دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
یادداشت

سرمقاله ایران/ پروژه شکاف افکنی

سرمقاله ایران/ پروژه شکاف افکنی
پیام ویژه - ایران / «پروژه شکاف افکنی» عنوان یادداشت روز در روزنامه ایران به قلم ابراهیم بهشتی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: مرور مواضع و برخی تحلیل‌های یک جریان ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - ایران / «پروژه شکاف افکنی» عنوان یادداشت روز در روزنامه ایران به قلم ابراهیم بهشتی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
مرور مواضع و برخی تحلیل‌های یک جریان سیاسی حکایت از آن دارد که رابطه رئیس‌جمهوری با رهبری معظم انقلاب و به تعبیری هماهنگی رئیس قوه مجریه با رهبری انقلاب به شکل هدفمندی از سوی این جریان و رسانه هایش زیر ضرب رفته است.
از برجسته‌ترین محورهای انتقادی این جریان سیاسی نسبت به عملکرد رئیس‌جمهوری و اعضای دولت، ادعای مغایرت آنها با مواضع یا توصیه‌های رهبری است. این خط خبری و تحلیلی برجسته داخلی در حالی است که مسعود پزشکیان همزمان از سوی رسانه‌های خارج نشین به واسطه آنچه هماهنگی با رهبری می‌خوانند، مورد تندترین انتقادات قرار گرفته است.
اما سؤال این است که همین جریان سیاسی خاص منتقد دولت، چرا به صورت هدفمند تلاش دارد این هماهنگی را زیر سؤال ببرد؟
نگاهی به صفحه اول یک سایت خبری که همین جریان سیاسی و گفتمان رقیب انتخاباتی مسعود پزشکیان را نمایندگی می‌کند، نشان می‌دهد اغلب گزارش‌ها یا تحلیل‌های انتقادی نسبت به رئیس‌جمهوری، معاون اول یا دیگر اعضای دولت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با این گزاره همراه است که مواضع در جهت مخالف توصیه‌های رهبری انقلاب است. گویی مأموریتی تعریف شده که همه تحلیل‌های انتقادی به یک نتیجه محتوم برسد. در این میان فرقی نمی‌کند رئیس‌جمهوری مثلاً در باب ناترازی سخن گفته باشد یا مذاکرات هسته‌ای و حتی سوژه‌های داخلی مثل عفاف و حجاب، فیلترینگ و...
بازار
به نظر می‌رسد فرض اتاق فکر این جریان سیاسی اقلیت، بر این گمانه استوار است که هماهنگی و همراهی رئیس‌جمهوری با رهبری همچنان که پایه اساسی ایده وفاق است، سبب‌ساز همراهی دیگر طیف‌های منتقد گفتمانی یعنی اصولگرایان با دولت شده است. چرا که همکاری و کمک به دولت از جمله توصیه‌های صریح رهبری انقلاب به دیگر نهادها و جریان‌های سیاسی کشور است.
در این چهارچوب، تا زمانی که این پیوند و هماهنگی در شکل کنونی برقرار است، هجمه علیه دولت و رئیس آن حکم کوبیدن آب در هاون را دارد.
 بنابراین گام اول مخالفان داخلی در مواجهه با دولت، شکستن این سد مستحکم است تا ذیل آن (مغایرت مواضع رئیس‌جمهوری با رهبری) هم زمینه برای تاختن بیشتر به دولت فراهم شود و مهم‌تر از آن مجموعه‌های سیاسی دیگر نیز در انتقاد و هجمه به دولت پشت سر این جریان سیاسی بسیج شوند. در چنین شرایطی جریان سیاسی یاد شده هم به لحاظ سلبی دولت را از اعتبار ساقط می‌کند و هم به لحاظ ایجابی خود را محور یا لیدر یک جریان بزرگ‌تر منتقد و دارای ظرفیت برای جایگزینی با دولت مستقر معرفی می‌کند.
