سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴
ویژه سایر رسانه ها

نقش منافقین در قتل و ترور دانشمندان هسته‌ای؛ همسر شهید فریدون عباسی از جزئیات ترورها گفت

نقش منافقین در قتل و ترور دانشمندان هسته‌ای؛ همسر شهید فریدون عباسی از جزئیات ترورها گفت
پیام ویژه - میزان / سی‌وهفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - میزان / سی‌وهفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات 104 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (28 مرداد ماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین امیررضا دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، با حضور وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها و همچنین وکلای متهمان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به‌صورت علنی برگزار شد.
قاضی دهقانی گفت: انقلاب سال 57 تولد دوباره ملت ایران است که نتیجه نوع اندیشه ملت ایران رخ داد. بعد از انقلاب سال 57 مردم ایران، تبدیل به ملت ایران شدند. ملت ایران دست هر خارجی را از سرزمین کهن خود دور نگه می‌دارد.
در ادامه قاضی از وکیل شکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و اظهارات خود را مطرح کند.
بازار
حجت‌الاسلام والمسلمین مداح وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و گفت: جلسه قبل در رابطه با ارتباط اعضای گروهک منافقین با رژیم صهیونیستی شکایتی را از جانب موکلان که جمعی از خانواده‌های شهدای هسته‌ای بودند، مطرح کردم.
وکیل شکات بیان کرد: شبهه‌ای که ممکن است مطرح شود این است که بگوییم، ما اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسیم و دولت نیست، آیا زمانی که اسرائیل را با رسمیت نمی‌شناسیم، همکاری با اسرائیل می‌تواند مصداق بزه همکاری با دولت متخاصم باشد و یا خیر؟
وی ادامه داد: با توجه به صراحتی که در ماده 508 قانون تعزیرات وجود دارد که هر کس و یا گروهی با دول خارجی متخاصم به هر نحوی علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری کند در صورتی که محارب شناخته نشود به یک تا 10 سال حبس محکوم می‌شود. در این شکایت همکاری با دول خارجی متخاصم مطرح است و منظور از دول خارجی متخاصم، دولتی است که اقدامات ضد امنیت عمومی و ملی انجام دهد.
وکیل شکات بیان کرد: برخی حقوقدانان واژه دولت را صرفا در خصوص دولتی تعریف می‌کنند که از نظر کشور ما به رسمیت شناخته شود. دولت متخاصم به معنی این است که اولا ما آن را به رسمیت بشناسیم و ثانیا در حال حاضر با ما در جنگ مسلحانه باشد. هیچ یک از حقوقدانان قائل به این تعریف نشده است.
مسعود مداح وکیل شکات پرونده در بیان معنای موسع از دول متخاصم، بیان کرد: دولت متخاصم دولتی است که ما آن را به رسمیت بشناسیم، با ما در حال جنگ باشد، ما را تحریم سیاسی و یا اقتصادی کرده باشد و یا به هر نحوی اقدامی علیه امنیت ملی و عمومی کشور انجام داده باشد و لازم نیست که دولت متخاصم در این لحظه وبالفعل با ما در حال جنگ مسلحانه باشد. 
وی افزود: در ماده 25 قانون مجازات نیرو‌های مسلح مصوب سال 1382 نیز، از اشرار، گروه‌ها و دولت‌هایی که با نظام جمهوری اسلامی در حال جنگ بوده و یا اقدامات آن‌ها بر ضد امنیت ملی باشد به عنوان دشمن یاد شده است.
