرهای مختلف کشور به شدت تقویت کرده است. بحران کمآبی تنها با عنوان قطعی آب و سهمیهبندی آن رخ نمیدهد، بلکه در زیرزمین نیز درحال رخ دادن است. سالهاست که فرونشست تهران آغاز شده و هر سال میزان آن نسبت به سال گذشته افزایش پیدا میکند. در برخی از مناطق تهران میزان فرونشست تهران تا 30 سانتیمتر در سال رسیده که نتیجه مستقیم برداشتهای بیرویه از چاههای زیرزمینی است. بررسیها نشان میدهد بیشترین فرونشست زمین مربوط به جنوب تهران بوده و کارشناسان حوزه زمینشناسی نیز هشدار میدهند که بازسازی این خسارتها در حال حاضر تقریباً غیرممکن است؛ چراکه فرونشست یکطرفه اتفاق میافتد و زمین هرگز به حالت اولیه بازنمیگردد.
شهریورماه سال جاری، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور درباره میزان فرونشست زمین گفته بود: «اگر تعادل را بر هم بزنیم، سیلی سختی خواهیم خورد؛ محیطزیست، آب و هوا و محل زندگی ما در خطر است. امروز اکثر شهرهای کشور با پدیده فرونشست روبهرو هستند؛ درحالیکه دو سه سانتیمتر فرونشست نیازمند جلسات اورژانسی است، ما با 30 تا 36 سانتیمتر فرونشست مواجهیم.»
ابتدای مهرماه بود که علی بیتاللهی مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست درخصوص فرونشست زمین اعلام کرد: «براساس دادههای ماهوارهای دهساله (2015 تا 2025)، پهنه اصلی فرونشست در جنوب تهران شکل گرفته که بخشی از مناطق شهری را نیز دربرمیگیرد. مرکز اصلی این پهنه در محدوده احمدآباد مستوفی قرار دارد؛ جایی که بیشترین نرخ سالانه فرونشست یعنی بیش از 2/5 سانتیمتر در سال ثبت شده است. فرونشست زمین در دو سال اخیر (1402 تا 1404) با افزایش قابلتوجهی همراه بوده و مساحت آن نسبت به دورههای پیشین 60 درصد رشد کرده است.»
همچنین غزال راهب، رئیس مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی گفت:«پدیده فرونشست زمین یکی از بحرانهای جدی کشور به شمار میرود، میانگین نرخ فرونشست در استان تهران بین 20 تا 25 سانت متغیر است.»
بهطور کلی میتوان گفت هرساله میزان فرونشست کشور در حال افزایش است که مهمترین عامل تاثیرگذار در این موضوع، خشک شدن سفرههای زیرزمینی آب است. بررسی نقشه آب و هوایی کشور نشان میدهد میزان بارشها هرساله کاهش پیدا میکند و از سوی دیگر نیز میانگین دمای شهرهای مختلف کشور نیز روبه افزایش است؛ درنتیجه این موضوع میتواند در میانمدت باعث شود سفرههای آب زیرزمینی بیش از گذشته خشک شود و درنهایت هر روز شاهد آن باشیم که میزان فرونشستها درکشور خصوصاً تهران به صورت قابل توجهی افزایش یابد.
به گفته کارشناسان اگر شرایط به همین شکل ادامه یابد، احتمالاً در دهه پیش رو مردم مجبور به تخلیه بسیاری از مناطق مسکونی پرسکونت همانند تهران، اصفهان و یزد باشند. کارشناسان عقیده دارند که اگر به وضعیت سفره آبهای زیرزمینی رسیدگی نشود احتمالاً کمتر از ده سال آینده بسیاری از مناطق جنوب تهران آرام آرام تخلیه سکنه خود را آغاز کنند و این روند به مرور به سایر مناطق تهران نیز انتقال یابد. البته نکته قابل توجه اینجاست که این مسئله تنها شامل تهران نیست و سایر مناطق کشور نیز با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند.
