پیام ویژه - فرهیختگان / «انسجام آری؛ اختلاف هرگز» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم سیدسعید لواسانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
خیر و شر از مفاهیم مهم و اساسی در اندیشه فلسفی، کلامی، اخلاقی، حوزه حکمت عملی و حیطه زیست انسانی است و متفکران اعم از اسلامی و غیر آن درباره آن سخنان متعدد و نظریات متنوعی بیان کردهاند. اما کاوشی که هماکنون ارائه میشود، در حوزه فلسفه سیاست است، تا دریابیم خیر و شر در قلمرو سیاست چه معنی و مفهوم و جایگاهی دارد.
در حدیث جنود عقل و جهل که از امام صادق سلامالله علیه وارد شده است، نخستین سپاهیان عقل را خیر و اولین لشکریان جهل را شر بیان میفرماید. [الکافی؛ ج: 1؛ ص: 21] در تحلیلی که امام خمینی از این حدیث ارائه میدهند، روشن میشود که خیر سرلشکر عقل و همه فضیلتهای عقلانی و ریشه و مبنای همه خیرها و شر سرلشکر جهل و رذیلتهای جاهلانه و نابخردانه و شیطانی و منشأ و ریشه زیست متوهمانه است، اولی حرکت در راستای هستی حقیقی و زیست الهی - انسانی او و دومی حرکت در مسیر هستی طفیلی و زیست توهمی و شیطانی و نفسانی اوست. [امام خمینی؛ شرح جنود عقل و جهل؛ ص: 75 ـ 82]
شایسته است خیر و شر در قلمرو سیاست را بازشناسایی کنیم، این نکته را تذکر دهیم که جداییسازی خیر و شر در قلمرو سیاسی از حوزه اخلاق امکان ندارد و این دو در هم تنیدهاند. زیرا چنانچه بیان شد خیر پایه فضیلت عقلانی و شر اساس رذیلت جاهلانه است.
بازار ![]()
خیر و شر در حوزه سیاست
بحث درباره خیر و شر در حوزه سیاست بهویژه بسیار وسیع است؛ اما ما خیر و شر در جامعه اسلامی را مدنظر داریم که به فضای امروزی ما بستگی تام دارد. مبنای تحلیل ما نیز در خیر و شر سیاسی در نهجالبلاغه و با بهرهگیری از خطبه قاصعه است. [خطبه 192؛ نهجالبلاغه موضوعی، ترجمه ابراهیم منهاج (دشتی)؛ ص: 909 ـ 885] خطبه قاصعه از خطبههای عمیق در تبیین وضعیت جامعه اسلامی و خطرات و موانع آن و راههای نجات در آن است. ما تنها به بخشی از آن استناد میکنیم و تحلیل کل خطبه را به وقت مناسب وامیگذاریم و برای پرهیز از طولانیشدن مقاله، متن عربی را نمیآوریم.
خطبه قاصعه و خیر و شر سیاسی در جامعه اسلامی
امام علیه السلام میفرمایند: «بترسید و برحذر باشید از عذابهایی که به دلیل عملکرد ناروا و عملهای نکوهیده بر امتهای گذشته نازل شد. پس در «خیر» و «شر» احوال آنان نظر کنید.» [همان؛ ص: 904] این همان خیر و شر سیاسی است که در جوامع اسلامی جریان داشته و اولی موجب عزت و شوکت آنان و دومی موجب فلاکت و ذلت آنها شده است. امام علیهالسلام دلیل ضروررت نظر دقیق به احوال امتهای گذشته را آن میدانند که جامعه اسلامی از احوال جوامع پیش درس گیرد و از اینکه گرفتار شر سیاسی شود پرهیز کند و خیر سیاسی را بهدست آورد و این مهم با اندیشه در خیر و شر آن امتها میسر است، تا آنچه موجب عزت آنان شد و دشمنان را از آنها دور کرد و عافیت با دوام را بر آنان به ارمغان آورد و آنان را در زمین بزرگواری و عزت بخشید، کشف کنند و از آنچه ستون فقرات آنان را شکست و نیروهای ایشان را تضعیف کرد، دوری کنند.
