پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
کارشناسان سازمان نوسازی مدارس میگویند وعده افتتاح 2 هزار و 400 پروژه آموزشی، اقدامی نمایشی است
سارا سبزی| «امروز با تخریب مدارس ناایمن در مناطق محروم و کلید خوردن ساخت مدارس مقاوم و استاندارد، شاهد آغاز نهضتی بزرگ در راستای عدالت آموزشی در کشور هستیم»؛ این جمله وزیر آموزشوپرورش در تاریخ ششم خردادماه امسال است که در مراسم سراسری عملیات تخریب مدارس سنگی، خشتی و ناایمن و جایگزینی آنها با هزار و 151 کلاس درس ایمن و استاندارد اعلام کرد؛ طرحی که این وزارتخانه از آن بهعنوان نهضت عدالت آموزشی یاد میکند.
در روزهای نزدیک آغاز سال تحصیلی جدید، خبر افتتاح دو هزار و 400 پروژه آموزشی نهضت عدالت آموزشی با عنوان «رکوردی بیسابقه» در رسانهها بازتاب پیدا کرد و مسئولان وزارت آموزشوپرورش و سازمان نوسازی مدارس این آمار را نشانهای از تلاش دولت چهاردهم برای برقراری عدالت آموزشی معرفی کردند. علیرضا کاظمی، وزیر آموزشوپرورش، هم سهشنبه هفته گذشته گفت که این 2400 پروژه از میان 7700 پروژه در دستور کار به بهرهبرداری میرسد؛ آماریکه هنوز جزئیاتی از آن اعلام نشده و مسئولان سازمان نوسازی مدارس، در پاسخ به پیگیری «هممیهن» وعده دریافت جزئیات این پروژهها در نیمهدوم مهرماه را میدهند.
بعد از اعلام این آمارها اما کارشناسان حوزه آموزش میگویند، پرسشهای اصلی همچنان بیجواب مانده است؛ اینکه این پروژهها دقیقاً در کجا ساخته شدهاند؟ آیا به مناطقی که بیشترین کمبود کلاس دارند، رسیدهاند؟ آیا این 2400 پروژه با میزان تراکم کلاس و فضای آموزشی و برآورد سهم این پروژهها در رفع کمبودها و نیازهای واقعی دانشآموزان به کلاس و فضای آموزشی قابل مقایسه است؟ آیا این 2400 پروژه، پاسخ به همان مطالبه و وعده رئیسجمهور در قالب نهضت توسعه عدالت آموزشی است یا خیر؟
اختلاف آمارهای کمبود کلاس در کشور
هفته گذشته گروهی از کارشناسان سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در گزارشی، جزئیاتی از شرایط فضاهای آموزشی کشور منتشر کردند که طبق این بررسی، کمبود کلاسهای درس در کشور بیش از 102 هزار واحد است و پنج استان تهران، خراسان رضوی، اصفهان، البرز و خوزستان، بیش از 50 درصد از این کمبود را به خود اختصاص دادهاند. علاوه بر این مناطقی مثل کرج، بهارستان، اسلامشهر، پردیس، شهریار، مشهد و زاهدان با تراکم دانشآموزی 32 تا 34 نفر در کلاس، در وضعیت بحرانی بهسر میبرند. آنها بهدلیل بعضی معذوریتها، نام خود را در این گزارش اعلام نکردهاند.
در این گزارش، آماری از وضعیت کلی کمبود کلاسهای درس در کشور براساس شاخص تراکم کلاسی اعلام شده که محاسبه آن براساس کمبود کلاس با تقسیم تعداد دانشآموزان هر منطقه بر عدد 22(بهعنوان تراکم هدف تعیینشده توسط شورای عالی آموزشوپرورش بهصورت میانگین در همه مقاطع تحصیلی) و کسر تعداد کلاسهای موجود است؛ خلاف روشی که درحالحاضر برای محاسبه میزان کمبود کلاس توسط وزارت آموزشوپرورش انجام میشود؛ یعنی محاسبه براساس سرانه مترمربع بهازای هر دانشآموز که مورد تایید شورای عالی آموزشوپرورش نیست و در گزارشهای معتبر بینالمللی استفاده نمیشود.
