پیام ویژه - ابتکار / «مردم نباید هزینه بیعرضگی مدیران را بدهند!» عنوان یادداشت روز در روزنامه ابتکار به قلم محمدعلی وکیلی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
تیتر بالا جمله یک برانداز و یا یک بیکاره و بیاطلاع نیست. این جمله سخن دکتر پزشکیان رئیسجمهور ایران پس از یکسال ریاستجمهوری است . این جمله نوعی اعتراف توسط ایشان است که سعی کرده با زبان دیپلماتیک و در قالب «نباید» بهصورت اعتراضی بیان دارد. معنای سادهاش اینکه مردم دارند هزینه بیعرضگی مدیران را میپردازند! هر کس به منابع و داشتههای طبیعی ایران نگاه کند و مقایسه کند با وضعیت معیشتی و کیفیت زندگی مردم، به نیکی عمق اعتراف دکتر پزشکیان را در مییابد. ناترازیهای گسترده شامل: آب، گاز، برق، نظام بانکی، دارو، بودجه، نظام آموزشی و کنکور، شغل و شاغل، ورشکستگی روزافزون بنگاهها، تعطیلی کسب وکارها، تورم روزافزون و کمرشکن، کاهش تحقیرآمیز ارزش پول ملی، بورس سرمایه سوز، و…همگی فریاد میزنند «ما داریم هزینه بىعرضگى مدیران را مىپردازیم». ناترازی منابع انسانی و مهاجرت و بیانگیزگی و بیکاری بخش نخبگانی، بحران کارنابلدها را شکل داده است. مطابق آمارها نرخ بیکاری در بین فارغالتحصیلان بالای 20درصد میباشد. نظام مدیریتی بنگاهها با روش زد و بند و رزومهسازیهای تخیلی شکل گرفته است. نظام زد و بندی و رانتی موجب شده، برخی در بیش از هفت بنگاه همزمان سمت عضویت هیات مدیره را دارند و در چندین شرکت حقوق مشاوره دریافت میکنند. در نقطه مقابل خیل عظیم جوانان تحصیل کرده بیکار در انتظار فرصت شغلی ساده، روزگار هدر میدهند. طنز قصه اینجاست که گرفتن سمت مدیر عاملی در شرکتها و بنگاهها تنها یک شرط دارد و آن ارتباط و سفارش میباشد. ولی بدست آوردن یک شغل توسط یک فارغ التحصیل نیازمند شرکت در آزمونهای مختلف و گزینشهای چندلایه است! و اما ناترازی بودجه؛ بودجه کشور مثل لیست خرید یک خانواده است که با حقوق کارمندى نوشته شده، اما با آرزوهاى میلیاردرانه تنظیم شده است مطابق آمارها در تمام سنوات گذشته کشور با کسری بودجه وحشتناک اداره میشود. بهعبارتی در تمام سنوات «دخل با خرج» قهر کرده است. درسال 1402 کسری حدود 450هزارمیلیاد تومانی، سال بعد کسری 500هزارمیلیاد تومانی و مطابق فرمایش وزیرجدید اقتصاد درسال جاری کسری به حدود 800هزارمیلیارد تومان میرسد . ناترازی آب و برق را هم که مردم در دوشیفت بهصورت روزانه تجربه میکنند. با این اوصاف چه باید کرد؟ به گمانم آقای رئیس جمهور بایست برگردد به وعدهای که در انتخابات دادند ایشان گفتند: کاری میکنیم که بانیان ومسؤلان بنگاههای ورشکسته بازخواست و مدیران بنگاههای موفق تشویق شوند! لطفاً بفرمایند پس از یکسال استقرار دولتشان، مجموعههای تحت امر برای تحقق این وعده چکار واقعی کردهاند؟ چند مدیر بخاطر ورشکستگی و زیانده کردن بنگاه برکنار و چند نفر بهخاطر سودده کردن بنگاه تشویق و ارتقا گرفتهاند! وقتی کار دست نابلدها و کار چاق کنها باشد مردم هم تحمل را نابلد میشوند. پیشنهاد میدهم که آقای رئیس جمهور برای اطلاع دقیقتر از آنچه در سیستم اجرایی کشور، رویه جاری و ساری است به صورت موردی چند موضوع را خود انتخاب و به چند نفر امین بسپارد و خود مستقیم نظارت بر دادهها داشته باشد تا معلوم شود با کدام واقعیتها روبرو هستیم کشور گرفتار مدیران «پاورپنتی» و آمارسازیهای فانتزی میباشد. باید سر و کارت بیفتد تابدانی چی ساختهایم !!!!! بیتردید نقش سوء مدیریت در ناترازیهای کنونی بالاترین سهم را ایفا میکند. حل این معما نیازمند برجام خاجی و مذاکره با آمریکا و اروپا نیست. این معما نیازمند اشراف، مسؤلیتشناسی و جرأت و جسارت در برخورد بامتخلفان و تن دادن به یک برجام داخلی حول شفافیت، شایستهسالاری و خارج شدن از پیله دوستان و نزدیکان و مجیزگویان میباشد!