سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴
بین الملل

المسیره یمن: سرنوشت نتانیاهو یادآور روزهای پایانی هیتلر است

المسیره یمن: سرنوشت نتانیاهو یادآور روزهای پایانی هیتلر است
پیام ویژه - ایرنا / نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی امروز در میان اختلافات داخلی، شکست‌های میدانی، بحران اقتصادی و فشار بین‌المللی به ضعیف‌ترین موقعیت سیاسی خود رسیده و تحلیلگران ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - ایرنا / نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی امروز در میان اختلافات داخلی، شکست‌های میدانی، بحران اقتصادی و فشار بین‌المللی به ضعیف‌ترین موقعیت سیاسی خود رسیده و تحلیلگران او را علی‌رغم مداخلات غربی و بعضا عربی، در مسیر سقوطی اجتناب‌ناپذیر می‌دانند و جنایاتش برای بقا در قدرت یادآور جنایات هیتلر در واپسین روزهای حیات سیاسی‌اش است که بقای فردی خود را بر سرنوشت آلمان ترجیح داه بود.
شبکه المسیره یمن در یادداشتی نوشت تحولات پرشتاب در سرزمین‌های اشغالی نشان می‌دهد «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با سرعت به سوی سقوط حرکت می‌کند؛ مردی که سال‌ها خود را «پادشاه اسرائیل» معرفی می‌کرد، امروز در ضعیف‌ترین موقعیت سیاسی و شخصی خود و محاصره داخلی و خارجی، بحران اقتصادی، انزوای بین‌المللی و شکست‌های امنیتی پی‌درپی گرفتار شده است.
برخی تحلیلگران حتی سرنوشت نتانیاهو را با روزهای پایانی آدولف هیتلر مقایسه می‌کنند؛ رهبری بحران زده و گرفتار هراس و نگرانی که مردم و ارتش خود را درگیر ماجراجویی‌های بی‌حاصل کرده و بنیان موجودیتش را به نابودی کشانده است.
بحران سیاسی و اجتماعی بی‌سابقه
در عرصه داخلی، نتانیاهو با شکافی عمیق و بی‌سابقه در ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی مواجه است؛ طرح موسوم به «اصلاحات قضایی» او به جرقه‌ای برای اعتراضات گسترده در تل‌آویو، حیفا و قدس اشغالی بدل شد؛ اعتراضاتی که ماه‌ها پیش از عملیات «طوفان الاقصی» در 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) خیابان‌ها را لرزاند.
این اعتراضات صرفاً یک اختلاف سیاسی گذرا نبود، بلکه پرده از بحران هویتی عمیق و مصنوعی در داخل این رژیم برداشت و شکاف آشکار میان جریان راست‌گرای دینی–تندرو که روزانه کابینه را تحت فشار قرار می‌دهد و طیف سکولار–لیبرال که بیمناک آینده موجودیت اسرائیل است، آشکار کرد.
در نتیجه، می‌توان گفت که کابینه ائتلافی نتانیاهو به شکننده‌ترین کابینه تاریخ این رژیم تبدیل شده و او دیگر توان نمایش چهره یک «رهبر متحدکننده» را ندارد.
فساد و باج‌خواهی سیاسی
همزمان با این تحولات، پرونده‌های فساد و رشوه‌خواری مانند سایه‌ای سنگین نتانیاهو را دنبال می‌کند. او به‌خوبی می‌داند که خروج از قدرت احتمالاً به معنای ورود به زندان خواهد بود. همین ترس، وی را به گروگان شرکای افراطی‌اش بدل کرده است؛ جریان‌های که در ازای حمایت، امتیازات خطرناک و قوانین نژادپرستانه طلب می‌کنند.
بدین‌ترتیب، همان‌گونه که هیتلر در واپسین روزهای حیات سیاسی‌اش بقای فردی خود را بر سرنوشت آلمان ترجیح داد، امروز میل نتانیاهو به بقا به بار سیاسی سنگینی برای کل رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
شکست‌های میدانی و امنیتی
در عرصه میدانی نیز ناکارآمدی کابینه نتانیاهو روزبه‌روز آشکارتر می‌شود. نوار غزه علی‌رغم کشتارهای گسترده همچنان مقاومت می‌کند و در کرانه باختری شعله‌های مقاومت خاموش نشده است.
جبهه شمال سرزمین‌های اشغالی با حضور حزب‌الله، کابوسی دائمی برای تل‌آویو به شمار می‌رود و همزمان پهپادها و موشک‌های یمن در دریای سرخ شریان‌های اقتصادی و امنیتی اسرائیل را هدف قرار داده‌اند.