مداح ادامه داد: از دادگاه سوال دارم چرا این دادگاه بعد از 40 سال برگزار شده است. این دادگاه به وسعت تمام مردم ایران است. از تمام ایران موکل دارم و در سراسر ایران صدمه‌دیدگان این سازمان تروریستی وجود دارد. این گروهک 4 دهه علیه مردم ایران جنایت انجام داده است و این دادگاه بزرگ‌ترین دادگاه در سده اخیر کشور است. این دادگاه به قتل بیش از 17 هزار نفر رسیدگی می‌کند. این دادگاه به جنایات افرادی رسیدگی می‌کند که علیه مردم خودش جنایت کرده و اسلحه کشیده است. این پرونده 106 متهم دارد که هر کدام بیش از 15 عنوان اتهامی دارند. شهود این پرونده می‌خواهند در دادگاه صحبت کنند.
وی ادامه داد: موکلان بنده شنیده‌اند که برخی می‌خواهند این دادگاه سریع‌تر تمام شود. از دادگاه درخواست دارم اجازه دهد موکلان بنده در دادگاه صحبت کنند. اثر این دادگاه این است که گروهک منافقین یک روز قبل از جنگ رژیم صهیونیستی بیانیه‌ای در حمایت از این رژیم و کشتار دانشمندان هسته‌ای منتشر کرد. یک روز بعد از جنگ زمانی که این گروهک تروریستی دید مردم پشت نظام هستند، بیانیه را حذف کرد.
مداح اظهار داشت: با توجه به اینکه در جلسه قبل این بیانیه را در دادگاه قرائت کردیم، سازمان منافقین مجبور شد تا دوباره این بیانیه را منتشر کند و این اوج انفعال سازمان است و مجبور شد مجددا فراخوانی را که نسبت به تظاهرات و تجمعاتی که در زندان اوین است، منتشر نماید.
وی با اشاره به محتوای بیانیه مذکور گفت: به محض اینکه اسرائیل زندان اوین را برخلاف قوانین بین المللی مورد حمله قرار داد، این‌ها در حمایت از رژیم صهیونیستی و در حالی که کاملا با هم هماهنگ بودند و قرار بود اسرائیل حمله‌ای را آغاز کند و سازمان منافقین نیز با درخواست اغتشاش و آشوب کردن در شهر‌ها و انجام ترور‌ها داخل را برهم بریزد که این همان کاری بود که در دهه 60 رقم زدند، اما این بار هرچه فراخوان دادند، مردم ایران مانند همان دهه 60 پاسخ منفی دادند و بر دهان منافقین زدند.
مداح در خصوص بیانیه اولی که یک روز قبل از شروع جنگ منتشر شده بود، بیان کرد: این بیانیه مسعود رجوی است که در 22 خرداد 1404 منتشر شد و در جلسه قبل بنده آن را قرائت کردم و در آن آمده که پس از بیست سال تاخیر و مماشات و این پا و آن پا کردن، رژیم به تله افتاد و کلان ضربه و شکستی دیگر در استراتژی تضمین بقای دیکتاتوری دینی با بمب اتمی پس از 133 رشته افشای تاسیسات و تجهیزات پنهان اتمی و موشکی رژیم در کارزار 34 سال گذشته بوده که به پشتوانه قیام و خلق قهرمان و شورش‌گران آزادی ستان تکرار می‌کنیم.
وی ادامه داد: پس از جلسه قبل، متهم ردیف اول این بیانیه را مجددا منتشر کرده که تاکنون این امر سابقه نداشته است و برای اولین بار این منافقین به قدری منفعل شده‌اند که بعد از انتشار این بیانیه دچار تناقضی شده‌اند و مجبور شدند، هرگونه ارتباطی با انرژی هسته‌ای و رژیم صهیونیستی را به طور قطع انکار نمایند و این را هم بیانیه دادند و در آن گفته شده که نسبت دادن قتل متخصص اتمی رژیم به سازمان مجاهدین خلق به طور مطلق دروغ است.