حالا طبق همین روش محاسبه، مجموع کمبود کلاسهای درس در ایران 102 هزار و 93 کلاس، تعداد کل دانشآموزان 13 میلیون و 552 هزار و 263 نفر و تعداد کلاسهای دایر 534 هزار و 836 کلاس است، در محاسبه کارشناسان سازمان نوسازی و تجهیز مدارس که نسخهای از آن هم بهدست «هممیهن» رسیده است، استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان، البرز و خوزستان بهترتیب بیشترین کمبود کلاس را دارند:
استان تهران با یکمیلیون و 899 هزار و 301 هزار دانشآموز، 59 هزار و 521 کلاس دایر دارد و درمجموع 26 هزار و 831 کلاس کمبود دارد. درمجموع استان تهران با 26 درصد کمبود کلاس در رتبه اول قرار گرفته است. با وجود این، بهدلیل در نظر گرفتن شاخص سرانه مترمربع بهازای هر دانشآموز، مقامات رسمی آمار کمبود کلاس درس در استان تهران را 13 هزار کلاس درس اعلام کردهاند.
خراسان رضوی با یکمیلیون و 254 هزار و 373 دانشآموز، نزدیک 47 هزار و 968 کلاس دایر و 10 هزار و 133 کلاس کمبود دارد. درصد کمبود کلاس این استان 9/93 درصد است و در رتبه دوم قرار دارد.
استان اصفهان با 779 هزار و 951 دانشآموز، 299 هزار و 999 کلاس دایر و ششهزار و 527 کلاس کمبود دارد و درمجموع با 5/64 درصد کمبود کلاس روبهرو است.
استان البرز هم با 418 هزار و 109 دانشآموز، 13 هزار و 265 کلاس دایر و پنج هزار و 763 کلاس کمبود دارد و درمجموع با 5.64 درصد کمبود کلاس روبهرو است.
استان خوزستان هم با 927 هزار و 308 دانشآموز، 38 هزار و 807 کلاس دایر دارد و با پنج هزار و 23 مورد کمبود کلاس روبهروست و درمجموع 5/13 درصد کمبود کلاس دارد.
این پنج استان درمجموع 53 درصد از کمبود کلاسهای درس کشور را به خود اختصاص دادهاند و خلاف تصور عمومی، استان سیستان و بلوچستان با کمبود پنج هزار و 84 کلاس در رتبه ششم قرار دارد؛ درحالیکه در سالهای اخیر بالاترین سهم بودجه مدرسهسازی را سازمان نوسازی مدارس کشور به این استان اختصاص داده است.
درنهایت در این شش استان که در صدر کمبود فضای آموزشی قرار دارند، چهار ناحیه شهری با تراکم دانشآموز بیش از 34 نفر، 11 ناحیه با تراکم دانشآموز بیش از 33 نفر و 12 ناحیه هم با تراکم کلاس بیش از 32 دانشآموز روبهرو هستند. تراکم دانشآموز بیش از 34 نفر بهمعنی شرایط بحرانی در میان کلاسهای درس و فضاهای آموزشی است و در این سطح کیفیت آموزش بهشدت تحتتاثیر قرار میگیرد و فشار روانی بر معلمان هم بیشتر میشود.
طبق گزارش کارشناسان سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس، اگر معنی «پروژه» را گسترده و شامل تکمیل، الحاق، بازسازی مدارس و ساخت مدارس کوچک مقیاس درنظر بگیریم، تحقق این تعداد پروژه ممکن است ولی اگر «پروژه» را معادل احداث نو مدرسههای بزرگ مقیاس در نظر بگیریم، ساخت 14 تا 29 هزار کلاس در ششماه، با روند تاریخی و آنچه در سالهای گذشته انجامشده، همخوانی ندارد و احتمالاً چنین برداشتی، بیشبرآورد است.