افزون بر این، ناکامی در تقابل با ایران و تعدد جبهه‌های بازشده علیه رژیم صهیونیستی، یادآور روزهای پایانی هیتلر است که ماشین جنگی‌اش زیر فشار مداوم جبهه‌ها فروپاشید.
انزوای بین‌المللی و اتهام جنایات جنگی
در صحنه بین‌المللی نیز، نتانیاهو با انزوایی بی‌سابقه روبه‌روست. تصاویر کشتارهای غزه در سراسر جهان منتشر شده و نام اسرائیل مترادف با جنایت جنگی و نسل‌کشی شده است.
در همین راستا، برخی دولت‌های اروپایی مواضع جسورانه‌تری در قبال رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده‌اند و دیوان کیفری بین‌المللی نیز دستور پیگرد او را صادر کرده است.
این وضعیت تداعی‌کننده سرنوشت نازی‌ها است؛ جایی که ابعاد جنایاتشان به باری اخلاقی و حقوقی تبدیل شد و سران آن را به محاکمه کشاند.
بحران اقتصادی؛ ضربه‌ای مرگبار
در این میان، بحران اقتصادی به‌عنوان جدی‌ترین تهدید در برابر رژیم صهیونیستی مطرح است. بخش فناوری، که به‌عنوان نماد «موفقیت اسرائیل» شناخته می‌شد، امروز با خروج سرمایه‌ها و مهاجرت نخبگان علمی مواجه است.
ده‌ها شرکت بین‌المللی فعالیت‌های خود را به دلیل جنگ و بی‌ثباتی متوقف کرده‌اند؛ صنعت گردشگری فلج شده، حمل‌ونقل هوایی و تجارت دریایی زیان‌های هنگفتی برجای گذاشته و نرخ بیکاری و تورم در حال افزایش است.
آمارها نشان می‌دهد اقتصاد رژیم صهیونیستی از سال 2024 تاکنون 19 درصد کوچک‌تر شده است؛ سرمایه‌گذاری خارجی بیش از 60 درصد افت کرده؛ بیکاری به 6/5 درصد رسیده و بدهی عمومی از 70 درصد تولید ناخالص داخلی فراتر رفته است.
در سه‌ماهه دوم سال 2025 نیز رشد اقتصادی رژیم صهیونیستی 3/5 درصد منفی گزارش شده است و در همین راستا، 10 اقتصاددان برنده نوبل در بیانیه‌ای هشدار داده‌اند که سیاست‌های نتانیاهو در قبال غزه فاجعه‌ای اقتصادی به همراه خواهد داشت و بنیان‌های اقتصاد این رژیم را در معرض فروپاشی قرار می‌دهد.
نگرانی از مداخله عربی
با وجود حمایت‌های همه‌جانبه آمریکا و لابی صهیونیستی، نتانیاهو نتوانسته است اهداف خود را محقق کند. امروز حتی در داخل به‌عنوان سیاستمداری فاسد، ضعیف، ترسان از زندان و گرفتار عطش قدرت دیده می‌شود؛ رهبری که هیچ افق و راهبردی جز ادامه بقای کوتاه‌مدت خود ندارد.
در چنین شرایطی، بیم آن می‌رود که برخی دولت‌های عربی برای نجات نتانیاهو به میدان بیایند و از ابزارهایی همچون تشکیلات خودگردان فلسطین یا گروه‌های وابسته در لبنان، سوریه، یمن و عراق بهره بگیرند.
ظاهر این مداخله می‌تواند «نجات غزه» یا «راه‌حل سیاسی» باشد، اما هدف واقعی چیزی جز تأمین منافع تل‌آویو و تثبیت موقعیت این دولت‌ها در منطقه نخواهد بود.
چنین اقدامی ممکن است به نتانیاهو یک فرصت موقت بدهد، اما نخواهد توانست ضعف ساختاری کابینه او و نفرت عمومی از سیاست‌هایش را تغییر بدهد. حتی احتمال دارد این مداخلات به‌عنوان نوعی «باج‌خواهی سیاسی» تلقی شود و خشم داخلی علیه او را تشدید کند.
پایان یک دوران
واقعیت این است که نتانیاهو بی‌تردید در مسیر سقوط قرار دارد. شکاف داخلی، فساد، ناکامی نظامی، انزوای جهانی، بحران اقتصادی و بیم از مداخلات خارجی، همگی عواملی هستند که پایان دوران او را اجتناب‌ناپذیر ساخته‌اند.
شاید سقوط او با تصمیم آمریکا، فروپاشی کابینه ائتلافی، محاکمه قضایی یا انفجار اجتماعی در سرزمین‌های اشغالی رقم بخورد؛ اما مسلم آن است که نام نتانیاهو در تاریخ همچون هیتلر به‌عنوان نماد ویرانی و نابودی ثبت خواهد شد.
امروز تنها امید باقی‌مانده برای نتانیاهو این است که برخی از کشورهای عربی به یاری‌اش بشتابند، هرچند این نیز آینده او را تغییر نخواهد داد.
بازار


نظرات شما