پیام ویژه - ایرنا / کارشناسان اقتصادی و سیاسی عبری زبان و غربی هشدار میدهند که ماجراجوییهای نظامی بنیامین نتانیاهو در منطقه، در آینده نزدیک منجر به فشار سنگین و بیسابقه اقتصادی بر رژیم صهیونیستی خواهد شد و به دنبال آن مشکلات اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
اشتباه شخص بنیامین نتانیاهو در تجاوز نظامی جنایتکارانه به ایران، جدای از آنکه بر مبنای پشتیبانی فناوری نظامی و پشتیبانی رزمی و لجیستیک بلوک غرب استوار شده بود، به همان اندازه (و نه قطعا کمتر) مبتنی بر «کارزار تبلیغاتی» و «عملیات روانی» بوده است. یکی از مولفههای این کارزار تبلیغاتی، جدای از سانسور شدید اخبار تلفات و خسارات نظامی و جانی برای رژیم صهیونیستی در جریان این تجاوز نظامی، سانسور و ایجاد محدودیت در انتشار گزارشهای مرتبط با هزینههای مالی این رژیم است.
رسانههایی که همواره دم از پیروزی مطلق رژیم اسرائیل در عملیات نظامی علیه ایران میزنند، هیچگاه به تاثیرات هزینههای کمرشکن کارزار نظامی صهیونیستهای در جبهههای مختلف بر ساکنان سرزمینهای اشغالی نمیپردازند. بنا به برخی تخمینها و گزارشها، هزینهها و خسارات مالی اسرائیل در جنگ تحمیلی اخیر این رژیم علیه ایران از 40 میلیارد دلار فراتر رفته است.
باید بررسی کرد که این هزینهها چه اثری بر مسائل اقتصادی و اجتماعی رژیم صهیونیستی خواهد داشت. گزارش تحلیلی زیر، توسط اندیشکده اسرائیلی ادوا (Adva) منتشر شده است و بدیهی است که هزینهها و خسارات سنگین و کمرشکن رژیم تلآویو در جنگ اخیر را در بر نگرفته است.
بازار


با این حال، پرتوی بر مشکلات درونی عدیده این رژیم می اندازد، اطلاعاتی که معمولا جایی در سرخط خبرهای رسانههای جریان اصلی غرب ندارد و بسیار قابل تامل و مفید خواهد بود. این گزارش به قلم اشلومو سوئیرسکی، موسس این اندیشکده، نوشته شده است.
رنج انسانی ناشی از جنگ کنونی در تاریخ جنگ اسرائیل بیسابقه است. در این زمینه، پیشنهاد بودجه 2025 به اسرائیلی ها وعده "سال های تاریک" را میدهد، سال هایی بدون برنامههای حمایتی اجتماعی.
از زمان تأسیس، اسرائیل مجبور به مقابله با دو چالش بودجهای بوده است: یک چالش نظامی برای حفظ یک ارتش نسبتا بزرگ، ارتشی که قادر به مقابله با درگیریهای مکرر با نیروهای نظامی کشورهای همسایه و همچنین با نیروهای چریکی محلی و منطقهای باشد؛ و چالش اجتماعی و اقتصادی برای پاسخ به حفظ یک سیستم پیچیده خدمات اجتماعی در سطح کشورهای غربی، ساختاری که توانایی آن را دارد که استاندارد کلی زندگی را به سطح کشورهای توسعهیافته برساند و همچنین تواناییهای مدرن را برای شهروندان خود فراهم کند.
بودجه دفاعی و بودجه اجتماعی و اقتصادی
حدود سه دهه پیش، در اکتبر 1995، مرکز ادوا شروع به انتشار تجزیه و تحلیل مستقل بودجه ملی پیشنهادی سالانه کرد. در بیشتر سالهای پس از آن زمان، سند ادوا بر بودجه اجتماعی و اقتصادی متمرکز بود. دلایل این تمرکز دوگانه بود: اولین دلیل، این واقعیت بود که بودجه دفاعی اسرائیل هرگز به طور کامل آشکار نشد؛ و دلیل دوم، تحلیل اجتماعی و اقتصادی ادوا برای دهها سازمان اجتماعیگرا که در سالهای بعد تاسیس شدند، تقاضای زیادی داشت. یادآوری می شود که یک دهه قبلتر از آن، در سال 198، طرح ثبات اقتصادی اضطراری آغاز شد، که محور اصلی آن خصوصی سازی خدمات اجتماعی بود. از آن زمان، بیشتر خدمات رفاه اجتماعی به پیمانکاران خارجی تحویل داده شد، همانطور که دربارهی خدمات آموزشی غیررسمی و تقویتی نیز چنین بود. در عین حال، تلاشهایی برای تضعیف اتحادیههای کارگری، اول و مهمتر از همه هیستادروت، یعنی فدراسیون ملی کار، انجام شد.