خیر سیاسی: همبستگی مردم
اما خیر سیاسی چیست که موجب عزت و بزرگی و پیروزی آنان شد؟ اتحاد مردم و اجتناب از تفرقه و التزام به همبستگی و الفت و ترغیب و سفارش به آن. این همان امری است که در جنگ تحمیلی دشمن آمریکایی - صهیونی دیدیم که انسجام مردم، اصلیترین دلیل شکستن هیمنه دشمن شد. بله قدرت موشکی، مسلماً کارساز بود و است، قدرت دفاعی و پدافند و توان امنیتی هم لازم بود و است و در این شکی نیست که ما باید خود را در حوزه آفند و پدافند و امنیت تقویت کنیم. اما مهمترین امر مردم هستند که با حضور کارساز خود و اجتناب از تفرقه و اختلاف و با الفت و دوستی و همبستگی و همافقی مثالزدنی پیروزی را به ارمغان آوردند.
شر سیاسی: اختلاف و کینهتوزی
اما شر سیاسی چیست که موجب میشود ستون فقرات ملت ما بشکند و ما و توان ما را تضعیف کند؟ کینهتوزیها که دلها را پر میکند و موجب دشمنی و اختلاف میان مردم میشود، دوگانگیهای مصنوعی که موجب پشتکردن به یکدیگر میشود و از یاری یکدیگر خودداری میکنند، تاریخ نشان داد که در حمله محمود افغان در دوگانگی و عدم یاری ایرانیان از هم چه بلایی بر سر کشور آمد و ما در سالهای اخیر دوگانههای مصنوعی زیادی دیدیم که باید همگی را مصداق شر سیاسی بنامیم و در مقابل انسجام ملی مردم در جنگ اخیر چه توانی به ملت بخشید؟ دوگانههایی که همواره در جامعه ما برجسته شد، چون دوگانگی امنیت - آزادی، انتخابی - انتصابی، تندرو - کندرو، دپیلماسی - میدان، غزه و لبنان و ایران یا منافع ملی و فلسطین و هماکنون ایرانگرایی - امتگرایی و امثال آن کم نبودند که باید بدانیم که همگی وسوسهای از «امام المتعصبین و پایه و اساس مستکبران» یعنی ابلیس و شیاطین انس و جن بودند و هستند که بر کشور ما تحمیل کردند، بهگونهای که هریک از ما ادعای بزرگی کردیم و لباس جاهطلبی پوشیدیم و شال فروتنی را از سر برداشتیم، آیا نباید ببینیم که با تکبر، خدا ما را تحقیر میکند؟ و در دنیا طردشده و در آخرت گرفتار آتشهای شعلهور میشویم. [همان؛ ص: 886]
وظیفه امروز ما
ما باید از اختلاف بپرهیزیم با اختلاف بجنگیم و آن را از ریشه در جامعه خود برکَنیم. وگرنه محنت و بلا بر ما نازل میشود و دچار سنگینترین مشکلات و سختترین بلاها میشویم و حال ما تنگ میگردد و چارهای نمیماند که برده فراعنه زمان یعنی آمریکا و اسرائیل شویم و چه عذابی دردناکتر از این؛ و چه جرعه تلخی است که باید بنوشیم و گرفتاری ادامه دارد تا مرگ ذلتبار را تحت سلطه دشمن تجربه کنیم که در این صورت راه دفاعی هم نداریم. [همان؛ ص: 905]
اینها همگی شر سیاسی است که لازم است از جامعه ما دور شود. چرا وقتی دولت سیزدهم بود، دولت شهید رئیسی رضوان الله تعالی علیه، گروهی با تمام قوا به تضعیف آن پرداختند و چرا اکنون که دولت چهاردهم، دولت آقای پزشکیان است، گروه دیگر به همه توان به تضعیف آن مشغول هستند؟ انتقاد و حتی اعتراض که مصداق امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت و خیرخواهی نسبت به مسئولان دولتی و حکومتی است، نه تنها ایراد ندارد، بلکه لازمه جامعه پویا و زنده است و دفاع کورکورانه و از روی تعصب همانند، حملات کورکورانه و از روی تعصب ناروا و بد و شایسته سرزنش است. اما باید بدانیم، وحدت و انسجام مردم اصلی است که نباید هرگز زیرپا گذاشته شود. ما باید، دولت و نظام حاکمیتی را هر کسی که رأس آن باشد و همه اضلاع آن را حمایت کنیم و البته حقیقت حمایت هدایت آنان به راه درست است، اما تضعیف و درگیری و دوگانهسازی کلاً ممنوع است.