مداح بیان کرد: در این راستا استناد می‌کنم به صحبت‌های مریم رجوی در پارلمان اروپا که گفته بود این جنگ آغاز فصل جدید است و جنگ اصلی که از 44 سال پیش و دقیقا از 30 خرداد 1360 در جریان است و اینکه سیاست غرب به جای مماشات باید سرنگونی رژیم ایران باشد و در رابطه با صنعت هسته‌ای می‌گوید که ضمن استقبال از قطعنامه جدید شورای حکام، بار دیگر برضرورت فعال بودن فوری مکانیزم ماشه و جمع نمودن تاسیسات اتمی ایران تاکید می‌کنیم. 
وی با اشاره به اظهارات کارشناس در جلسه قبل، گفت: سازمان به نقش خود در قتل و ترور دانشمندان هسته‌ای اعتراف می‌کند. به عنوان مثال بعد از شهادت شهید شهریاری، سازمان به صراحت در سایت خود این موضوع را اعلام می‌کند که نقش شهریاری در برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران پیش از این بار‌ها توسط ما افشا شده است.
مداح گفت: منافقین نقش موثر در افشای اطلاعات و ترور شهید شهریاری داشتند. روزنامه «تایمز آو اسرائیل» که حدود دو هفته قبل منتشر شده است، نوشته است که منافقین از سال‌ها پیش در مورد صنعت هسته‌ای ایران نسبت به جمع‌آوری و فروش اطلاعات ایران و ترور دانشمندان ایران نقش داشتند. این سازمان پیمانکار برای یک گروه بزرگ‌تر به نام رژیم صهیونیستی هستند. 
وی افزود: یک روز گروهک تروریستی منافقین مستقیما دست به ترور می‌زد، یک روز با صدام همکاری داشت و امروز به عنوان پیمانکار رژیم صهیونیستی کار می‌کند. 
قاضی در ادامه گفت: با توجه به تعداد بالای شکات و 106 متهم پرونده، اگر قرار باشد برای هر کدام از متهمان یک جلسه دادگاه در نظر بگیریم و اظهارات خانواده شهدا و کارشناسان را گوش دهیم، دادگاه با صبر این کار را انجام می‌دهد و هر مقدار که زمان نیاز باشد، دادگاه این زمان را در نظر می‌گیرد و اجازه نخواهد داد از حقوق شکات چیزی کم شود.
سپس نزهت شبان آزاد همسر شهید فریدون عباسی دوانی دانشمند هسته‌ای کشورمان که در جریان جنگ تحمیلی 12 روزه به شهادت رسید، در جایگاه حاضر شد و اظهار کرد: بنده دوبار به همراه همسرم هدف ترور رژیم صهیونیستی قرار گرفتم. روز 23 خرداد حوالی اذان صبح بود که صدای مهیبی شنیدم. پس از سه انفجار موشکی احساس کردم که بین زمین و آسمان معلق هستم. حدود یک ساعت زیر آوار بودم و به طرز معجزه آسایی زنده ماندم.
وی افزود: همسرم با موج انفجار از طبقه سیزدهم به داخل خیابان پرتاب شده بودند و به شهادت رسیده بودند. بار اول که رژیم صهیونیستی اقدام به ترور همسرم کرد (15 سال قبل)، علیه رژیم صهیونیستی، منافقین و دولت آمریکا طرح شکایت کردیم چرا که اسرائیل رسما مسئولیت این ترور را بر عهده گرفته بود. در آن زمان زندگی ما به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و من و همسرم برای امنیت بیشتر مجبور شدیم محل کار خود را از هم جدا کنیم. اما این بار در منزل شخصی خود دچار حمله شدیم. تجاوز به حریم خصوصی منزل افراد به هیچ عنوان پذیرفته نیست و به آن شکایت دارم.
قاضی سوال کرد: نتیجه شکایت اول شما به کجا رسید؟
همسر شهید عباسی پاسخ داد: این شکایت همچنان در جریان است و تاکنون نتیجه‌ای به ما اعلام نشده است.
قاضی پرسید: شغل همسر شما چه بود؟
نزهت شبان آزاد پاسخ داد: همسرم عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و استاد تمام دانشکده مهندسی هسته‌ای این دانشگاه بودند. قبلا هم معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی بودند. خودم هم در معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی مشغول به کار بودم.