این قلم البته متعرض حق منتقدان برای بیان انتقادات خود نیست چنانکه همین حالا هم مجموعه‌هایی منتقد عملکرد دولت هستند و نقدهای خود را بیان و منتشر می‌کنند. با این تفاوت که این قبیل انتقادها با ملاحظات منطقی و عقلانی همچون ارزیابی دقیق از وضعیت کشور و امکانات و مقدورات دولت همراه است. بر پایه همین ملاحظات - که به نظر می‌رسد از جنس ترجیح مصالح کلان و ملی برمنافع جناحی و گروهی است - انتقادات این مجموعه‌ها در مختصات مشاوره دادن و کمک به دولت برای رفع اشکالات تعریف می‌شود و نه بی‌اعتبار کردن یا ساقط کردن دولت.
اینکه شکاف‌افکنی میان رئیس‌جمهوری و رهبری چه پیامدهایی برای کشور خواهد داشت به جای خود قابل تأمل است اما آنچه مسلم است اینکه بر اساس شواهد و قرائن موجود، این جریان سیاسی خاص طرفی از این طرح نخواهد بست.
حرکت در مسیر توصیه‌های رهبر انقلاب، برنامه‌ها و اسناد بالادستی چیز پنهانی نزد رئیس‌جمهوری نبوده است. پزشکیان از همان روزهای ورود به کارزار انتخابات ریاست جمهوری به صورت شفاف این هماهنگی و همراهی را اعلام کرده بود. چه بسا این مهم، اساساً زیربنای ایده یا رویکرد اصلی دولت چهاردهم یعنی وفاق است. گذشته از چهارچوب‌های حقوقی که چنین هماهنگی و همراهی را اقتضا می‌کند، ساختارهای حقیقی و تجربه‌های ادوار گذشته نیز صحت اتخاذ چنین رویکردی از سوی رئیس‌جمهوری پزشکیان را تأیید می‌کند. او البته فراتر از ارزیابی‌ها و تحلیل‌های سیاسی و حقوقی، گویا به این هماهنگی، باور اعتقادی هم دارد چنانکه در جلسه با مدیران رسانه‌ها به مناسبت روز خبرنگار تأکید کرد: «هر اقدامی با رضایت و هماهنگی ایشان انجام خواهد شد. از نظر علمی و اعتقادی معتقدم کاری را که خلاف نظر رهبری باشد، نباید انجام داد و انجام هم نخواهم داد.»
اما بجز این، جریان سیاسی یاد شده هیچ ظرفیت ایجابی و جاذبه‌بخشی برای دیگر گروه‌های سیاسی ندارد. بنیان‌های وجودی و ماهوی این جریان سیاسی بیش از آنکه ایجابی باشد عمدتاً سلبی است و مواضع آن بیش از آنکه برای دیگر جریان‌های سیاسی ولو منتقد دولت، جاذبه داشته باشد دافعه دارد. مشخصاً هجمه و حمله به دولت در شرایط بحرانی حال حاضر، حرکت در مسیر بر هم زدن انسجام ملی ایجاد شده در پی جنگ 12 روزه است. مضاف بر آنکه مغایر صریح توصیه‌های رهبری انقلاب مبنی بر ضرورت همکاری و کمک به دولت است که قاعدتاً خوشایند گروه‌های سیاسی نیست.
جریان سیاسی یاد شده طی سال‌های گذشته همواره پای ثابت دو قطبی سازی‌ها بوده است. مواضع خودحق پندارانه آنان سبب شده که نه تنها دولت پزشکیان که دیگر مجموعه‌های سیاسی اصولگرا و میانه رو هم از تیررس حملات تند آنان بی‌نصیب نمانند؛ از محمد باقر قالیباف تا غلامعلی حداد عادل و حسن روحانی و... همواره در معرض این حملات قرار داشته‌اند.
با چنین مختصاتی از سیاست ورزی و البته با توجه به واقعیات کشور و گفتمان وفاق رئیس‌جمهوری، همراهی طیف‌های مختلف سیاسی کشور با پروژه این جریان سیاسی خاص در مخالفت با دولت بعید به نظر می‌رسد.


نظرات شما