يکشنبه ۸ تير ۱۴۰۴
یادداشت

سرمقاله کیهان/ این ۱۲ روز تاریخی و حقایق مهمی که فاش شد

سرمقاله کیهان/ این ۱۲ روز تاریخی و حقایق مهمی که فاش شد
پیام ویژه - کیهان / «این ۱۲ روز تاریخی و حقایق مهمی که فاش شد» عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم جعفر بلوری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: ۱- دو روز از ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - کیهان / «این 12 روز تاریخی و حقایق مهمی که فاش شد» عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم جعفر بلوری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
1- دو روز از آتش‌بس لرزان و غیرقابل اعتماد بین ایران و رژیم تروریستیِ اسرائیل نگذشته بود که، دشمن- داخلی و خارجی - شروع به خدشه وارد کردن به یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی ایران کرد: حمله به «اتحاد و انسجام بی‌نظیر ملی» که مشابهش صرفا در دوران جنگ 8 ساله تحمیلی دیده شده است. به این اتحادِ 90 میلیونی که رهبر محبوب انقلاب در سومین پیامشان از آن یاد کرده و به ملت بزرگ ایران تبریک گفتند، به هیچ‌ وجه نباید خدشه وارد شود. حمله به این اتحاد، از دشمن بعید نیست اما از دوستان بعید است. ذره‌ای نباید تردید داشت، کسانی که به مهم‌ترین مؤلفه قدرت یک کشور حمله می‌کنند، دیگر «دوست» نیستند! چه بدانند چه ندانند.
2- بحث انحرافی و خطرناک «ملت-امت» یکی از همان مواردی است که، طیفی از غربگرایان و سکولارهای وطنی، بلافاصله پس از آغاز آتش‌بس، آن را به دست گرفته و با آن، به این اتحاد حمله کردند! از روی جهل یا از روی غرض و مرض و کینه، بیان این مزخرفات آیا جز «دو قطبی‌سازی»، حاصلی دارد؟ آیا دوگانه «ملت-امت»، ترجمه همان «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران» نیست؟ اگر هست -که هست - آیا هنوز برای این طیف ثابت نشده، حمله به میهن پس از آن صورت گرفت که غزه و لبنان زخم برداشت؟ آیا فهم اینکه پس از زخمی شدن حماس در غزه و حزب‌الله در لبنان، دشمن به ایران عزیز یورش برد، این‌قدر برایشان سخت است؟ آیا مقاومت یمن، لبنان، فلسطین، عراق و... اکنون در کنارمان نیستند؟! آیا دوگانه «ملت-امت»، آلوده به مباحث ناسیونالیستی و به دنبال حذف دین نیست؟! مگر نه اینکه «ملت» در طول «امت» است؟! مگر «ملت» و «امت»، اصلا با هم تعارض دارند که این طیف، به دنبال ایجاد انشقاق بین آنهاست؟! به قول آن دوست فرهیخته، در عین اینکه می‌توان یک واحد ملی ایجاد کرد، و در چارچوب یک دولت-ملت اندیشید، می‌توان خود را پاره‌ای از یک پیکر بزرگ‌تر دانست که امت اسلامی است.