عدم توسعه زیرساختارها
همانطور که گفته شد مصارف خانگی تنها حدود 9 درصد از منابع مصرفی کل کشور را تشکیل میدهند و بیشترین مصرف آب مربوط به مصارف کشاورزی است. اما مشکل اینجاست که بخش عمدهای از این 9 درصد آب در شبکههای فرسوده توزیع از بین میرود. در اصل مسیر رسیدن آب و پخش، بزرگترین مشکل بوده و بیشترین مصرف در همین محل انجام میشود.
بررسیها نشان میدهد که حدود 22 درصد از آبی که وارد شبکه میشود پیش از رسیدن به خانهها از میان شکافها، نشتیها و انشعابات غیرمجاز از بین میرود. در اصل خراب بودن و فرسوده بودن مسیر پخش آب باعث شده بخش زیادی از آب در مسیر رسیدن به خانهها از بین برود و مصارف خانگی نیز سهمی کمتر از 9 درصدی داشته باشند. در اصل به نظر میرسد بیشترین سهم مصرف آب برای مسیر بخش و انشعابات است و پس از آن به مصارف خانگی میرسد.
همچنین بخش کشاورزی با داشتن سهم بیش از 80 درصدی و تکیه به روشهای سنتی آبیاری باعث شده که هدررفت آب به صورت قابل توجهی افزایش یابد. به گفته فعالان حوزه کشاورزی روش سنتی کشاورزی تنها یکسوم بهرهوری استاندارد جهانی را داراست و باعث میشود که بخش عمدهای از آب مصرفی نیز در مسیر مصرف هدر برود.
مجموعه این عوامل، یعنی کاهش بارش و افزایش دما تا بهرهوری پایین و عدم توسعه شبکهها یک چرخه خطرناک ساخته است؛ چرخهای که نهتنها محیط زیست را بلکه اقتصاد و امنیت اجتماعی کشور را تهدید میکند. به عقیده کارشناسان، کشور به نقطهای رسیده که دیگر شعار و اصلاحات سطحی نمیتواند پاسخگو باشد و حتی در کوتاهمدت و میانمدت میتواند شرایط را وخیم کند و عدم برنامهریزی در بلندمدت میتواند آینده کشور را به دام بکشاند.
درحالحاضر عدم بازنگری جدی در سیاستهای منابع آب، بهرهوری کشاورزی و حتی مدیریت شهری باعث میشود کشور در دهه پیش رو با کمآبی مزمن روبهرو شود؛ وضعیتی که میتواند موج مهاجرت، رکود کشاورزی و نابودی بخش عمدهای از حیات طبیعی را در پی داشته باشد.
آب این روزها در کشور تبدیل به یک مسئله حیاتی و حتی امنیتی شده است؛ چراکه آسمان مدتهاست خشک شده است. کاهش 40 درصدی بارشها و همچنین افت 30 درصدی منابع تجدیدپذیر و از سوی دیگر فرونشست 10 تا 30 درصدی زمین در سال باعث شده زنگ خطر جدی در کشور به صدا دربیاید. این زنگ خطر میتواند اقتصاد، سیاست، محیط زیست و حتی شرایط اجتماعی کشور را به خطر بیندازد.
از نگاه محیط زیستی، کشور وارد مرحله «بحران بیآبی» شده است؛ مرحلهای که در آن هر تصمیم میتواند تاثیری فوری و گسترده بر اقتصاد و سلامت عمومی و حتی پایداری اجتماعی بگذارد. کارشناسان عقیده دارند که ادامهدار بودن این روند میتواند خشکسالی با عنوان «خشکسالی مدیریتی» ایجاد کند که بسیار جدیتر و خطرناکتر از خشکسالی طبیعی است و میتواند آینده کشور را به یکباره تغییر دهد. باید صبور بود و دید که با خشک شدن آسمان و زمین، مسئولان چه تصمیمی برای آینده کشور خواهند گرفت.
بازار ![]()