شنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۴
اقتصادی

۳ آزمون بزرگ اقتصادی ایران در رابطه با چین

۳ آزمون بزرگ اقتصادی ایران در رابطه با چین
پیام ویژه - خراسان /اصلاح نظام ارزی، بازبینی بهره‌برداری از فرصت‌های بندر چابهار و پروژه کمربند و جاده، گام‌های ضروری ایران برای ارتقای جایگاه در نظم جدید جهانی هستند. سفر ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - خراسان /اصلاح نظام ارزی، بازبینی بهره‌برداری از فرصت‌های بندر چابهار و پروژه کمربند و جاده، گام‌های ضروری ایران برای ارتقای جایگاه در نظم جدید جهانی هستند.
 سفر اخیر دکتر مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، به چین بار دیگر نگاه‌ها را به روابط تهران و پکن معطوف کرده است. در این زمینه، نایب‌رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و چین، در گفت‌وگو با پایگاه مجازی «خط انرژی» تأکید می‌کند که ایران برای تبدیل روابط کنونی به بالاترین سطح همکاری راهبردی، نیازمند اصلاحات اساسی در حکمرانی اقتصادی و سیاست خارجی است. از اظهارات ظهوریان چنین برمی آید که سه آزمون کلیدی ایران در این مسیر اصلاح نظام ارزی، بازبینی در فرصت بندر چابهار و همچنین نقش آفرینی در کمربند راه و جاده است.
 ​​​​​​​
آزمون اول: اصلاح نظام ارزی و پایان ناترازی‌ها
به گزارش خراسان، میثم ظهوریان با اشاره به چالش نظام ارزی کشورمان می گوید: یکی از موارد عجیب نظام ارزی ما این است که بخش عمده درآمدهای ارزی ایران به یوآن چین است، اما واردات کالا عمدتاً از مسیر دلاری و با استفاده از درهم تبدیل شده به دلار انجام می‌شود. این شکاف منجر به ناترازی ارزی و کاهش بهره‌وری روابط اقتصادی ما با چین (به عنوان یک فرصت بزرگ اقتصادی) شده است. در این زمینه گروهی از ذی‌نفعان (در بخش خصوصی و نهادهای مالی) از ادامه این ساختار سود می‌برند و در برابر تغییر مقاومت می‌کنند. به اعتقاد این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، برای همکاری پایدار با چین، دولت باید مدل تسویه و تبادلات ارزی را بازطراحی و از ظرفیت یوآن برای کاهش هزینه‌های تجارت استفاده کند.
بازار
آزمون دوم: حضور مؤثر در طرح کمربند و جاده
آزمون دوم ایران برای همکاری با چین را باید در راستای طرح کمربند راه و جاده عنوان کرد. به گفته نایب رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و روسیه، چین برای تبدیل شدن به یکی از ابرقدرت های دنیا، با محدودیت های جدی ژئوپلیتیکی روبه روست. یکی و شاید مهم ترین این محدودیت ها، تنگه مالاگاست که بخش زیادی از صادرات کالا از چین و همچنین جریان انرژی به سوی این کشور از این تنگه می گذرد و چینی ها به شدت نگران این هستند که آمریکا بتواند از طریق کنترل بر این تنگه، رفتار چین را کنترل کند. از این رو، یکی از محورهای اصلی پروژه کمربند جاده و راه، ایجاد یک خط خشکی به دریاست؛ یعنی بتوانند از راه خشکی به دریاهای آزاد ارتباط پیدا کنند (درضمن پروژه کمربند و جاده). در این راستا اساساً پروژه سیپک به همین واسطه تعریف شده که فاصله اندکی با بندر چابهار دارد. چابهار ما خیلی ظرفیت دارد برای این که بتواند جایگزین بندر گوادر پاکستان شود یا حداقل به عنوان مکمل سیپک به آن نگاه شود اما این اتفاق نیفتاده است. با این حال جبر جغرافیایی ما را طوری قرار داده که اتفاقاً چین مجبور به کار با ماست وگرنه با همه اتفاقاتی که شاید در دو دهه اخیر افتاده شاید چینی ها این قدر اشتیاق برای کار با ایران نشان نمی دادند. برای همین کشور ما می تواند در رابطه با این محدودیت چین در ادامه نقش موثری ایفا کند.