3- فهم این مسائل، خیلی سخت نیست. پس چرا، به اتحاد و انسجام ملی خدشه وارد می‌کنند؟ چرا به دنباله دوگانه‌سازی هستند؟ چرا تلاش می‌کنند، با تفکرات ناسیونالیست روی «اسلام» خط بکشند؟! چرا به صدا و سیمایی که در این 12 روز جنگ درخشید حمله می‌کنند؟ آیا الان وقت حمله به خودی است؟! چرا هنوز دست از تحریف برنمی‌دارند و اظهارات آن مسئول محترم صدا و سیما را با ادبیاتی سخیف و مملو از دروغ، تقبیح و تحریف می‌کنند؟ آیا کینه قدیمی که از صدا و سیما، و جمهوری اسلامی ایران دارند، آن‌قدر شتری است که در چنین شرایطی هم توان مهار آن را ندارند؟ واقعا شرایط را نمی‌فهمند یا نه، اتفاقا خوب می‌فهمند و می‌دانند چه می‌کنند؟ بخوانید:
4- با تجاوز دشمن خبیث به کشور و آغاز جنگ در همین 12 روز، حقایق بسیار زیادی آشکار شد. حقایقی مثل «فریب بودن مذاکره»، نبود اختلاف بین ترامپ و نتانیاهو در مواجهه با ایران، یکی بودن جمهوریخواه و دموکرات، درستی این جمله تاریخی که «اسرائیل غده سرطانی است» و «نباید آن را به رسمیت شناخت». درستی این گزاره که مسئله غرب با ما «هسته‌ای» نیست و دشمن، «ایران قوی» را در منطقه‌ای که اسرائیل در آن است نمی‌خواهد. این دو هفته خیلی شفاف نشان داد، تحلیل طیفی که برای همه مشکلات فقط یک راه‌حل (مذاکره با آمریکا) ارائه می‌داد - و از قضا آن را هم بلد نبود - چقدر پَرت است. این 12 روز نشان داد، چقدر ساده‌لوح بودند کسانی که می‌گفتند، آمریکای ترامپ ظرفیت سرمایه‌گذاری 2500 میلیارد دلاری در ایران را دارد (بخوانید قصد سرمایه‌گذاری 2500 میلیارد دلاری در ایران را دارد) و...! غربگرایان می‌دانند، پس از عبور از این شرایط خطیر، مردم آنها را «رسوا» خواهند کرد لذا، بهترین دفاع را «حمله» دیده‌اند. آنها متهمان ردیف اولی هستند که برای «رد گم‌کنی»، ردای «شاکی» بر تن کرده‌اند. عربده می‌کشند تا «شاکی» به نظر برسند! آیا قوه قضائیه پس از خوابیدن این قائله، سراغ آنها خواهد رفت...؟
بازار
5- طیف انقلابی و جمهوری اسلامی ایران اما - برخلاف طیف غربگرا - تاکنون، نجابت به خرج داده و برای حفظ همان انسجام و اتحاد، سکوت کرده و بعضا حتی به آنها تریبون داده و دفاع کرده است، اما آنها از فرصت این سکوت و لطف، سوءاستفاده کرده و مشغول «حمله‌اند» چون، حمله را بهترین دفاع می‌دانند. آنها ترسیده‌اند، چون آینده سیاسی خود را از دست رفته می‌بینند لذا، دستِ پیش گرفته‌اند تا پس نیفتند. حمله به این انسجام و ایجاد دوگانه‌هایی مثل «ملت-دولت»، فرار به جلو است. دوباره تاکید می‌کنیم پس از عبور از این شرایط، باید به سراغشان رفت. آنها به سؤال‌های زیادی باید پاسخ دهند. باید پاسخ دهند اینکه می‌گفتند «ترامپ با نتانیاهو بر سر ایران به اختلاف خورده» پس 
«برویم با ترامپ مذاکره کنیم»، صرفا یک تحلیل از سر سادگی و نفهمی بوده یا برعکس، تحلیلی از سر محاسبه و حساب و کتاب!؟ باید پاسخ دهند، وقتی دشمن در حال برنامه‌ریزی برای حمله نظامی به ایران و قتل عام بیش از 600 نفر از زنان و کودکان و مردم بی‌دفاع کشورمان بودند، چرا آنها تمام کشور، افکار عمومی و مسئولین کشور را درگیر مسائلی مثل «حادثه» قتل یک دختر توسط راننده مسافرکش کرده بودند؟! این اقدام آنها، از سر حماقت بوده یا پشت آن، محاسباتی وجود داشته؟! طیف غربگرا که می‌گفت، با پیروز شدن نماینده ما در انتخابات، سایه جنگ از سر کشور دور می‌شود، باید پاسخ دهد، چرا عکس شد و با آمدن آنها، کشور درگیر جنگ شد؟!