بههمیندلیل مدیران این سازمان باید اعلام کنند، طی مدتی که از آغاز نهضت عدالت آموزشی گذشته و به گفته آنها 2400 پروژه احداث شده، چند مدرسه جدید احداث شده است؟ چند پروژه، تکمیل نیمهتمام بوده؟ چند پروژه، بازسازی یا الحاقی بوده است؟ اگر این 2400 پروژه با میزان کلاسهای کمتر - مثلاً سه کلاس و کمتر از آن- قرار است افتتاح شوند، این آمار دیگر رکورد محسوب نمیشود و کمکی به کاهش تراکم دانشآموزی و تحقق مطالبه دولت برای ایجاد عدالت آموزشی نمیکند. از نگاه این کارشناسان، این آمار اقدامی کاملاً عادی و سالانه بوده و بیشتر شبیه یک اقدام نمایشی برای ماندن آنهاست. بههمین دلیل به اعتقاد آنها، سازمان نوسازی مدارس کشور باید گزارشی شفاف، دقیق و عدالتمحور منتشر کند تا اعتماد عمومی تقویت و مسیر اصلاحی در آموزشوپرورش ترسیم شود.
وعده تحویل 12 هزار کلاس درس در مهرماه
اردیبهشتماه امسال حمیدرضا خانمحمدی، رئیس سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس، اعلام کرد که نهضت عدالت آموزشی دولت چهاردهم قرار است با اجرای هفتهزار پروژه اجرا شود؛ عددیکه از سوی مشاور او یعنی شهره صادقی، در تاریخ ششم مردادماه، هشتهزار پروژه در حال اجرا اعلام شد؛ یک اغتشاش آماری در اعلام پروژههای آموزشی این سازمان.
حالا او در پاسخ به «هممیهن» درباره نوع این پروژهها و تراکم جغرافیایی 2400 پروژه نهضت عدالت آموزشی که به گفته این سازمان تا امروز به نتیجه رسیده، میگوید: «با آغاز فعالیت دولت چهاردهم، رئیسجمهوری با اولویت قراردادن آموزشوپرورش موضوع کیفیتبخشی و عدالت آموزشی را در دستور کار قرار داد که در حوزه احداث و تجهیز فضاهای آموزشی نهضت توسعه عدالت در فضاها و تجهیزات آموزشی و پرورشی با رویکرد مردممحور در دستور کار قرار گرفت و در مرحله نخست نظام مسائل مرتبط با این حوزه مشخص شد.
ساماندهی مدارس کانکسی بالای 10 دانشآموز، ساماندهی مدارس سنگی ناایمن، توجه به سرانه فضای آموزشی مناطقی که سرانه پایین داشتند، توجه به سرانه دانشآموزی کلاسهای بالای 35 دانشآموز، تکمیل پروژههای نیمهتمام و توجه به مدارس تخریبی در دستور کار قرار گرفت و در گام نخست بیش از 7400 فضا در سطح کشور هدفگذاری و در مسیر اجرا قرار گرفت. با تلاشهای انجامشده برای شروع سال تحصیلی، حدود 2400 پروژه در قالب نزدیک به 12 هزار کلاس درس آماده بهرهبرداری است. بیش از 60 هزار گروه مردمی در سراسر کشور در این پروژهها مشارکت فعال دارند که این حجم مشارکت در آمادهسازی فضاهای آموزشیوپرورشی در نوع خود یک رکورد محسوب میشود.»
