پیام ویژه - اعتماد / لیلا بعد از پنج سال زندگی مشترک تصمیم گرفته جدا شود.
او برای اعتمادآنلاین از دلیل این طلاق میگوید.
*چطور با همسرت آشنا شدی؟
ما یک سال قبل از ازدواج با هم آشنا شدیم و بعد هم ازدواج کردیم. من واقعاً شوهرم را دوست داشتم و تا همین چند ماه پیش هم فکر میکردم خیلی خوشبخت هستم.
*چه اتفاقی افتاد که حالا درخواست طلاق کردهای؟
چند ماه قبل رازی را در زندگی شوهرم فهمیدم که همه چیز را به هم ریخت، حتی روابط خانوادگی مرا خراب کرد.
*مگر چه اتفاقی افتاد؟
فهمیدم شوهرم قبل از من با دخترعمویم در ارتباط بوده. آنها سه سال با هم دوست بودند. وقتی دخترعمویم از او جدا شده، ایلیا سراغ من آمده و با من ازدواج کرده. این مساله آنقدر مرا ناراحت کرد که راهی جز جدایی ندارم.
*چطور متوجه شدی؟
در ایمیل شوهرم عکسهای دخترعمویم را دیدم. عکسها عاشقانه بود. آنقدر حالم بد شد که مدتی طول کشید موضوع را به شوهرم بگویم.
*یعنی دخترعمویت هم قبل از ازدواج دراین باره به تو چیزی نگفته بود؟
نه. البته من میدانستم از یک رابطه طولانی بیرون آمده و مدتی هم حالش بد بود اما اصلاً نمیدانستم آن فرد ایلیاست.
*وقتی موضوع را به همسرت گفتی چه واکنشی نشان داد؟
اول کمی خجالت کشید. چند روزی هم خانه نیامد اما بعد گفت این واقعیت است.
*هر دو تصمیم به طلاق گرفتید؟
نه. من تصمیم گرفتم، شوهرم هم قبول کرد.
*دخترعمویت چه؟
رابطه من با او قطع شده است.
*خانوادهات چه نظری دارند؟
من پدر و مادر ندارم. هر دو فوت کردهاند. یک برادر دارم که ایران نیست. خودم تصمیمگیر هستم.
*میتوانی خودت را اداره کنی؟
بله من شغل و زندگی دارم.
بازار ![]()