پیام ویژه - تجارت نیوز / یک اقتصاددان در واکنش به اجرای قانون مالیات بر عایدی سرمایه، میگوید: سوداگری مخرب در مقابل این قانون به نظر من دم لای تله نمیدهد و آنها میدانند چگونه عمل کنند.
در حالی قانون مالیات بر عایدی سرمایه رسما وارد فاز اجرایی شده است که به باور برخی اقتصاددانان، این قانون، سوداگری مخرب را هدف قرار نداده است. نام دیگر این قانون، مالیات بر سوداگری و سفتهبازی مطرح شده، اما اقتصاددانان، این نام را تنها یک شعار میدانند و معتقدند سوداگری غیرمخرب، نیاز اقتصاد است و آنانی که به سوداگری مخرب میپردازند، دم به تله نمیدهند و میدانند چگونه عمل کنند که در نهایت مالیات نپردازند.
در این حالت، به اعتقاد کارشناسان، اجرای قانون مالیات بر عایدی سرمایه، آن هم در بستر اقتصاد پیچیده و پرنوسان ایران بدون در نظر گرفتن سازوکارهای دقیق، نهتنها در مقابله با سوداگری مخرب بیاثر است، بلکه در نهایت منجر به خروج سرمایه از بخش تولید میشود.
در همین خصوص غلامرضا سلامی، اقتصاددان در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین درباره قانون مالیات بر عایدی سرمایه و اثر آن روی سوداگری و سفتهبازی میگوید: به نظر من ابتدا باید یک تعریفی از سفتهبازی و سوداگری در اقتصاد داشته باشیم و بعد ببینیم عنوانی که برای این قانون گذاشتند، درست است یا خیر.
وی میافزاید: در تمام دنیا انواع اقسام خرید و فروشها از طریق سفتهبازی وجود دارد. برای مثال بورس طلا، بورس آتی، بورس کالا و انواع و اقسام بورس محصولات کشاورزی را میبینید. در آنجا جنس که معامله نمیشود، در حقیقت قراردادهاست که خرید و فروش میشود. به این سفتهبازی میگویند.
این اقتصاددان متذکر میشود: ما باید ببینیم که سفتهبازی برای اقتصاد لازم است یا خیر. غربیها و دنیای جدید به این نتیجه رسیدند که سفتهبازی نهتنها لازم است، بلکه معاملات را تسهیل میکند؛ ضمن اینکه اگر کارآمد عمل کند، قیمتها را شفاف و تعیین قیمت میکند. خود ما هم در بورس کالا و بورس اوراق بهادار همین کار را میکنیم. حالا اینکه بخواهیم با آن مبارزه کنیم، از اساس اشتباه است.
سوداگران مسکن نقرهداغ میشوند
سلامی با بیان اینکه یک بخش این قانون روی مسکن متمرکز شده است، میگوید: ما یک عدهای داریم که روی مسکن سرمایهگذاری و قدرت خرید پول خود را حفظ میکنند. اینها در حقیقت مشتریهای بالقوه سازندهها هستند، یعنی سازندهها روی این بازار به شدت حساب باز میکنند. سازنده به هوای مصرفکننده نهایی خانه نمیسازد، زیرا معلوم نیست که وقتی ساختمان تمام میشود، مشتری قدرت خرید داشته باشد یا خیر. بنابراین بیشترین نگاهشان به بازار، سوداگری و سرمایهگذاری افراد در مسکن است.
وی میافزاید: حالا شما اگر این بخش را در بازار حذف کنید، چه اتفاقی میافتد؟ اتفاقی که میافتد، این است که سازندهها دیگر رغبتی به ساخت مسکن ندارند، زیرا نگران نقدینگیشان هستند و نگران این هستند که مسکن بسازند و ملک روی دستشان بماند.
این اقتصاددان با بیان اینکه این قانون، مهمترین هدفی که دارد، این است که سوداگران مسکن را نقرهداغ کند، متذکر میشود: مساله بعدی این است که در دو سال اخیر حتی قیمت اسمی ملک هم پایینتر آمده است؛ چه برسد به قیمت واقعی آن.
سلامی ادامه میدهد: پارسال اگر قیمت ملک در تهران متری 250 میلیون تومان بود، حالا آن ملک متری 180 میلیون تومان شده است؛ تازه با این قیمت هم اگر مشتری داشته باشد. حالا به تورم هم 40 درصد اضافه کنید و ببینید ارزش این ملک چقدر کاهش پیدا کرده است.
وی عنوان میکند: در این حالت اگر فرض کنید که یک فرد پارسال ملکی را متری 150 میلیون تومان خریده باشد و امسال متری 180 میلیون تومان بفروشد و 40، 50 درصد هم تورم باشد، هزینهای که برای این فرد در میآید، متری 225 میلیون تومان است؛ در حالی که 180 میلیون تومان باید بفرشد. حالا طبق قانون این فرد باید مالیات پرداخت کند.