خانمحمدی میگوید: «در راستای طرح شهید عجمیان، بیش از 100 هزار کلاس درس در دستور بهسازی و شادابسازی قرار گرفته است که پیشبینی میشود حدود 50 درصد از کلاسها برای مهرماه جاری در اختیار دانشآموزان قرار گیرد و کلاسهای باقیمانده هم تا پایان سال 1404 آماده شود.» به گفته او، پروژههای آموزشیوپرورشی شامل مدرسه، مجموعههای مختلف ورزشی و پرورشی است که در هدفگذاری انجامشده، 92 درصد مدرسه و باقی آن مربوط به پروژههای ورزشیوپرورشی است: «بیش از 60 هزار گروه مردمی در سراسر کشور در این پروژهها مشارکت فعال دارند که این حجم مشارکت در آمادهسازی فضاهای آموزشیوپرورشی در نوع خود یک رکورد محسوب میشود. این طرح با استقبال قابلتوجه مردم و خیرین روبهرو شده است. در سال 1403 تعهد خیرین از رقم قابلتوجه 18 همت عبور کرده و در سالجاری نیز در طول ششماه، خیرین بیش از هزار و 100 میلیارد تومان تعهد مشارکت ثبت کردهاند. در نظام مسائل نهضت مدرسهسازی، در کنار ساماندهی مدارس کانکسی بالای 10دانش آموز، مدارس سنگی ناایمن، مناطق و مدارس دارای سرانه پایین، تکمیل پروژههای نیمهتمام هم در دستور قرار گرفته است. بیش از 56 هزار کلاس درس در نهضت تحولی مدرسهسازی هدفگذاری شده که در ماه مهر پیشرو، 12 هزار کلاس درس در اختیار دانشآموزان و معلمان قرار خواهد گرفت.»
خطا در برآورد آمار مدارس ناایمن
یکی از نویسندگان این گزارش (که تمایلی به انتشار نام خود ندارد و نام او نزد روزنامه محفوظ است) به «هممیهن» میگوید، تعریف عملیاتی برقراری عدالت آموزشی باید در راستای برطرفکردن نیازهای معلمان و دانشآموزان باشد که غالباً بهصورت شاخص و مقدار استاندارد برای آن شاخص نشان میدهد: «تعریف عملیاتی را وزارت آموزشوپرورش بهعنوان کارفرما و بهرهبردار اصلی باید به پروژههای مدرسهسازی دیکته کند که نکرده است. سازمان نوسازی مدارس را رها کرده تا با صلاحدید خود بسازد و براساس بودجه، تعداد مشخصی را سالانه تحویل دهد و مراسم کلنگزنی و بریدن روبان برگزار کند.
متاسفانه این سازمان بر ساخت و تحویل متمرکز شده است. مطالعات آمایشی و توجیهی معتبر، منتشرشده و قابلدفاعی درخصوص تعیین محل استقرار مدارس و تعیین ظرفیت آنها وجود ندارد. بهتعبیریدیگر، سازمان نوسازی مدارس مشابه راهسازی است که کاری به میزان استفاده و عاقبت راهی که میسازد، ندارد؛ فقط راه را میسازد، متر میکند و پول پیمانکار را میدهد.
البته علت اصلی این موضوع، جدا بودن واحدهای استانی نوسازی مدارس از آموزشوپرورش است که باعثشده مسئولیتپذیری لازم دراینزمینه اتفاق نیفتد. این سازمان نوسازی حتی از عناوین دقیقی برای ارائه آمارهای خود استفاده نمیکند. بهعنوان نمونه بهجای اعلام تعداد کلاس ساختهشده، از کلمه تعداد پروژه یا مترمربع استفاده میکند. یا گفته نمیشود که قیمت تمامشده هر مترمربع فضای آموزشی چقدر است. یا تلاش میشود بهجای اعداد از درصد استفاده شود.»
طبق گفته این کارشناس، علت تفاوت شاخصهای سازمان نوسازی مدارس برای جبران کمبود کلاس در کشور با شاخصهای استاندارد، دو دلیل اصلی دارد؛ اول اینکه شاخص باید معطوف به تامین نیاز اصلی تعریف شود: «سازمان نوسازی مدارس یک مجموعه عمرانی است که مثل همتایان خود براساس مترمربع بودجه گرفته و صورتحساب پیمانکاران را پرداخت میکند. بر این اساس است که این سازمان از سرانه مترمربع استفاده میکند. دوم اینکه آموزشوپرورش بهعنوان کارفرما و بهرهبردار اصلی، نیاز خود و ویژگیهای آن را تعریف نکرده است.