مدت کوتاهی بعد، در سال 2001، اسرائیل خود را در یک تعهد دوگانه یافت: یعنی هم انتفاضه دوم و هم بحران جهانی فناوری پیشرفته را تجربه کرد. در پاسخ، دولت اقدامات اقتصادی شدیدی را اتخاذ کرد، که اصلیترین آن کاهش بودجه خدمات اجتماعی اسرائیل بود. در حالی که این کاهشهای نامطلوب تاثیر منفی بر اکثریت اسرائیلیها داشت، افرادی که بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتند، کسانی بودند که درآمد متوسط و پایین داشتند.
به این ترتیب، ما در مرکز ادوا عنوان تحلیل بودجه سالانه خود را در آن سال «سال تاریک» گذاشتیم. وقتی بودجه ملی سال بعد هم هیچ تنفس و تعدیلی در آن وضع تاریک نداشت، ما عنوان تحلیل سال بعد را «سالهای تاریک» گذاشتیم.
یک نسل از آن سالهای تاریک گذشته است، و ما اینجا هستیم، یک بار دیگر با دو بحران در یک زمان همزمان مواجه شدیم: یکی جنگ و یکی پسرفت شدید اقتصادی. این راز پنهانی نیست که بودجه دفاعی و بودجه امور اجتماعی به هم وابسته هستند.
رنج انسانی ناشی از جنگ کنونی در تاریخ جنگ اسرائیل بیسابقه است. دهها هزار خانواده در حال حاضر از عزیزان، منابع معیشت و سقف بالای سرشان محروم هستند. در جبهه دفاعی، ارتش اسرائیل دهها هزار نیروی ذخیره را برای بیش از یک سال بسیج و از مقدار زیادی تجهیزات و مهمات استفاده کرد. بسیج بسیاری از سربازان ذخیره، به نوبهی خود، تاثیر مخرب بر بسیاری از بخشهای اقتصاد داشت.
بنابراین، آنچه مورد نیاز است، بودجه اجتماعی و اقتصادی است که اقتصاد را دوباره سرپا کند. با این حال، این بار بحث بودجه فراتر از تقسیم "معمول" بین دفاع و بودجههای اجتماعی است، چرا که جنگ "شمشیرهای آهنین" ، که به عنوان یک درگیری "منظم" بین اسرائیل و فلسطینیان آغاز شد، به یک درگیری بسیار وسیعتر گسترش یافت: درگیری کلان بین ایالات متحده و متحدانش از یک طرف و طرف دیگر چین، روسیه و ایران، درگیری که هدف آن کنترل کل خاورمیانه است.

اسرائیل به عنوان یکی از همپیمانان آمریکا در این نبرد، در هفت عرصه مختلف جنگید. از زمان آغاز جنگ در اکتبر 2023، ایالات متحده کمک نظامی به مبلغ 22 میلیارد شِکِل ارائه کرده است.
از این مبلغ اغلب به عنوان "هدیه" یاد میشود با این حال، این یک هدیه به خود است، زیرا به صورت معمول بیشتر این کمکها برای خرید تجهیزات و تسلیحات از شرکتهای آمریکایی استفاده می شود، بنابراین صنعت دفاعی ایالات متحده را تقویت می کند.
موضوع به همینجا متوقف نمیشود، تجهیزات خریداری شده به استفاده فعال و نگهداری منظم توسط پرسنل نظامی اسرائیلی نیاز دارد. به عبارت دیگر، آنچه ما داریم، ترتیبی است که اسرائیل را ملزم می کند تا بودجه دفاعی زیادی را برای سالهای آینده حفظ کند. به بیان دیگر، این ترتیبات همچنان سدّ راه ادامه توسعه بودجه اجتماعی مناسب اسرائیل است.
این دقیقا همان نوع نگاه وزیر راستگرای افراطی، بتصلئل اسموتریچ است، اما از نقطه نظر مخالف. در یک کنفرانس مطبوعاتی که در تاریخ 3 سپتامبر 2024 برگزار شد، اسموتریچ بار بودجه دفاعی سنگین را به عنوان باری توصیف کرد که برای مدت طولانی باید به دوش کشیده شود. وی تاکید کرد که اسرائیل باید به جنگ در تمام جبهههای جنگ فعلی، جنوب، شمال، کرانه باختری و همچنین مکان های دورتر ادامه دهد؛ زیرا به زعم او، چاره ای ندارد. در این زمینه، بودجه پیشنهادی 2025 به اسرائیلیها وعده "سال های تاریک" را می دهد، سالهایی که بدون برنامههای رفاهی و حمایتی اجتماعی سپری خواهد شد.