پیام ویژه - خراسان / مواضع رئیس جمهور درباره مذاکرات و کریدور زنگزور در جمع اصحاب رسانه موجی از انتقاد را به همراه داشت.
سیگنال های لفظی در عصر شبکههای اجتماعی تاثیر زیادی روی سیاست خارجی دارد. یک عبارت، اگر بدون زمینهچینی و قاببندی کافی بیان شود، در بیرون از مرزها به معادل دیپلماتیک آن ترجمه میشود، بازارها آن را تفسیر میکنند، رسانههای رقیب آن را برجسته میکنند و طرفهای مقابل آن را در محاسبات میز مذاکره وارد میسازند. نشست اخیر رئیسجمهور با مدیران رسانه، که در آن به فشارهای فزاینده دشمنان و ضرورت صبر و تدبیر در مواجهه با بحرانها اشاره شد، بار دیگر نشان داد که در عصر ارتباطات، وزن و دلالت واژگان رهبران سیاسی بسیار فراتر از متن سخنرانی است. در این نشست، پزشکیان با تکیه بر تجربه سیاسی و رویکردی عملگرایانه، بر اهمیت استقلال، ایستادگی و در عین حال گفتوگو و پرهیز از منازعه بیحاصل تأکید کرد. اما نحوه بیان او، بهویژه در بخش مربوط به مذاکرات، واکنشهای گسترده و گاه انتقادی را در شبکههای اجتماعی برانگیخت.
پیام اصلی سخنان رئیسجمهور
پزشکیان در این جلسه یادآور شد که دشمنان جمهوری اسلامی در پی ایجاد موانع مستمر هستند و هر روز تحریمهای جدیدی را اعمال میکنند. او با استناد به یک بیت شعر فارسی، بر ضرورت پذیرش دشواریها در مسیر حفظ استقلال و باورهای ملی تأکید کرد. از نظر او، عبور از بحرانها نیازمند صبر و تدبیر است، چرا که با تنش و درگیری نمیتوان به راهحلهای پایدار رسید. وی در بخش دیگری از سخنانش، با ارجاع به سخنان امیرالمؤمنین(ع)، پذیرش دعوت به صلح را اقدامی عاقلانه دانست و تصریح کرد که هر اقدامی در دولت با هماهنگی و رضایت رهبرانقلاب انجام خواهد شد.
نقطه مناقشه
بازار ![]()
با وجود محتوای کلی این پیامها، نحوه ورود رئیسجمهور به موضوع مذاکرات، بهویژه بیان جملاتی مانند «حرف نمیزنی؟ خب میخواهی چکار کنی؟ میخواهی بجنگی؟! خب آمد و زد؛ الان برویم درست کنیم دوباره میآید میزند»
مورد نقد جدی قرار گرفت. چنین عباراتی، هرچند ممکن است در فضای غیررسمی یا در جمعی محدود بار معنایی متفاوتی داشته باشد، در جایگاه ریاستجمهوری و در بستر رسانهای امروز میتواند پیامهای نامناسبی مخابره کند. این ادبیات، بهویژه در شرایط حساس دیپلماتیک، ممکن است بهعنوان پالس ضعف یا عقبنشینی تلقی شود. این برداشت، حتی اگر با نیت گوینده فاصله داشته باشد، در فضای رسانهای کنونی به سرعت بازتولید و تقویت میشود. باید توجه داشت که هر جمله رئیسجمهور، بهعنوان نفر دوم کشور، نهتنها از سوی افکار عمومی داخلی بلکه از سوی نهادهای تصمیمساز خارجی و حتی اتاقهای فکر دشمن به دقت تحلیل میشود. جملهای که در یک محفل خصوصی میتواند ساده و بیپیرایه باشد، در قاب رسانهای میتواند حامل پیامهای پیچیده و گاه متناقض شود. این جاست که تیم رسانهای و مشاوران رئیسجمهور باید با حساسیت مضاعف، پیش از هر سخنرانی، سناریوهای مختلف برداشت رسانهای را پیشبینی و مدیریت کنند. در فضای رسانهای امروز، «توضیح بعدی» اغلب توان اصلاح برداشت اولیه را ندارد.
مسئولیت منتقدان در مدیریت فضای افکار عمومی
در کنار مسئولیت دولت، منتقدان سیاسی نیز نقش مهمی در شکلدهی به برداشت عمومی دارند. تمرکز بیشازحد بر نقاط ضعف بیانی رئیسجمهور و وایرالکردن گزینشی این بخشها، میتواند به تشدید فضای بیاعتمادی و تضعیف آرامش سیاسی منجر شود. نقد حرفهای، زمانی اثرگذار است که در کنار برجستهسازی نقاط ضعف، به بازتاب متوازن کلیت پیام نیز توجه داشته باشد. البته این توصیه به منتقدان برای آن که آرامش جامعه خدشهدار نشود، به معنای تعطیلکردن نقد و حذف گفتوگوهای انتقادی نیست. برعکس، در شرایطی که همگرایی نهادی و همراهی شخص رئیسجمهور با دیگر ارکان عالیرتبه نظام مشهود است، نقدهای سازنده باید در قالب «بستههای تحلیلی-پیشنهادی» و در چارچوب نشستهای نخبگانی حتی با ادبیاتی جدی و صریح مطرح شود. این رویکرد نهتنها مشروعیت و اثرگذاری نقد را افزایش میدهد، بلکه امکان اصلاحگری واقعی را نیز فراهم میسازد. آن چه باید از آن پرهیز کرد، تبدیل نقد به ابزار تسویهحسابهای سیاسی در میدان رسانه است؛ فرایندی که با رادیکالکردن فضا، تمرکز ملی را از مسائل اصلی منحرف و انرژی کشور را در مجادلات فرسایشی مستهلک میکند.
ساده سازی زنگزور
پزشکیان همچنین در جمع خبرنگاران با سادهسازی مسئله حساس زنگزور، در اظهاراتی بحثبرانگیز گفت که «تنها دغدغه این است که یک شرکت آمریکایی یا یک شرکت ارمنی میخواهد این راه را بزند.» رئیسجمهور در توضیح بیشتر، تلاش کرد ابعاد این موضوع را کوچک جلوه دهد و افزود که ماجرا آنطور که در خبرها بزرگ شده، نیست. به گفته او، خواستههای ایران همانگونه که آقای عراقچی بیان کرده، رعایت شده و چارچوبهایی چون حفظ تمامیت ارضی و بستهنشدن مسیر ایران به سوی اروپا یا شمال، در توافقات دیده شده است. با این حال، چنین بیان تقلیلگرایانهای درباره یکی از گلوگاههای ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی، از نگاه نخبگان و تحلیلگران، میتواند پیامهای دوگانهای به بازیگران منطقهای و فرامنطقهای مخابره کند و جایگاه حساس ایران را در این معادله پیچیده، تحت تأثیر قرار دهد.