قاضی دهقانی گفت: واقعه ترور اول و دوم شما و همسرتان را برای دادگاه توضیح دهید.
همسر شهید فریدون عباسی بیان کرد: ترور اول در سال 1389 و در هشتم آذر ماه رخ داد. ترور دوم نیز در جریان جنگ تحمیلی 12 روزه و در 23 خردادماه 1404 اتفاق افتاد. در این حمله سر و بدنم زیر آوار ساختمان گیر کرده بود و توانستم سرم را از زیر آوار خارج کنم. در تاریکی مطلق شب و در فضای بین طبقات معلق مانده بودم و دستم که زیر آوار گیر کرده بود مرا نگه داشته بود و چون موقعیت بسیار خطرناکی بود نیرو‌های امدادی به وسیله طناب مرا بالا کشیدند.
قاضی سوال کرد: آیا در ساختمان محل زندگی شما شخص دیگری به شهادت رسید؟
همسر شهید عباسی پاسخ داد: بله. در طبقه پایینی منزل ما یک نفر آقا به شهادت رسیدند. همسایه ما بازنشسته بودند و همسر ایشان هم‌ معلم بودند. 
قاضی دوباره پرسید: آیا قبلا هم همسرتان تهدید به ترور شده بودند؟
همسر شهید عباسی گفت: بله. همسرم بارها و بارها توسط اسرائیل تهدید به ترور شده بودند. این تهدیدها به حدی زیاد بود که همسرم به من آموزش داده بود چگونه به آنها پاسخ بگویم. بارها و بارها با من تماس گرفته بودند و قصد داشتند اطلاعاتی را از همسرم کسب کنند اما طبق آموزش‌هایی که از ‌همسرم دیده بودم متوجه این تماس‌ها بودم و‌ بدون ‌ترس و استرس تماس را قطع می‌کردم.
وی افزود: البته 15 سال قبل زمانی که به ماشین من و همسرم بمب چسباندند متوجه حساسیت کار ایشان شدم و‌ همیشه سعی می‌کردم موارد امنیتی را رعایت ‌کنم. روزی که ترور اول رخ داد در محل میدان شهید شهریاری در حال عزیمت به محل ‌کار بودیم که یک موتوری، بمبی را به درب سمت راننده خودرو چسباند و ‌ما صدای برخورد با بدنه ‌ماشین را شنیدیم اما راننده موتور به ‌نشانه عذرخواهی دست خود را بلند ‌کرد تا‌ ما فکر کنیم تصادفی ضربه خورده اما همسرم چون سال‌ها در جنگ 8 ساله تحمیلی حضور داشت و‌ خیلی هشیار بود از داخل آینه، بمب و آنتن آن را دیده بود.
همسر شهید عباسی در خصوص شرایط زندگی پس از این واقعه توضیح داد: ما مجبور شدیم که وجود محافظین را که خدا خیرشان دهد همیشه در زندگی و حتی در سفر‌ها و حتی در مسیر ها‌ی کوچک داشته باشیم و هیچ وقت نتوانستیم به صورت یک زوج به سفر برویم. تمام مسافرت‌های حج و کربلا را به صورت تنها می‌رفتیم و ایشان به دلایل امنیتی همراه من نبودند و سعی می‌کردیم بچه‌ها رو دور نگه داریم، اما آنها هم در آن تصادف صدمه دیدند.