این اقتصاددان تصریح میکند: این در مورد ملک است که با توجه به رکود حاکم بر بازار مسکن، بدترین زمان اجرای قانون مالیات بر عایدی است.
سلامی تاکید میکند: در حال حاضر ساختوساز در بازار مسکن از نان شب هم واجبتر است، زیرا رکودی که در بازار مسکن به وجود بیاید، صدها صنعت را به رکود میکشاند.
بازار ![]()
به جای اینکه جلوی افزایش قیمت خودرو را بگیرند، به آن مالیات میبندند
این اقتصاددان در مورد طلا و خودرو هم میگوید: در مورد خودرو من تقریبا مطمئن هستم که هیچکجای دنیا برای خودرو معمولی مالیات بر عایدی سرمایه در نظر نمیگیرند. حالا ممکن است یک سری خودروهای آنتیک مشمول این مساله شود، ولی قیمت خودرو معمولی هر سال پایینتر میآید و بالاتر نمیرود. حالا در ایران به جای اینکه این مساله را درست کنند که قیمت خودرو همراه با تورم بالا نرود، روی آن مالیات گذاشتهاند.
سلامی میافزاید: در مورد طلا هم خود دولت و بانک مرکزی اقدام به فروش طلا میکند. الان کلی صندوق طلا داریم که مشمول مالیات نیستند، اما بقیه طلایی که در بازار خرید و فروش میشود، کشف آن بسیار سخت است. به هرحال از هر زاویهای به قانون مالیات بر سرمایه نگاه کنیم، نه قانون خوبی است و نه زمان خوبی برای اجرای آن است.
عایدی سرمایه یعنی چه؟
این کارشناس اقتصادی در ادامه با بیان اینکه قانون مالیات بر عایدی سرمایه در تمام کشورهای دنیا هست و خیلی هم مفید است؛ منتها ابتدا عایدی را تعریف میکنند، میگوید: عایدی سرمایه یعنی تفاوت واقعی بین قیمت خرید و قیمت فروش. یعنی سود واقعی، نه سود تورمی. اما در اینجا بیشتر هدف این است که سود تورمی مشمول مالیات شود.
سلامی میافزاید: مساله دوم این است که در تمام دنیا مخاطب اصلی مالیات بر عایدی سرمایه، بازار سهام است که در این قانون اصلا مشمول نیست. شما اگر به خاطر داشته باشید، در سال 98 و 99 هزاران میلیارد تومان در این بازار سود ایجاد شد، ولی یک ریال مالیات ندادند.
وی تاکید میکند: متاسفانه آنهایی که تصمیم میگیرند که این قانون به تصویب برسد، این نکات را یا نمیبینند و یا دوست ندارند ببینند. این قانون فقط به نظر من به خاطر یکسری شعار مثل مبارزه با سوداگری و سفتهبازی تصویب شده و الان هم اجرایی میشود.
جریان سرمایه به تولید میرود؟
این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که هدف قانون مالیات بر عایدی سرمایه، هدایت جریان سرمایه از سوداگری به تولید است، آیا به این هدف میرسد؟ میگوید: به نظر من سوداگری جزئی از توسعه تولید است. شما اگر بازرگانی را جزئی از سوداگری بدانید، اصلا بدون بازرگانی، تولید ندارید. سوداگری هم نباشد، تولید میخوابد؛ همانطور که در مورد بخش مسکن مثال زدم.
سلامی میافزاید: هدف سوداگری هم در تمام دنیا در حقیقت رونق و محرک تولید است. من البته درباره سوداگری غیرمخرب صحبت میکنم. سوداگری مخرب، بحث جدایی است و آن را باید ریشهیابی کرد.
وی با بیان اینکه این قانون سوداگری مخرب را هدف قرار نداده است، عنوان میکند: کلا تفاوت قیمت خرید و فروش را هدف قرار داده است. به نظر شما سوداگری در بورس، مخرب است یا غیرمخرب؟ به نظر من غیرمخرب است؛ همانطور که در تمام دنیا غیرمخرب است.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: سوداگریای هم که روی ملک در ایران میشود، به نظر من غیرمخرب است. کسی هم که روی طلا سرمایهگذاری میکند، در حقیقت خیلی از این افراد فقط برای حفظ قدرت خرید خود این کار را میکنند و دولت ناچارشان کرده که این کار را کنند. این افراد از ترس اینکه ارزش 100 میلیون تومان پولشان سال دیگر 50 میلیون تومان شود، طلا میخرند.
سلامی تاکید میکند: سوداگری مخرب اتفاقا به نظر من دم لای تله نمیدهد و آنها میدانند چگونه عمل کنند.