پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴
فرهنگی و اجتماعی

ماجرای تجاوز به یک پسربچه؛ متهم نوجوان اتهامش را انکار کرد

ماجرای تجاوز به یک پسربچه؛ متهم نوجوان اتهامش را انکار کرد
پیام ویژه - اعتماد / پسربچه‌ای که مدعی است از سوی نوجوانی در معرض آدم‌ربایی، شکنجه و تعرض قرار گرفته است به دادگاه شکایت برد و متهم بازداشت شد. نوجوان شاکی که پسری ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - اعتماد / پسربچه‌ای که مدعی است از سوی نوجوانی در معرض آدم‌ربایی، شکنجه و تعرض قرار گرفته است به دادگاه شکایت برد و متهم بازداشت شد.
نوجوان شاکی که پسری افغانستانی است همراه مادرش شکایتی مطرح کرد و مدعی شد مورد تجاوز قرار گرفته است.
این پرونده که برای بررسی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده است امروز با حضور متهم تحت رسیدگی قرار گرفت.
پنجاه روز پیش زنی همراه پسر 12ساله‌اش به پلیس مراجعه کرد و گفت به پسرش تجاوز شده است. او گفت: ما در جنوب تهران زندگی می‌کنیم. در این مدتی که اینجا بودیم همیشه پسرم با بچه‌های دیگر در کوچه بازی می‌کرد. روز حادثه متوجه وضعیت آشفته بچه‌ام شدم. پسرم برای آب‌تنی رفته بود. نزدیک خانه ما یک کانال آب هست که بچه‌ها تابستان آب‌تنی می‌کنند. آن روز هم هوا گرم بود و بچه‌ها آب‌تنی می‌کردند. از پسرم پرسیدم چه شده که گفت پسری به نام احمد به او تجاوز کرده است. احمد نوجوانی 17ساله است که همان اطراف زندگی می‌کند. بچه‌ها از احمد می‌ترسیدند. او بچه‌ها را می‌ترساند. با موتور گاز می‌داد و تهدید می‌کرد. وقتی پسرم گفت احمد او را دزدیده و با خودش برده فهمیدم اتفاقی برای بچه‌ام افتاده است. احمد آن‌قدر بچه‌ام را روی زمین کشیده بود که دست‌و‌پایش زخمی شده است.
پسربچه به پزشکی قانونی فرستاده شد. در همین حین دستور بازداشت احمد نیز صادر شد. وقتی ماموران برای بازداشت این پسر رفتند مشخص شد او از محل فرار کرده است. 50 روز بعد احمد که تصور می‌کرد همه‌چیز آرام شده است دوباره در محل ظاهر شد که در همان ساعات ابتدایی ماموران او را بازداشت کردند.
صبح امروز پسربچه و احمد در دادگاه با هم مواجه شدند. شاکی گفت: وقتی احمد با موتور آمد و ویراژ داد بچه‌ها فرار کردند. من و یکی دیگر از بچه‌ها نتوانستیم فرار کنیم. احمد دست مرا گرفت و کشان‌کشان با خودش برد. او مرا روی زمین کشید، در حالی که خودش سوار موتور بود. در یک زمین خاکی خواست به من تجاوز کند که من مقاومت کردم. او مرا کتک می‌زد و من روی زمین تقلا می‌کردم که اجازه ندهم به من تجاوز کند. به همین خاطر هم دست‌و‌پایم زخمی و پوست کف پایم کنده شد. در حالی که همه بدنم خونی شده بود به خانه رفتم و بعد هم به پزشکی قانونی رفتیم.
در ادامه قاضی از احمد تحقیق کرد. او گفت: این بچه دروغ می‌گوید من کاری نکردم و اصلاً نمی‌دانم چرا این اتفاق برایش افتاده است.
بازار
متهم در جواب این سوال که اگر کاری نکرده چرا فرار کرده بود گفت: من فرار نکردم. خانه بودم! حالا چرا ماموران من را پیدا نکردند نمی‌دانم. من قبول ندارم که فرار کردم.
به این ترتیب احمد در بازداشت ماند و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.


نظرات شما