وی درباره نحوه شهادت همسرش گفت: آن طوری که توانستم یک طرف صورتشان دیدم، به نظرم خیلی شبیه آن زمانی بود که عکسی از روز آزادی خرمشهر گرفته بودند و که آن عکس بسیار پر گرد و غبار بود و خیلی خسته به نظر می‌رسیدند و همان لحظه برای من تداعی شد و فکر کردم که صورتشان سالم است و به محافظ گفتم که احساس می‌کنم که این نوید پیروزی ما در این جنگ است و نتیجه خوبی دارد و صورت ایشان دقیقا مثل زمان پیروزی در خرمشهر است و آن را به فال نیک گرفتم. البته محافظ به بنده گفت که خیلی هم صورت ایشان خوب نبود و شما خوب نگاه نکردید و پشت گردنش یک ترکش بزرگی خورده بود و بر اثر موج انفجار از سیزده طبقه به خیابان پرت شده بودند، تمام استخوان‌هایش خرد شده بود و محافظ می‌گفتند که زمانی که در حال شستشوی جسد ایشان بودیم، از گوش هایشان خون می‌آمد و انگار تمام خون بدنشان در حال خارج شدن بود که به خاطر ضربه شدید بود.
همسر شهید عباسی ادامه داد: در آن روز سه موشک به منزل ما اصابت کرد و من به مدت 1 ساعت و نیم زیر آوار بودم. من از هر کسی که حقی را به اسرائیل بدهد و بخواهد این رژیم را توجیح کند شکایت دارم.
همسر شهید در انتها گفت: با توجه به این گستاخی که رژیم صهیونیستی و آمریکا در دفاع از آن دارد و اینکه رسانه‌های دنیا فقط گزارش می‌کنند و عکس العملی نشان نمی‌دهند، نمی‌دانم که چقدر صدای ما به دنیا می‌رسد و با این وجود می‌گویم که نور یک کرم شب تاب هم یک نوری حساب می‌شود و ما باید در همه جا شکایت کنیم و فریاد بکشیم و از دادگاه هم تشکر می‌کنم که این موضوع را پیگیری می‌کند و ان‌شاالله این قضیه در تاریخ ثبت می‌شود و دنیا هم از خواب غفلت بیدار می‌شود.
محمدی وکیل متهمین و سازمان مجاهدین خلق بیان داشت: وکیل شکات در دفعه قبل دوبار از واژه اسرائیل استفاده کردند که مورد اعتراض قرار گرفت و این واژه را در فرهنگ لغات مان نداریم و همچنین اصرار بر همکاری بر دولت‌های متخاصم دارند و سوال کردند که آیا ما این را به عنوان دولت می‌شناسیم؟ ایشان امروز در توجیه ایراد این اتهام، دولت را تعریف کردند و بیشتر بر روی متخاصم رفتند که فعلا بر روی آن بحثی نداریم و صحبت ما دولت است.
وی ادامه داد: وکیل شکات فرمودند که یک تعریف مضیق داریم و یک تعریف موسع که در نظام کیفری ما ایشان امروز نه تنها تعریف موسع را پذیرفت بلکه پا را فراتر گذاشت و تعریف عام را هم پذیرفت که عموم به آن دولت می‌گوید. ما سرزمین آن را فلسطین می‌دانیم و حکومت آنها را غاصب می‌شناسیم و با فرض اینکه در آنجا حاکمیتی وجود داشته باشد و در فرمایش مقام معظم رهبری نیز از همین واژه استفاده شده بود، قانونی نمی‌دانیم ولی در خصوص الحاق ایشان بر روی واژه اسرائیل و شناختن کشور اسرائیل به عنوان یک کشور، بنده به شدت معترض هستم.
وکیل شکات در پاسخ به اظهارات وکیل برخی از متهمین پرونده اظهار داشت: اساسا بنده در تعریف دولت درست است که تعریف مضیقی را گفتم، اما این نکته را هم اشاره کردم که هیچ حقوق دانی قائل بر این معنای مضیق بر دولت متخاصم نشده است و در معنای موسع هم دو قول وجود دارد که بحث تخاصم را همه به یک معنا گرفته‌اند اعم از یک جنگ بالفعل، اما در نقش و واژه دولت محل اختلاف شده که آیا دولت اعم است از دولتی که ما آن را به رسمیت بشناسیم یا خیر و یا صرفا دولتی است که ما به رسمیت بشناسیم که به طور مفصل درباره آن صحبت نمودم و در لایحه تقدیمی هم مستندات آن ارائه شد که هم با مبانی اصولی، هم با رویه قضایی و هم با منشور حقوق دانان، دولت را به معنای سه مولفه حکومت، جمعیت و قلمرو گرفته‌اند و اعم از این می‌دانند که آن را به رسمیت بشناسیم یا نشناسیم.