درحالحاضر سازمان نوسازی مدارس در ساخت مدارس سه نقش کارفرما، طراح و ناظر را یکتنه برعهده گرفته و فقط نقش مجری را به پیمانکاران واگذار کرده است. بهعنوان نمونه، آموزشوپرورش تاکنون به این سازمان اعلام نکرده است که شکل هندسی کلاسهای درس را طوری طراحی کند که بتوان چینش صندلیها را براساس فعالیت تغییر داد. یا تعداد ردیفهای کلاس (عمق کلاس) از تعداد مشخصی، فراتر نرود. این دو مورد را تقریباً همه افرادی که دوره دانشآموزی خود را در مدارس دولتی گذراندهاند، لمس کردهاند.»
او درباره رقم اصلی کمبود کلاس در کشور و شاخصهای استاندارد آن توضیح میدهد: «در آموزشوپرورش ایران کوچکترین واحد سازمانیای که میتوان اطلاعات را با دقت نسبتاً خوب، با استفاده از اطلاعات دانشآموزی سامانه سیدا وزارت آموزشوپرورش محاسبه کرد؛ «منطقه آموزشی» است. آموزشوپرورش کشور حدود 730 منطقه آموزشی دارد و براساس اطلاعات، این مناطق کشور دارای حدود 13/5 میلیون دانشآموز شاغل به تحصیل در مدارس دولتی و حدود 535 هزار کلاس درس فعال است که سهم هر منطقه آموزشی از این تعداد متفاوت است.
درصورتیکه براساس تعداد دانشآموز و کلاس درس هر منطقه آموزشوپرورش نیاز به کلاس درس جدید محاسبه شود، در کشور حدود 102 هزار کلاس درس جدید کمبود وجود دارد که باید تامین شود. بین کلاس درس جدید، کلاسهای موجود که تخریب و بازسازی میشوند تفاوت وجود دارد. کلاس درسی که تخریب و بازسازی شده است، تعداد جدیدی به کلاسهای موجود اضافه نمیکند، بلکه کلاس نوساز جایگزین کلاس فرسوده میشود.»
رسانهها در یکسال اخیر از نیاز حدود 70 هزار کلاس درس در کشور به مقاومسازی گفته و نوشتهاند که 30 هزار کلاس درس دیگر نیازمند تخریب و بازسازی هستند درحالیکه مطالعات مربوط به میزان استحکام و ایمنی مدارس در برابر بارهای افقی و قائم، به زمان تنظیم شناسنامه فنی فضای مدارس یعنی حدود دودهه پیش برمیگردد و میزان ایمنی مدارس هم با همین استانداردها بررسی میشود. دراینصورت اگر براساس شاخصهای آییننامه زلزله 2800، ویرایش چهارم و پنجم وضعیت مدارس از نظر مقاومت بررسی شود، این آمار افزایش مییابد.
این کارشناس توضیح میدهد که با وجود این شرایط، سازمان نوسازی مدارس مطالعهای درباره میزان ناایمنبودن مدارس انجام نداده است: «این سازمان تاکنون دو مرحله پیمایش میدانی (مراجعه حضوری به مدارس) در سالهای 1387 تا 1389 برای گردآوری اطلاعات در قالب چند فرم انجامشده که خطای بالایی داشته است. متاسفانه سازمان نوسازی مدارس کشور تاکنون از اعلام اعداد دقیق خودداری کرده و آمار خود را بهصورت درصد و آنهم بهصورت کشوری و حدودی گفته است.
مشخص نیست سهم هرکدام از مناطق آموزشی کشور از مدارس ناایمن، مدارس فرسوده و مدارس نیازمند مقاومسازی چقدر است. باتوجه به تعداد کلاسهای درس مدارس دولتی که حدود 535 هزار کلاس درس است، استفاده از آن، درصد خطای بالایی دارد. بهعنوان نمونه نیمدرصد کلاسهای فعال عددی حدود 2700 کلاس درس میشود که برای جایگزینی آن حدود 9 همت بودجه لازم است.»
