دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
یادداشت

سرمقاله صبح نو/ سند تسلیم یا طرح نجات؟

سرمقاله صبح نو/ سند تسلیم یا طرح نجات؟
پیام ویژه - صبح نو / «سند تسلیم یا طرح نجات؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه صبح نو به قلم جواد بخشی الموتی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: بیانیه جبهه اصلاحات ایران ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - صبح نو / «سند تسلیم یا طرح نجات؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه صبح نو به قلم جواد بخشی الموتی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
بیانیه جبهه اصلاحات ایران سندی است که بیش از آنکه برای نجات کشور نگاشته شده باشد، راهنمای عملیاتی برای مخالفان کشور محسوب می‌شود. در ادامه صدور بیانیه، نامه و طرح‌های مختلف از سوی جریانات و افرادی که خود مهم‌ترین مسبب وضع موجود هستند، جبهه اصلاحات باز هم در ادامه گفتمان رادیکال حاکم بر جبهه و در تقابل با روزنه‌گشایان که خط متمایز با جبهه را در پیش گرفته‌اند، بیانیه‌ای غیرواقع‌گرایانه و احساسی را منتشر کرده‌اند. این متن که با واژگان فریبنده «آشتی ملی» و «بازگشت به مردم» آراسته شده، در عمق خود نشانه‌های آشکار تسلیم و انکسار را بازتاب می‌دهد. خطی خطرناک که ستون فقرات گفتمان تغییرطلبان بنیادی در هفته‌های اخیر بوده است؛ از درخواست میرحسین گرفته تا پیشنهاد مصطفی معین و بیانیه‌ها و نامه‌هایی که جملگی مسئولیت اصلاحات در چند دهه و به‌ویژه دهه 90 را فراموش کرده است. همگی نسبت به «مکانیسم ماشه» هشدار می‌دهند حال آنکه محصول غفلت خام‌اندیشانه و لبخندهای ساده‌لوحانه است و حالا باید نسبت به آن به ملت ایران پاسخ دهند.اصلاح‌طلبان در بدترین زمان ممکن، یعنی پس از نمایش قدرت بازدارندگی ایران در عملیات وعده صادق 3، چنان بیانیه‌ای منتشر کرده‌اند که گویی هیچ‌گاه شاهد شکست نظریه «فشار حداکثری» و ناکامی استراتژی غربی نبوده‌اند. حال آنکه دبیر منصوب دولت آنها در شعام در روزهای اخیر تأکید کرده که از نیمه جنگ ایران معادلات ذهنی طرف متخاصم را تغییر داده است. حالا و در شرایطی که دشمن پس از آزمودن شانس خود و قمار در برابر ایران، سیلی سختی خورده است، چنددستگی و اظهارت مبتنی بر تضییع منافع ملی ایرانیان و سیگنال چندصدایی، چیزی جز بازی در زمین دشمن است؟!
آنچه در این بیانیه به‌عنوان «راه خروج از بحران» معرفی می‌شود، دقیقا همان مطالباتی است که اسرائیل و آمریکا دهه‌هاست برای تحقق آن فشار می‌آورند. تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی، پذیرش نظارت‌های گسترده آژانس، خروج نیروهای نظامی از عرصه‌های مختلف و کاهش نگاه امنیتی به جامعه و در نهایت تغییر رژیم همگی بخش‌هایی از همان طرح «تغییر رفتار ایران» هستند که در کاخ سفید و تل‌آویو طراحی شده‌اند. این بیانیه می‌خواهد آنچه را که دشمن با جنگ اقتصادی، تحریم و جنگ نتوانست به دست آورد، در قالب «مذاکره و تعامل» به او هدیه دهد.
البته این نخستین‌بار نیست که رادیکال‌ها برای جمهوری اسلامی هزینه می‌سازند؛ رادیکال‌ها در هر دو طرف با دیدگاه‌های انتزاعی و گریز از واقعیت، همواره بخشی از پازل تضییع حقوق ایرانیان بوده‌اند و در بیانیه جبهه اصلاحات نیز این مؤلفه وجود دارد. امروز و در شرایطی که در 12 سال گذشته 9 سال اصلاح‌طلبان حکمرانی کرده‌اند باید در برابر ملت بایستند و با صداقت به مردم پاسخ دهند.
تجربه تلخ برجام که منجر به خروج یک‌جانبه آمریکا شد، گویی از حافظه جمعی اصلاح‌طلبان پاک شده است. همان جریانی که در دولت روحانی شعار «لغو همه تحریم‌ها» سر داد و وعده شکوفایی اقتصادی کشور را کرد، اکنون بار دیگر همان نسخه شکست‌خورده را با بسته‌بندی جدید عرضه می‌کند. این رویکرد نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان نه از تجربه‌های خود، بلکه حتی از تجربه سایر کشورها نیز درسی نگرفته‌اند. معمر قذافی در لیبی پس از تسلیم زرادخانه هسته‌ای و شیمیایی‌اش، نه‌تنها شاهد عادی‌سازی روابط نشد، بلکه با مداخله نظامی ناتو و سقوط رژیم مواجه شد. اوکراین نیز پس از واگذاری سومین زرادخانه هسته‌ای جهان به روسیه در قبال تضمین‌های امنیتی، امروز قربانی جنگ و تجزیه سرزمینی شده است.
بازار
بیانیه اصلاحات در شرایطی منتشر می‌شود که ایران با اتکا به ظرفیت‌های داخلی و سیاست مقاومت هوشمندانه، توانسته است معادلات منطقه‌ای را تغییر دهد، اما نویسندگان این سند، به جای تقدیر از این دستاوردها، آن را در قالب «خستگی روانی» و «هزینه‌های مالی» بازنمایی می‌کنند؛ دقیقا همان روایتی که رسانه‌های معاند برای تحقیر پیروزی ایران ساختند. این نگاه نه‌تنها نشان‌دهنده عمق بحران شناختی جریان اصلاحات، بلکه حاکی از عدم درک آن‌ها از واقعیات ژئوپلیتیک منطقه و جهان است.
در نهایت، آنچه این بیانیه را به سندی خطرناک بدل می‌سازد، نه‌تنها محتوای آن، بلکه زمان‌بندی انتشار آن است. در شرایطی که کشور نیازمند انسجام و وحدت ملی است، چنین بیانیه‌ای تنها به ایجاد و تعمیق شکاف‌ها و تقویت موضع دشمنان خواهد انجامید. تجربه نشان داده که تنها راه حفظ استقلال و اقتدار ملی، تکیه بر توان داخلی و مقاومت در برابر فشارهای خارجی است، نه تسلیم در برابر آن‌ها. البته این موضوع نافی مذاکره، صلح و بهره بردن از تمام امکانات و ظرفیت‌های کشورهای دیگر نیست و ایران همواره باید نسبت به تعامل با دولت‌های منطقه و جهان جدی باشد، همان‌طور که تاکنون بوده است.


نظرات شما