وی بیان داشت: ما با سازمان و گروهی طرف هستیم که اتفاقا جنایات آن خیلی شبیه جنایات رژیم صهیونیستی است و هر دو بچه کشی انجام می‌دهند و هر دو در آتش زدن و بمباران مردم نقش دارند. حمله به بیمارستان، محله‌های مسکونی، مدرسه، کشتن معلم در مدرسه و سوء استفاده از زنان و کودکان همگی جنایاتی است که سازمان منافقین انجام داده است و امروز همین گروهک تروریستی در حال همکاری با باند تبهکار رژیم صهیونیستی در کشتار مردم ایران می‌باشد. بنده تقاضا دارم در راستای تبیین همکاری گروهک تروریستی منافقین با رژیم صهیونیستی یکی از اعضای جدا شده به بنام آقای عیسی آزاده به صورت مجازی ایراد شهادت نمایند.
همسر شهید عباسی در خصوص شرایط زندگی پس از این واقعه توضیح داد: ما مجبور شدیم که وجود محافظین را که خود خیرشان دهد را همیشه در زندگی و حتی در سفر‌ها و حتی در مسیر ها‌ی کوچک داشته باشیم و هیچ وقت نتوانستیم به صورت یک زوج به سفر برویم. تمام مسافرت‌های حج و کربلا را به صورت تنها می‌رفتیم و ایشان به دلایل امنیتی همراه من نبودند و سعی می‌کردیم بچه‌ها رو دور نگه داریم، اما آنها هم در آن تصادف صدمه دیدند.
وی درباره نحوه شهادت همسرش گفت: آن طوری که توانستم یک طرف صورتشان دیدم، به نظرم خیلی شبیه آن زمانی بود که عکسی از روز آزادی خرمشهر گرفته بودند و که آن عکس بسیار پر گرد و غبار بود و خیلی خسته به نظر می‌رسیدند و همان لحظه برای من تداعی شد و فکر کردم که صورتشان سالم است و به محافظ گفتم که احساس می‌کنم که این نوید پیروزی ما در این جنگ است و نتیجه خوبی دارد و صورت ایشان دقیقا مثل زمان پیروزی در خرمشهر است و آن را به فال نیک گرفتم. البته محافظ به بنده گفت که خیلی هم صورت ایشان خوب نبود و شما خوب نگاه نکردید و پشت گردنش یک ترکش بزرگی خورده بود و بر اثر موج انفجار از سیزده طبقه به خیابان پرت شده بودند، تمام استخوان‌هایش خرد شده بود و محافظ می‌گفتند که زمانی که در حال شستشوی جسد ایشان بودیم، از گوش هایشان خون می‌آمد و انگار تمام خون بدنشان در حال خارج شدن بود که به خاطر ضربه شدید بود.
همسر شهید عباسی ادامه داد: در آن روز سه موشک به منزل ما اصابت کرد و من به مدت 1 ساعت و نیم زیر آوار بودم. من از هر کسی که حقی را به اسرائیل بدهد و بخواهد این رژیم را توجیح کند شکایت دارم.
همسر شهید در انتها گفت: با توجه به این گستاخی که رژیم صهیونیستی و آمریکا در دفاع از آن دارد و اینکه رسانه‌های دنیا فقط گزارش می‌کنند و عکس العملی نشان نمی‌دهند، نمی‌دانم که چقدر صدای ما به دنیا می‌رسد و با این وجود می‌گویم که نور یک کرم شب تاب هم یک نوری حساب می‌شود و ما باید در همه جا شکایت کنیم و فریاد بکشیم و از دادگاه هم تشکر می‌کنم که این موضوع را پیگیری می‌کند و ان‌شاالله این قضیه در تاریخ ثبت می‌شود و دنیا هم از خواب غفلت بیدار می‌شود.