او درباره وضعیت فضاهای آموزشی موجود در کشور از نظر ایمنی و متراژ توضیح میدهد: «اینکه گفته میشود مقدار استانداردی که برای سرانه مترمربع بهصورت بینالمللی وجود دارد، اشتباه است. این سرانهها براساس مطالعات علمی تعریف میشوند و در طول زمان متغیر هستند. مثلاً اگر به مصاحبههای دهه 1380 مدیران سازمان نوسازی مدارس نگاه کنید صحبت از سرانه استاندارد حدود 5/6 مترمربع شده، اما امروز صحبت از سرانه بیش از 8 مترمربع میشوند. البته مشخص نیست سازمان نوسازی مدارس، این اعداد را از کدام مرجع یا براساس کدام پژوهش علمی محاسبه و اعلام کرده است.»
طبق گفته این کارشناس در حوزه ایمنی در مدارس سه بخش وجود دارد: اول، ایمنیسازه که سازمان نوسازی مدارس مدعی است در طراحی و ساخت مقررات ملی ساختمان را رعایت میکند و محوریت آن باربری سازه و مقاومت در برابر زلزله است. دوم، ایمنی تجهیزات که سازمان نوسازی مدارس موظف است تجهیزات مدارس را از میان اقلام دارای نشان استاندارد خریداری کند. و سوم، ایمنی در بهرهبرداری است که بخشی از آن به زمان ساخت باز میگردد مانند طراحی مورد نیاز برای تخلیه ساختمان مدرسه در زمان حوادث و مقاومت سازه در زمان حریق. از نگاه این کارشناس استانداردهای ایمنی براساس یافتههای علمی و درس آموختهها از حوادث و موارد گذشته تهیه میشوند و کشورها در هنگام تدوین استانداردهای ملی خود از موارد مشابه در کشورهای دیگر استفاده میکنند در نتیجه شباهتهای زیادی میان استانداردها وجود دارد.
ولی مرجع مشخصی برای ارزیابی ایمنی مدارس و مقایسه کردن همه با ان وجود ندارد: «در حال حاضر براساس قانون، مبنا همان مقررات ملی ساختمان است. درخصوص نظارت بر رعایت مقررات ملی ساختمان، ناظر مشخصی برای نوسازی مدارس تعیین نشده و فرض میشود سازمان نوسازی مدارس بهعنوان یک دستگاه دولتی مقررات ملی ساختمان را رعایت میکند، اما در بحث حریق مشکل وجود دارد. بخش اصلی این مشکل مربوط به حوزه آتشنشانی است. مجموعه آتشنشانی در کشور یک ساختار واحد ندارد.
در کشور حدود 1450 شهرداری وجود دارد که هرکدام بهصورت مستقل عمل کرده و مجموعه آتشنشانی مختص به خود را دارند و غالباً فراتر از مبحث سوم مقررات ملی ساختمان نمیروند. اگر دقت کرده باشید اخبار مربوط به ایمنی مدارس در تهران بیشتر از سوی آتشنشانی تهران پیگیری و خاص این شهر در سطح رسانهها مطرح میشود و از بقیه کشور خبری به چشم نمیخورد.»
او میگوید که مشخص نیست سهم استانهای بحرانی از این 2400 پروژه چقدر است. آیا واقعاً کرج یا زاهدان از این پروژهها بهرهمند شدند یا بیشتر پروژهها به مناطق کمتراکم رفتهاند؟ و علاوه بر این، تاکید بر اینکه هشتدرصد از پروژهها ورزشی و پرورشی هستند؛ هرچند مهم است، اما ربطی به کاهش تراکم دانشآموزی ندارند. این کارشناس سازمان نوسازی مدارس میگوید، افتتاح 12 هزار کلاس، در برابر کمبود 102 هزار کلاس، تنها 12 درصد نیاز کشور را پوشش میدهد.
پس مسئله اصلی همچنان باقی است: «اینکه گفته شده 60 هزار گروه مردمی مشارکت داشتهاند، اما روشن نیست این مشارکت در چه سطحی بوده: مالی، اجرایی یا صرفاً نمادین؟ اگر 56 هزار کلاس هدفگذاری شده، اما فقط 12 هزار کلاس در مهرماه آماده میشود، منابع مالی و برنامه زمانبندی برای بقیه کجاست؟»
بازار ![]()