راه نجات
امام امیرالمؤمنین سلامالله علیه راه نجات یا بگوییم راه خیر سیاسی را به ما نشان داده است: صبر و بردباری و استقامت ـ هم بردباری در سختیها و هم استقامت در مسیر حق ـ همراه محبت و تحمل سختیها ـ با محوریت خدا ـ راه را باز میکند و تنگناهای شر را به خیر مردم و کشور و نظام میگشاید، در این عبارت دقت شود، محور و مبنا صبر و محبت و وحدت تنها خدای تعالی است، در اینصورت است که خدای تعالی ذلت و ناامنیتی را که از مصادیق شر هستند به عزت و امنیت بدل میکند و این خیر ماست و ما ایرانیان را امامان و حاکمان جهان قرار میدهد و دشمن آمریکایی - صهیونی را زیر پاهای ملت و نیروهای نظامی ما له میکند. این کرامت الهی است که به ملت ما بخشیده شد. زیرا جمعیت مردم ما متحد بودند، میان حاکمیت و ارکان آن و مردم الفت و دوستی برقرار شد و هماهنگی و همآهنگی در اندیشهها و نظرات و آرا بهوجود آورد. آری ما بر دشمن خود فائق آمدیم، زیرا با هم متحد بودیم و با همین نیرو بود که نیروهای نظامی و امنیتی ما توانستند با خیالی آسوده و توانی بالا در صحنه مبارزه با دشمن حضور یابند.
وقتی بصیرتها نافذ شد و تصمیمها یکی شد و همگی یکصدا یک هدف را پیگیری کردیم، ما توانستیم، پیروز شویم. اما وای به روزی که هرکس خود را صاحب بصیرت بداند و دیگری را رقیب و دشمن خود بپندارد و بر آن بتازند، آن وقتی همبستگی به افتراق و جدایی و دشمنی و اختلاف مبدل شود و شعبههای اختلاف از هر زبانی پراکنده شود، آنوقت لباس کرامت از تن ما بیرون آید و نعمتها از ما سلب شود و آنگاه پندِ پندگیرندگان و عبرتِ عبرتگیران شویم. و وای بر چنین روزی که عزیزان ذلیل شوند و آبادی به ویرانی و نابسامانی بدل شود و روزگار ما تیره و تار چون شب ظلمانی شود.