محمدی وکیل متهمین و سازمان مجاهدین خلق بیان داشت: وکیل شکات در دفعه قبل دوبار از واژه اسرائیل استفاده کردند که مورد اعتراض قرار گرفت و این واژه را در فرهنگ لغات مان نداریم و همچنین اصرار بر همکاری بر دولت‌های متخاصم دارند و سوال کردند که آیا ما این را به عنوان دولت می‌شناسیم؟ ایشان امروز در توجیه ایراد این اتهام، دولت را تعریف کردند و بیشتر بر روی متخاصم رفتند که فعلا بر روی آن بحثی نداریم و صحبت ما دولت است.
وی ادامه داد: وکیل شکات گفتنند که یک تعریف مضیق داریم و یک تعریف موسع که در نظام کیفری ما، ایشان امروز نه تنها تعریف موسع را پذیرفت بلکه پا را فراتر گذاشت و تعریف عام را هم پذیرفت که عموم به آن دولت می‌گوید. ما سرزمین آن را فلسطین می‌دانیم و حکومت آنها را غاصب می‌شناسیم و با فرض اینکه در آنجا حاکمیتی وجود داشته باشد و در فرمایش مقام معظم رهبری نیز از همین واژه استفاده شده بود، قانونی نمی‌دانیم ولی در خصوص الحاق ایشان بر روی واژه اسرائیل و شناختن کشور اسرائیل به عنوان یک کشور، بنده به شدت معترض هستم.
وکیل شکات در پاسخ به اظهارات وکیل برخی از متهمین پرونده اظهار داشت: اساسا بنده در تعریف دولت درست است که تعریف مضیقی را گفتم، اما این نکته را هم اشاره کردم که هیچ حقوق دانی قائل بر این معنای مضیق بر دولت متخاصم نشده است و در معنای موسع هم دو قول وجود دارد که بحث تخاصم را همه به یک معنا گرفته‌اند اعم از یک جنگ بالفعل، اما در نقش و واژه دولت محل اختلاف شده که آیا دولت اعم است از دولتی که ما آن را به رسمیت بشناسیم یا خیر و یا صرفا دولتی است که ما به رسمیت بشناسیم که به طور مفصل درباره آن صحبت نمودم و در لایحه تقدیمی هم مستندات آن ارائه شد که هم با مبانی اصولی، هم با رویه قضایی و هم با منشور حقوق دانان، دولت را به معنای سه مولفه حکومت، جمعیت و قلمرو گرفته‌اند و اعم از این می‌دانند که آن را به رسمیت بشناسیم یا نشناسیم.
وی بیان داشت: ما با سازمان و گروهی طرف هستیم که اتفاقا جنایات آن خیلی شبیه جنایات رژیم صهیونیستی است و هر دو بچه کشی انجام می‌دهند و هر دو در آتش زدن و بمباران مردم نقش دارند. حمله به بیمارستان، محله‌های مسکونی، مدرسه، کشتن معلم در مدرسه و سوء استفاده از زنان و کودکان همگی جنایاتی است که سازمان منافقین انجام داده است و امروز همین گروهک تروریستی در حال همکاری با باند تبهکار رژیم صهیونیستی در کشتار مردم ایران می‌باشد. بنده تقاضا دارم در راستای تبیین همکاری گروهک تروریستی منافقین با رژیم صهیونیستی یکی از اعضای جدا شده به بنام آقای عیسی آزاده به صورت مجازی ایراد شهادت کنند.