6- دشمن در حوزه جنگ سخت، «باخته» است که اگر نباخته بود از آمریکا برای نجاتش، کمک گدایی نمی‌کرد. ما در حوزه نظامی به لطف خدا، تا اینجای کار «عالی» بوده‌ایم و ضرباتی به صهیونیست‌ها زده‌ایم که «بی‌سابقه» بوده است. اینکه به تنهائی و تنها با تکیه به فضل و توجه الهی و به پشتوانه حمایت‌های مردمی مقابل دو قدرت اتمی بایستی که یکی، سابقه استفاده از بمب اتم را دارد و دیگری بزرگ‌ترین زرادخانه اتمی منطقه را داراست، کم دستاوردی است؟! این جنگ تا همین‌جای کار در تاریخ ثبت شد و آیندگان خواهند خواند که ایران به تنهائی و با سلاح‌هایی که خود ساخته بود و در میانه شدیدترین تحریم‌های تاریخ بشری و شیطنت‌های غربگرایان لیبرالش، مقابل تمام شیاطین عالم که پشت آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستاده بودند ایستاد. 
7- دشمن چون در حوزه جنگ سخت باخته، سراغ جنگ نرم رفته است. انتشار خبرهای جعلی، عبور از خطوط قرمز پذیرفته شده در دنیا و اعلام و اجرای علنی سیاست کثیف ترور، جعل رسانه و انتشار خبرهای جهت‌دار و دروغین به نام رسانه‌های ایرانی و... نشان می‌دهد، دشمن پس از خوردن سیلی به «حوزه جنگ نرم» و «رسانه» امید بسته است. 
8- بند پایانی این یادداشت را به بخشی از خاطره «سید کمیل باقرزاده»، رایزن فرهنگی کشورمان در لبنان اختصاص می‌دهیم که بی‌ارتباط با پاراگراف‌های ابتدائی این نوشتار نیست. باشد کسانی که تلاش می‌کنند با دوگانه «ملت-امت» تفکرات ناسیونالیستی را برجسته و روی «دین» خط بکشند، بیدار شوند.
«یکی از بزرگ‌ترین توفیقات زندگی‌ام این بود که چند سال آخر حیات پربرکت حضرت آیت‌الله حاج آقا مجتبی تهرانی بتوانم در مجموعه مرتبط با دفتر ایشان خدمتگزاری کنم. کسانی که با سیره خاص آن بزرگوار آشنا هستند می‌دانند که حاج آقا حتی بعد از افتتاح دفتر مرجعیت، با گروه‌هایی که از سازمان‌ها و نهادهای مختلف برای توصیه و نصایح اخلاقی درخواست ملاقات می‌کردند، تقریبا هیچ دیدار خصوصی نداشتند، و همه را به جلسات عمومی اخلاقشان ارجاع می‌دادند. اما یکی از معدود مواردی که حاج آقا اذن ملاقات خصوصی صادر فرمودند دیدار جمعی از فرماندهان حزب‌الله لبنان بود. نماز جماعت مغرب و عشا به امامت ایشان در دفتر اقامه شد و پس از نماز، حاج آقا به زبان عربی شروع به صحبت کردند: «...لا تعتمدوا علی أسلحتکم و صواریخکم و تدبیرکم، بل اعتمدوا علی الله تعالی. و علیکم بسلاح الأنبیاء. روی عن أبی الحسن الرضا علیه‌السلام قال: علیکم بسلاح الأنبیاء، قیل و ما سلاح الأنبیاء؟ قال علیه‌السلام: الدعاء! و علیکم بسلاح المؤمن. روی عن رسول‌الله صلّی الله علیه وآله و سلّم: الدعاء سلاح المؤمن و عمادالدین و نور السموات و الأرضین...»
یعنی: تکیه و اعتمادتون به سلاح‌ها و موشک‌ها و تدابیر خودتون نباشه، بلکه تکیه‌تون فقط به خدا باشه و بر شما باد به سلاح انبیا! از امام رضا علیه‌السلام روایت شده که فرمودند بر شما باد به سلاح انبیا. سؤال شد که سلاح انبیا چیست؟ حضرت فرمودند: دعا. و بر شما باد به سلاح مؤمن. همچنان‌که از رسول اکرم روایت شده که فرمودند دعا، اسلحه مؤمن است.»


نظرات شما