از سوی دیگر موضوع مهم دیگر برای چین، ایجاد خط ارتباطی از راه خشکی به سمت اروپاست. دو مسیر در این جا وجود دارد؛ اول مسیر روسیه که به دلیل جنگ اوکراین بسته است. دومین مسیر، مسیر ایران است. به گفته ظهوریان، عوامل مختلفی موجب شده تا چینی ها به رغم فراز و نشیب در رابطه راهبردی ما با آن ها، هنوز انگیزه کار با ایران را داشته باشند. با این حال، برای فعال شدن ظرفیت های همکاری، این اشتیاق باید در عمل از سوی ایران نیز نشان داده شود.
در نتیجه می توان گفت ایران می‌تواند با توسعه زیرساخت‌های ریلی و بندری، به محور اصلی ترانزیت کالا در مسیر چین به اروپا تبدیل شود.
آزمون سوم: چابهار و فرصت‌های ازدست‌رفته
این آزمون نیز به نوعی در امتداد موضوع قبل مطرح می شود. بندر چابهار می‌توانست به هاب اصلی تجارت منطقه‌ای و اتصال چین در مسیر کمربند جاده و راه تبدیل شود، اما واگذاری مدیریت آن به هند تحت معافیت‌های تحریمی آمریکا (به عنوان رقیب اصلی چین در نظم جدید جهانی) یک خطای راهبردی بوده است. به گفته عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، هند در طول یک دهه گذشته سرمایه‌گذاری جدی در این بندر نکرده و تنها چند جرثقیل وارد کرده و حتی این همکاری تمدید شده است. با این اوصاف به نظر می رسد احیای این فرصت لااقل به عنوان مکمل بندر گوادر نیازمند بازنگری جدی در رویکرد سیاستی و تعامل فعال‌تر با پکن است.
ضرورت یک رویکرد راهبردی و یکپارچه
اظهارات عضو کمیسیون اقتصادی مجلس حاکی از آن است که دستیابی به سطح همکاری راهبردی با چین تنها در صورت ثبات در سیاست خارجی و انسجام در پیام‌های حاکمیتی ممکن است. او به تناقض در مواضع مسئولان ایرانی، مانند اظهارات انتخاباتی درباره «کالای بنجل چینی»، اشاره کرده و تأکید می‌کند که چنین پیام‌هایی بی‌اعتمادی پکن را افزایش می‌دهد. به گفته او، تفاهم‌نامه 25 ساله ایران و چین هنوز از ظرفیت خود فاصله زیادی دارد و اجرای پروژه‌های کلان نیازمند مدیریت واحد و قدرتمند در سطح عالی کشور است.
در مجموع باید گفت سه آزمون ایران برای ارتقای روابط با چین روشن است: اصلاح نظام ارزی و پایان ناترازی‌ها، بهره‌برداری هوشمندانه از ظرفیت بندر چابهار و حضور فعال در پروژه کمربند و جاده. موفقیت در این مسیر نیازمند رویکرد راهبردی، ثبات سیاست خارجی و انسجام در تصمیم‌گیری‌هاست. با این اقدامات، ایران می‌تواند جایگاه خود را در نظم جدید جهانی و روابط تهران-پکن را از سطح کنونی به سرمایه‌گذاری‌های مشترک و همکاری‌های راهبردی ارتقا دهد. بدون اصلاح این خلأهای راهبردی، بهره‌برداری از فرصت‌های اقتصادی و ژئوپلیتیکی با پیچیدگی‌های فراوان مواجه خواهد شد.


نظرات شما