پیام ویژه - شفقنا / رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه هر چه در دیپلماسی تعلل صورت بگیرد شرایط به سمت جنگ پیش می رود، گفت: در عرصه دیپلماسی هر چند متن ها، فرسنگها از هم فاصله دارند ولی دیپلمات ها اگر سیاست داشته باشند می توانند در نهایت متن های اختلافی را به هم نزدیک کنند و مانع شوند که بازیگران آشوب ساز مانند اسراییل دوباره جنگ دیگری را شکل دهند.
حشمت الله فلاحت پیشه در گفت وگو با شفقنا در خصوص فعال سازی مکانیسم ماشه و عملکرد ایران، بیان کرد: اعتقاد من بر این است که ایران برای گذر از بحران امروز، یک کشور تنها است یعنی به عبارتی ایران تنها ترین کشور در میان قدرت های شرق و غرب است و باید در تنهایی این بحران را از خود دور کند. بنابراین مسئولین کشور به جای ترسیم سراب های راهبردی جدید، باید در راستای منافع ملی و با یک تفکر ملی بعد از جنگ و اجرای مکانیسم ماشه، بحران را از سر بگذرانند.
هر گونه محاسبه ایران بر سر مناسبات با قدرت های شرقی، بیهوده است
وی افزود: به عنوان مثال برخی از رسانه های داخلی که معمولا به ایجاد انحراف های راهبردی در کشور مشهور هستند، چند روزی است که کل توجه خود را به شانگهای معطوف کردند؛ درحالی که من معتقدم تمام کشورهای عضو شانگهای، حاملان کجاوه چین و روسیه هستند؛ به ویژه تا زمانی که تعهدی شبیه ماده 5 اساسنامه ناتو، وجود ندارد هر گونه محاسبه ایران بر سر مناسبات با قدرت های شرقی، بیهوده است که بیهودگی آن در جنگ 12 روزه اثبات شد.
بازار ![]()
روسها هیچگونه کمکی به ایران و کره شمالی نکردهاند
این استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: به عنوان مثال، چین از گردهماییهای بریکس و شانگهای در راستای رقابت هژمونیک با آمریکا بهره برده و طرحهای “کمربند جاده” خود را پیش میبرد. روسیه نیز از حداکثر امکانات اعضای این پیمانها برای جنگ اوکراین استفاده کرده است. روسها با بدنام کردن ایران و کره شمالی، از این دو کشور که تحت فشار آمریکا قرار دارند، استفاده راهبردی کردهاند؛ اما در مقابل، هیچگونه کمکی به ایران و کره شمالی نکردهاند.
تعداد تحریم هایی که الان وجود دارد 3 برابر تحریم هایی است که قبل از اجرای برجام وجود داشت
آقای فلاحت پیشه ادامه داد: تصویر سران حاضر در شانگهای را که می دیدم به این تیتر فکر کردم که «این سیاستمداران حاملان کجاوه شی و پوتین هستند» یعنی دو قدرتی که بدون اینکه کمکی به کشورهای کوچک و متوسط شانگهای کنند اما از آنها حداکثر بهره را می برند. در این میان ایران و کره شمالی بیشترین مفت سواری را به کشورهای شرقی دادند؛ بنابراین در چنین شرایط من اعتقاد دارم که مکانیسم ماشه، در درجه اول، یک چالش روانی در ایران ایجاد کرده است؛ به این دلیل که تعداد تحریم هایی که الان علیه ایران وجود دارد 3 برابر تحریم هایی است که قبل از اجرای برجام در سال 2015 وجود داشت. با برجام 915 کد تحریمی از 1248 کد تحریمی، برداشته شد تا برجام اجرایی شود اما زمانی که اختلافاتی مثل تحریم های ثانویه ادامه داشت، ترامپ برجام را پاره کرد که بعد از آن همه اعضای شرقی و غربی برجام، نه تنها کمکی به حفظ آن نکردند بلکه بیشترین سوء استفاده را از قربانی این تحول، یعنی ایران کردند.
دولت نیازمند «مدیریت اعتماد» است
این کارشناس مسایل بین الملل، با تاکید بر بازگرداندن اعتماد مردم برای حل مشکلات فعلی، گفت: هرآنچه که بعد از فعال سازی مکانیسم ماشه شکل گرفته بیشتر جنگ روانی است؛ لذا دولت اگر بخواهد از این مرحله عبور کند نیازمند «مدیریت اعتماد» است یعنی بدون جلب اعتماد مردم، نمی توان مدیریت کرد. قرار نیست گروه های افراطی و کاسبان تحریم، منافع خود را حفظ و هیچ گونه پاسخی برای مشکلات امروز کشور نداشته باشند و مردم هم کماکان به سیاست های دولت اعتماد کنند!.
