پیام ویژه - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
کبری آسوپار| هر جای دنیای سیاست نشستهاید، به صحبتهایتان درباره دلایل پیروزی در جنگ 12 روزه، اتوبان موشکی تهران-تلآویو، مکانیسم ماشه، بد و خوب مذاکره، خبرهای جدید از حمله ایران به پایگاه العدید آمریکا در قطر و هر موضوع مهم دیگر کات بدهید و ذهنتان را درگیر ادعای دروغین رابطه شخصی 120 مسئول مهم ایران با یک تحلیلگر و خبرنگار سیاسی زن اروپایی کنید. موضوع مبتذلی است؟ ادعای بیسندی است؟ بله؛ ولی این موضوعی است که مصطفی کواکبیان، فعال سیاسی اصلاحطلب و بسیاری رسانههای مجازی ترجیح دادهاند که از بین این همه موضوع مهم سیاسی پیرامون جنگ، به آن بپردازند و آن را برجسته کنند.
بازار ![]()
به نظر میرسید صدای موشکهای متجاوز به ایران و صدای موشکهایی که ایران برای دفاع از خود شلیک کرده، آنقدر بلند بود که دیگر جایی برای ابتذال سیاست جناحی باقی نگذارد، اما گویا بخشی از کنشگران سیاسی درهرحال، اصالت را به حاشیه میدهند و صدای جنگ سیاسیشان بالاتر از هر صدای موشک و پدافندی مینشیند.
کواکبیان برای مثال در موضوع نفوذ میتوانست هر مثال دیگری بزند؛ هر نام دیگری و هر نوع نفوذ دیگری؛ اما چرا از «کاترین شکدم» نام میبرد که حتی تلفظ صحیح نام او را هم بلد نیست و چرا بر موضوع حساسیتبرانگیز «همخوابگی با مسئولان» تأکید میکند؟ شکدم شاید نفوذی بود، شاید هم نبود؛ دادگاهی که نشده بود و همهچیز در حد گمانههای سیاسی است. اما موردتوجه کواکبیان در گفتوگوی زنده تلویزیونی قرار میگیرد، چون کواکبیان میخواهد در ادامه از مؤلفههای ظاهری نفوذیها بگوید که از قضا همه آنها را در جناح سیاسی مقابل خود تعریف میکند؛ یعنی ادعای انقلابیگری و... مثلاً او اگر از جیسون رضاییان یا آفرین چیتساز یا علیرضا اکبری نام میبرد که از قضا جاسوسی و نفوذشان بررسی و در دادگاه هم ثابت شده، نمیتوانست نفوذ را کار کسی تعریف کند که ادعای انقلابی بودن دارد و مجبور بود پای جناح خود را به میدان نفوذ بکشاند. ایراد اول هم همین است که نفوذ میدان جنگ سیاسی و جناحی شده است و بسیاری از اهل سیاست در قاب تنگ جناحی، به موضوع نفوذ میپردازند. تا وقتی اولویت اهل سیاست بر جناح باشد و وطن را در اولویت بعدی بگذارند، طبیعی است که نهادهای امنیتی در پرونده مبارزه با نفوذ، پشتیبانی سیاسیون و رسانههایشان را با خود نخواهند دید و برعکس، فشار آنها را هم در صورت آنکه نفوذ در جناح متبوعشان باشد، خواهند داشت.
کواکبیان که پس از مدتها خود را در قاب زنده تلویزیون میبیند، آمده سخنی بگوید که جنجال شود و در این راه چه نکتهای حساسیتبرانگیزتر از رابطه خصوصی یک زن روزنامهنگار اروپایی با مقامات ایرانی؟ اما او توجه نمیکند که حرف جنجالی، وقتی مدرک و مستندی ندارد، صرفاً تهمتی سخیف است. شاید زیاد دیده شود، اما راه را برای سختگیری مدیران سیما در دعوت از اهل سیاست باز میکند و مسیر چندصدایی باز شده در دوران جنگ با اسرائیل را میتواند ببندد. به مدیران صداوسیما حتماً این توصیه و انتقاد وجود دارد که از صاحبان نظرات سیاسی مختلف در صداوسیما استفاده کنند، اما آنسوی ماجرا هم باید دیده شود که هزینه و فایده حضورشان در آنتن صداوسیما چقدر است و چگونه اصالتبخشی برخی افراد به غوغا و جنجال سیاسی، مدیران صداوسیما را به محافظهکاری میکشاند.
صداوسیما البته در یک بخش از ماجرا حتماً مقصر است و آن هم دعوت همزمان از دو فعال سیاسی در دو جناح سیاسی رقیب یکدیگر در برنامهای با موضوع جنگ با اسرائیل است. روشن است که وقتی دو مخالف سیاسی همزمان پای میز گفتوگو مینشینند، اختلافات سیاسی مجال بیان پیدا میکنند و انسجام مقابل تجاوز نظامی دشمن به حاشیه میرود. پیش از این هم صداوسیما در موضوع توقف حملات اسرائیل و ایران چنین خبطی کرده بود و مجبور به قطع نامحسوس برنامه شد و انتقادات را هم لابد دیده بود. اما عجیب آنکه مسیر اشتباه را دوباره میرود و دوباره همه ایران باید هزینه بدهد.
موضوع سادهای است؛ جنگ با دشمن خارجی، انتخابات داخلی نیست که مناظره اهل سیاست به نشاط و هیجان آن بیفزاید، بلکه از قضا نشاط وحدت و یگانگی مقابل دشمن را از جامعه سلب میکند و به دوقطبیها اصالت میدهد. فرد مقابل کواکبیان در این برنامه، علی خضریان، فعال سیاسی از جبهه پایداری است. کواکبیان قبل از این مثال کذایی برای نفوذ، میگوید «شاید ما اختلافنظری سر بحث نفوذیها داشته باشیم.» و موضوع همین است؛ چرا باید در این شرایط حساس که صرفاً با توقف حملات دوطرفه در شکنندهترین حالت موجود روبهرو هستیم، فرصت صحبت در مورد اختلافنظرها داده شود؟! کواکبیان حتی موضوع حساس مهاجران افغانستانی را هم به میان میکشد و این یعنی متوجه حساسیت موضوعات مرتبط با امنیت ملی نیست.
حالا فایل تصویری آن دو سه دقیقه از برنامه شبکه خبر، دستبهدست در فضای مجازی میچرخد و برای گوینده هم پرونده قضایی تشکیل شده است. اگر برای کسی بیاشاره به گوینده و محل بیان، صرفاً محتوا نقل شود، بیراه نیست اگر تصور کند مکالماتی از داخل تاکسیها یا قهوهها و یا صندلی پیرمردها در پارکها را میشنود پیرامون اخباری که شب قبل در فیکنیوزهای مجازی خواندهاند و متوجه حقههای ادمینهای کانالهای مجازی برای جذب ممبر و بالا بردن بازدید لینکهایشان نشدهاند. باید به امثال کواکبیان کمک کرد تا از تاکسی پیاده شوند، فریب اخبار جعلی را نخورند و دقیق و مستند صحبت کنند؛ شأن برنامه زنده تلویزیونی پیرامون جنگ با دشمن خارجی را هم نگه دارند. از این نظر، برخورد قضایی شدید با او کمک بزرگی به همه و حتی خود اوست.