پیام ویژه - فارس / دونالد ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری خود، بیش از هر زمان دیگری از قدرت سیاسی برای تثبیت و گسترش برند شخصیاش استفاده میکند؛ از تغییر نام نهادهای فرهنگی و دولتی گرفته تا طرح نامگذاری ناوهای جنگی، اقدامی که موجی از انتقادها درباره سوءاستفاده از ریاستجمهوری برانگیخته است.
«دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا، که پیش از ورود به سیاست با نام خود یک امپراتوری رسانهای و تجاری ساخته بود، اکنون ریاستجمهوری آمریکا را به اوج پروژه برندسازی شخصیاش تبدیل کرده است. او که بارها گفته «اگر نامت را روی چیزی نگذاری، کسی تو را به یاد نمیآورد»، در دوره دوم حضورش در کاخ سفید، این فلسفه را به سیاست رسمی خود بدل کرده است. تغییر نام «مرکز هنرهای نمایشی جان اف کندی» به شکلی که نام ترامپ برجستهتر از نام رئیسجمهور ترورشده آمریکا دیده شود، تازهترین نمونه از این روند است؛ اقدامی که نهتنها واکنش تند دموکراتها بلکه نگرانی بخشهایی از جامعه فرهنگی آمریکا را نیز در پی داشته است. فراتر از یک تغییر ناممنتقدان میگویند ماجرا فقط تغییر نام یک ساختمان نیست. به باور آنها، ترامپ در حال بازتعریف مفهوم میراث ملی است؛ جایی که نمادهای تاریخی و نهادهای عمومی به ابزار تبلیغاتی رئیسجمهور تبدیل میشوند. کاخ سفید این اقدامات را «بزرگداشت موفقیت و رهبری» میداند، اما مخالفان آن را نوعی «تصرف نمادین تاریخ» توصیف میکنند. از فرهنگ تا ارتشدامنه این نامگذاریها به حوزه نظامی نیز کشیده شده است. اعلام برنامه ساخت ناوهای جنگی موسوم به «کلاس ترامپ» با هزینهای میلیارددلاری، واکنش کارشناسان دفاعی را برانگیخته است. بسیاری از آنها میپرسند آیا نیروی دریایی آمریکا واقعاً به چنین ناوهایی نیاز دارد یا هدف اصلی، ثبت نام ترامپ بر تسلیحات راهبردی است.برخی تحلیلگران این اقدام را با رفتار رهبران اقتدارگرای قرن بیستم مقایسه میکنند؛ رهبرانی که قدرت نظامی را ابزاری برای بزرگداشت شخصی خود میدانستند.
در سال ۲۰۱۱، دونالد ترامپ کتابی با عنوان «لمس میداس» با رابرت کیوساکی، نویسنده کتابهای خودیاری، منتشر کرد. این کتاب یک راهنمای کلاسیک موفقیت فردی است که در آن نویسندگان از تجربیات شخصی خود برای توضیح رازهای موفقیت کارآفرینانه استفاده میکنند. در بخشی از کتاب آمده است: «ساختن یک برند ممکن است از ساختن یک کسبوکار هم مهمتر باشد.» این دقیقاً همان رویکرد ترامپ در تجارت بود. او بهعنوان غول املاک نیویورک، شهرتش را به برندی تبدیل کرد که نماد تجمل و زیرکی تجاری بود، حتی با وجود آنکه شرکتهایش شش بار اعلام ورشکستگی کردند. ترامپ دههها تلاش کرد نامش را به منبع سود تبدیل کند؛ از شرکت هواپیمایی و دانشگاه گرفته تا مشروبات الکلی، استیک، کراوات، بازی رومیزی و حتی آب معدنی. او با استفاده از شهرت برنامه تلویزیونی «کارآموز»، پروژههای ساختمانی با برند ترامپ را در سراسر جهان گسترش داد؛ پروژههایی که اغلب توسط دیگران ساخته میشد و ترامپ فقط حق امتیاز نام خود را دریافت میکرد، بیآنکه سرمایهگذاری مستقیمی انجام دهد.سابقه یک رویکردترامپ پیش از سیاست نیز همین مسیر را پیموده بود. برند «ترامپ» سالها روی هتلها، برجها و حتی محصولاتی با ارتباط اندک به املاک حک شده بود. اکنون همان منطق به نهادهای عمومی آمریکا منتقل شده است؛ با این تفاوت که این بار، هزینه و پیامدهای آن متوجه کل جامعه است.
نگرانی درباره مرز قدرتکارشناسان حقوقی هشدار میدهند که چنین اقداماتی میتواند مرز میان منافع عمومی و منافع شخصی رئیسجمهور را مخدوش کند؛ مرزی که پس از رسوایی واترگیت و استعفای نیکسون، بهعنوان یکی از اصول بنیادین دموکراسی آمریکا تثبیت شد. ترامپ پیش از این نیز نام خود را به مؤسسات و برنامههای دولتی افزوده بود؛ از افزودن نامش به «مؤسسه صلح آمریکا» گرفته تا راهاندازی وبسایت دولتی TrumpRx.gov برای داروهای ارزانتر و معرفی حسابهای پسانداز کودکان با عنوان «حسابهای ترامپ».او حتی از طراحی سکههای یکدلاری با تصویر خود، افزودن تولدش به فهرست روزهای ورود رایگان پارکهای ملی و نامگذاری ناوهای جنگی جدید بهعنوان «کلاس ترامپ» حمایت کرده است؛ اقدامی که منتقدان آن را بیسابقه و نشانهای از خودبزرگبینی و گرایشهای اقتدارگرایانه میدانند.آیندهای پرچالشبا پایان یک سال از دوره دوم ترامپ، این پرسش بیش از پیش مطرح است که آیا نهادهای نظارتی و افکار عمومی میتوانند در برابر این روند بایستند یا آمریکا شاهد دورهای خواهد بود که در آن، نام رئیسجمهور بر تاریخ، فرهنگ و حتی نیروی نظامی کشور حک میشود.آنچه روشن است اینکه برای ترامپ، هر ساختمان بدون نام او، فرصتی از دسترفته است؛ و ریاستجمهوری، بزرگترین فرصت برندسازی عمر او.
بازار ![]()