کسانی که بیش از همه شعار می دادند بیش از همه پول و ثروت جمع کردند
مافیای تحریم مانع از شکل گیری ابتکارات دیپلماتیک شدهاند
آقای فلاحت پیشه بیان کرد: تجربه سالیان اخیر نشان داده کسانی که بیش از همه شعار می دادند بیش از همه پول و ثروت جمع کردند یعنی به عبارتی از محل کوچک کردن سفره مردم به نان و نوا رسیدند؛ لذا کاری که باید متفاوت از گذشته صورت بگیرد این است که دولت باید هزینه های بازگشت مکانیسم ماشه را از دوش مردم برداشته و آن را از سفره افراطیون و کاسبان تحریم کم کند. کسی که متهم به اختلاس بوده به یکی از بزرگترین هلدینگ های کشور تبدیل می شود که این نشان می دهد در ایران امروز، فقط فساد ساختاری و سیستماتیک وجود ندارد بلکه فساد ساختار- کارگزار وجود دارد؛ یعنی یکی از مضرات «اقتصاد تحریمی» همین است که عملا هیچ چیز شفافی در آن وجود ندارد و جنگ، تنش و تحریم، کاسب پیدا می کند. یکی از دلایلی که تنش ایران و آمریکا به طولانی ترین تنش های تاریخ تبدیل شده این است که مافیای بزرگی در داخل و خارج شکل گرفتند که از این تنش ها سود می برند و مانع از شکل گیری ابتکارات دیپلماتیک می شوند.
دولت هزینه فعال سازی مکانیسم ماشه را از کم کردن بودجه کابسان تحریم تامین کند
وی افزود: متاسفانه چون «دیپلمات ها» از جمله محافظه کارترین کارمندان دولت هستند، هیچ گاه حقایق را نمی گویند که موانع اصلی به وجود مافیای تحریم و تنش باز می گردد. دولت آقای پزشکیان نمی تواند با ابزارهای گذشته از این بنبست ها عبور کند؛ بنابراین باید شفاف عمل کرده و به این نتیجه برسد سیاستهایی که در پیش می گیرد دوری از جنگ باشد و شفافیت اقتصادی با محوریت مردم شکل بگیرد. بنابراین اعتماد سازی باید صورت بگیرد و الان که فصل پیش نویس بودجه است، دولت باید بودجه ضد تحریمی را به گونه ای بنویسد که هزینه های فعال سازی مکانیسم ماشه را از محل کم کردن منافع گروه های کاسب تحریم و افراطی تامین کند نه اینکه آن را به دوش مردم بیندازد.
مسیر تنش زدایی، از آژانس میگذرد
آقای فلاحت پیشه در خصوص ارتباط ایران و آژانس به عنوان گام دوم، گفت: مسیر تنش زدایی، از آژانس میگذرد و در این میان، 2 انتظار متفاوت وجود دارد؛ انتظار ایران از آژانس این است که بنیاد حقوقی شکل دهد که در آن حقوق هسته ای ایران به رسمیت شناخته شود و در مقابل، انتظار آژانس هم از ایران این است که نظارت آژانس را بپذیرد تا اقدامات صیانتی صورت بگیرد. بنابراین باید بر اساس این متن مذاکرات صورت بگیرد.
ایران و کشورهای اروپایی باید بر سر یک متن توافقی به نتیجه برسند
وی با بیان اینکه قطعنامه روسیه مشکلی را حل نمی کند، افزود: چراکه روس ها برای شکست بن بست اوکراین سعی می کنند که در شورای امنیت در موضوع ایران بازی گری کنند لذا مورد بی اعتنایی کشورهای غربی قرار گرفتند. بنابراین ایران و کشورهای اروپایی باید در نشست کارشناسی و وزرای خارجه، بر سر یک متن توافقی به نتیجه برسند و مانع از اجرای مکانیسم ماشه شوند.
هرچه در دیپلماسی تعلل صورت بگیرد شرایط به سمت جنگ پیش می رود
آقای فلاحت پیشه در پیش بینی از اجرای مکانیسم ماشه یا بازگشت جنگ، گفت: به نظر من یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که تعلل 2 طرف اصلی موضوع هسته ای، یعنی ایران و آمریکا در رفع مشکل باعث شد که بازیگران با اهداف متنوع و متعدد حضور پیدا کنند. ما در حال حاضر چالش بین جنگ و دیپلماسی را داریم؛ بنابراین اتفاق مثبت این است که در بحث دیپلماسی مواضع ایران و آمریکا به هم نزدیک تر از مواضع آمریکا و اسراییل است ولی اتفاق منفی این است که هر چه در دیپلماسی تعلل صورت بگیرد شرایط به سمت جنگ پیش می رود؛ زیرا اسراییل هیچ طرحی غیر از جنگ ندارد.
برای بیرون کشیدن گلیم منافع ملی از جنگ باید بر سر متن ها توافق کرد
وی معتقد است: برای بیرون کشیدن گلیم منافع ملی از جنگ باید به جای موضع گیریهای افراطی به صورت واقع گرایانه بر سر متن ها توافق کرد. در عرصه دیپلماسی هر چند متن ها، فرسنگها از هم فاصله دارند ولی دیپلمات ها اگر سیاست داشته باشند می توانند در نهایت متن های اختلافی را به هم نزدیک کنند و مانع شوند که بازیگران آشوب ساز مانند اسراییل دوباره جنگ دیگری را شکل دهند.