عیسی آزاده از اعضای جداشده گروهک تروریستی منافقین به عنوان شاهد در خصوص همکاری با تشکیلات تروریستی رجوی با رژیم کودک کش اسرائیل و سازمان سیا بیان داشت: مشاهداتی را شخصا در سال 2003 و پس از سقوط دیکتاوری صدام شاهد بودم و در رابطه با همکاری منافقین با سازمان‌های جاسوسی و سرویس‌های اطلاعاتی سایر کشور‌ها اطلاعاتی دارم. در سال 2003 به عنوان یکی از مسئولین ستاد آموزش در اشرف حضور داشتم و در یک دانشگاهی که در آنجا بود و با سوء استفاده از نام کشور عزیزمان نام آن را ایران گذاشته بودند و بنده در آن‌جا تدریس می‌کردم.
وی ادامه داد: بعد از حدود 3 ماه از سقوط صدام که آمریکا کاملا بر عراق مسلط شد، طبعا قرارگاه اشرف هم قبلا تحت کنترل سازمان اطلاعات و امنیت صدام بود، تحت کنترل صاحب خانه جدید یعنی آمریکا قرار گرفت. ستاد ما در جایی بود که به آن ترددی صورت نمی‌گرفت و کاملا حصارکشی شده بود و افراد خاصی به آن رفت و آمد داشتند و یک روز در جلوی مقر ما متوجه شدم که تعدادی کانتینر مستقر کردند و یک مقری را در آنجا با تمام تجهیزات و به طور کامل تاسیس کردند.
عیسی آزاده افزود: آمریکایی‌ها برای بازدید می‌آمدند و یکسری تجهیزات نصب می‌کردند تا اینکه دیدم افراد ستاد اطلاعات را که همگی را میشناسم و اسامی آنها را اعلام خواهم کرد، با تعدادی وانت‌های هایلوکس وارد این مقرر شدند و که در عقب وانت‌ها پر از تجهیزات و محموله‌هایی بود و افرادی که این محموله‌ها را منتقل می‌کردند عبارتند از حسن نظام‌الدینی، غلامرضای قهرمانی از ستاد مرکزی اطلاعات، احمد واقف یا همان مهدی براعی، خلیل موعد چی و سعید مهدوی به عنوان مترجم، زهره اخیانی، مهدی حاجی نژاد به عنوان مسئول ستاد اطلاعات و چند نفر دیگر از نفرات پایین رده همان ستاد که زونکن‌ها و کارتن‌های CD، کتاب و ... را حمل می‌کردند.
وی خاطر نشان ساخت: این کار به دستور شخص رجوی و کنترل مریم قجر صورت می‌گرفت و مسئولیت نظارت بر این کار توسط جانشین وقت رجوی در عراق مژگان پارسایی انجام می‌گرفت. این افراد اکثرا از دوستان من بودند و از یکی از آن‌ها که ناراضی هم بود موضوع را پرسیدم که متوجه شدیم هر آنچه را که در آن سال‌ها جمع‌آوری کرده بودیم اعم از شنودها، تخلیه‌های تلفنی از عمق ایران، اسناد مرتبط با سازمان‌دهی نظامی، نقشه‌ها و ... را دستور دادند که به آمریکایی‌ها تحویل دهیم.
عیسی آزاده گفت: زمانی که آمریکایی‌ها عراق را گرفتند، شرط حفاظت از منافقین را اینگونه عنوان نمودند که باید هر سندی که از زمان قبل و بعد از انقلاب دارید را باید بدون کم و کاست در اختیار ما قرار دهید. در زمان جنگ آمریکا با صدام حسین، رجوی دستوری صادر کرد مبنی بر اینکه تمام مسئولین در تمام بیابان‌ها و اطراف برگردید و هر وقت یک آمریکایی‌ها را دیدید، در برابر آن سجده و تعظیم کنید و بگویید که ما با شما جنگی نداریم و ما را بمباران نکنید و این تبادل اطلاعات حدودا 3 هفته طول کشید.
در حال تکمیل...


نظرات شما