این حال جوامع اسلامی است که ما میبینیم همگی تحت سلطه آمریکا و اسرائیل منحوس هستند و مجبورند که عِرض و ناموس و خاک و ثروت خود را به رایگان به دشمن تحویل دهند و تازه منت آنان را هم بکشند، بردگانی در مقابل بدترین خدایگان که تاریخ به خود دیده است، بردگانی که باید به بردگی خود راضی و خشنود باشند. آنان «إخوانَ دَبَرٍ و وَبَرٍ» [همان؛ ص: 907] «بیچارگان و بینوایانی در خدمت تام آمریکا و اسرائیل» هستند. این امر حاصل اختلافات و دوستگیهای مسلمانان در دو قرن اخیر است که به کشورهای کوچک و متفرق تبدیل شدند که هریک برای ادامه حیات خود مجبور است به غرب وابسته شود. ما توانستیم از این وضعیت بس خطرناک با انقلاب و نظام اسلامی نجات یابیم، اما اختلاف و درگیریها و دوگانگیهای مصنوعی، با ما هم همان کند که پیش از این از زمان قاجار و پهلوی بودیم و بلکه بدتر از آن را بر سر ما میآورد: احوال پریشان، نیروهای مخالف هم، جمعیت بسیار متفرق، در گرفتاری دشوار و گروههای پراکنده و در جهالت و رذیلت جاهلانه. [همان؛] و ایران تجزیهشده و ضعیف! و چه نزدیک است حالات ما به آنان و چه نزدیک است داستان ما به داستان آنان، اگر حواسمان را جمع نکنیم. [همان؛ ص: 907 ـ 904] ایران امروز، افتخار جهان اسلام و مسلمانان بلکه همه مستضعفان جهان است، زیرا اراده و خواست خود را در جهان پر از ستم و فساد بر آمریکا و رژیم صهیون و جهان استکبار غالب کرد، آن هم با ایستادگی و مقاومت مردم آن که نظام را هم صلابت و اقتدار بخشید. به این دلیل الگوی جهان خسته از استکبار شد و این حقیقت خیر سیاسی است.
جنگ وجودی
پس خیر سیاسی به معنای همبستگی و انسجام سیاسی و اجتماعی و الفت میان مردم است، بدون توجه به حواشی ناضرور و درگیریهای بنیانبرکن. همچنین انسجام میان نیروهای سیاسی در یک جهت؛ و آن جهت عزت ایران و جمهوری اسلامی پشت سر رهبری و امام حکیم است، حقیقتاً فهمیدیم که ولایت فقیه پشتیبان ملت است و مردم را در مسیر حق رهنمون است و بهترین میزان و ملاک و شخصیت برای وحدت همه ماست. در کنار آن صبر و بردباری و استقامت و محبت و تحمل سختیهاست. و شر سیاسی عبارت از اختلاف و جدایی کینهتوزیها، دشمنیها و پشتکردن به یکدیگر و اختلاف قلوب و دلهاست. ما به هر اندیشهای دل بسته باشیم و هر مرام سیاسی داشته باشیم، در یک اصل باهم یکی هستیم و آن عزت و سربلندی ایران است، ایرانی که نه تنها از اسلام جدا نیست، بلکه عینیت و تحقق اسلام در دوره معاصر است.
بدانیم جنگ ما با اسرائیل وجودی است، اسرائیل برای موجودیت کفر و استکبار و نابودی ایران و ایرانی میجنگد تا موجودیت نحس خود را در منطقه اسلامی غرب آسیا تثبیت کند و ایران برای موجودیت اسلام و ایران و محو اسرئیل منحوس میجنگد و این جنگ ادامه دارد، اما نحوه آن ممکن است تغییر کند و هوشیاری مردم ایران و اهل سیاست و امنیت و نیروهای نظامی را طلب میکند و در نهایت یک پیروز دارد و هیچ صلح و آتشبسی پایداری هم نیست، مگر با پیروزی یک طرف و به خواست خدای سبحان ایران و اسلام پیروز میدان است، در صورتی که ما همگی ـ اعم از مردم و سیاسیون و خواص ـ در یک جبهه، متحد، یکپارچه، شانه به شانه هم، منسجم، یکصدا، مقاوم و همراه و همدل و همافق و همبسته حضور داشته باشیم و این ضرورت امروز ماست و بدانیم نخستین شکست، شکست درونی ماست که ما را منهزم و مغلوب میکند؛ امری که اسرائیل روی آن حساب کرده بود و معلوم شد که ملت و مردم ایران را نشناخته است.