دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۴
یادداشت

استیضاح دوم

استیضاح دوم
پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست پریسا هاشمی| براساس تصمیم مجلس و با ۱۰۰ امضا عباس علی‌آبادی، وزیر نیرو ...
  بزرگنمايي:

پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
پریسا هاشمی| براساس تصمیم مجلس و با 100 امضا عباس علی‌آبادی، وزیر نیرو دومین وزیر دولت چهاردهم است که در مسیر استیضاح قراردارد و شواهد و قرائن مبنی بر این است که نمایندگان قصد دارند رای اعتماد خود را از او پس بگیرند و احتمالاً دولت مجبور به انتخاب یک وزیر دیگر خواهد شد. برخی از نمایندگان معتقدند؛ علی‌آبادی برنامه‎هایی به مجلس ارائه کرده و به پشتوانه آن توانسته اعتماد نمایندگان را جلب کند که حالا اجرا نشده است.
حتی به جلسات متعدد کمیسیون‌های مختلف دعوت شده اما نتوانسته سوالات آنها را به طوری پاسخ دهد که قانع شوند. از سوی دیگر نمایندگان در حوزه‌های انتخابیه از سوی مردم تحت فشار قرار گرفته‌اند و مطالبات اولیه و حداقلی آنها در دفاتر بی‌پاسخ مانده است.
لذا نمایندگان بر آن شدند که وزیر را پای میز استیضاح بکشانند و اگر پاسخ‌های کلیشه‌ای و همیشگی را شنیدند، به خروجش از سکانداری وزارت نیرو رای مثبت دهند، شاید فردی شایسته جای او را بگیرد. علی‌آبادی تنها زمانی موفق می‌‌شود که از دل استیضاح به سلامت عبور کند که برنامه‌ کوتاه‌مدتی که منجر به کاهش حداقلی بحران می‌‌شود را به مجلس ارائه کند. از سوی دیگر برنامه‌های بلندمدت اما پرسرعت خود را تشریح کند. در غیراین‌صورت او نیز دچار سرنوشت عبدالناصر همتی شده و باید پس از 4 سال هیئت دولت را ترک کند تا شخص دیگری سکان وزارت نیرو را به دست گیرد.
بحران آب و برق
دلیل اصلی و عمده استیضاح علی‌آبادی ناترازی برق در ایران است که دیگر یک اصطلاح خشک مهندسی یا دغدغه محدود به تابستان‌های داغ نیست؛ به یک بحران ساختاری و چندلایه تبدیل شده که آثارش از اتاق‌های کنترل نیروگاه‌ها تا چراغ‌های خاموش خانه‌ها و کارخانه‌ها امتداد دارد. طی دو دهه اخیر، رشد جمعیت شهری، افزایش بی‌سابقه استفاده از لوازم برقی و گسترش صنایع انرژی‌بر ـ اعم از فولاد و سیمان تا پتروشیمی ـ در حالی رخ داده که سرمایه‌گذاری در توسعه و نوسازی شبکه تولید و انتقال برق، متناسب با این رشد نبوده است.
بخش عمده‌ای از ظرفیت نیروگاهی کشور بر پایه سوخت‌های فسیلی و فناوری‌های قدیمی بنا شده و راندمان پایین، اتلاف انرژی بالا و وابستگی به منابع محدود گاز طبیعی، عملاً حاشیه امنیت شبکه را به حداقل رسانده است. از سوی دیگر فرسودگی و عدم به‌روزرسانی این نیروگاه‌ها نیز از جمله موضوعاتی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت و به راحتی قابل چشم‌پوشی نیست.
در فصول گرم سال، جهش مصرف ناشی از استفاده گسترده از کولرهای گازی و سرمایش صنعتی، پیک مصرف را از سقف تولید می‌گذراند و خاموشی‌های برنامه‌ریزی‌شده یا ناگهانی، چرخ بسیاری از کسب‌وکارها و خطوط تولید را از حرکت بازمی‌دارد. ناترازی آب نیز به بحران عجیبی در تابستان تبدیل شده و در حال حاضر دولت نه‌تنها با قطعی برق، بلکه قطعی آب و بحران آن دست به گریبان است.
در زمستان نیز، بحران گاز و اولویت تأمین گرمایش خانگی، سوخت نیروگاه‌ها را در تنگنا قرار می‌دهد و سوزاندن مازوت جهت تامین سوخت مورد نیاز نیز به مشکلات بسیار زیست‌محیطی و آلودگی هوا دامن زده و شرایط را به جایی رسانده که نمی‌توان به راحتی از آن عبور کرد.‌ ناترازی برق آنقدر فزونی گرفته که دیگر به فصلی خاص محدود نمی‌شود. در کنار این عوامل، ضعف مدیریت مصرف، یارانه‌های سنگین انرژی که انگیزه صرفه‌جویی را از میان برده و کم‌توجهی به توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، شکاف میان تولید و تقاضا را هر سال عمیق‌تر کرده است.
کارشناسان هشدار می‌دهند ادامه این روند، نه‌تنها خسارت‌های اقتصادی سنگینی به بخش تولید، صادرات و اشتغال وارد خواهد کرد، بلکه امنیت انرژی کشور را نیز در معرض تهدید قرار می‌دهد؛ تهدیدی که مهارش نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت، اصلاح ساختار یارانه‌ها، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین و تغییر فرهنگ مصرف در مقیاسی ملی است.
در این میان محاسبات اشتباه علی‌آبادی به عنوان وزیر نیرو کم به بحران‌ها دامن نزده است.‌ وزیری که از دولت سیزدهم باقی مانده است و به واسطه تحصیلاتش (مکانیک گرایش تبدیل انرژی) بر مسند وزارت نیرو تکیه زده، اما نتوانسته این وزارتخانه را به سرمنزل مقصود برساند و حالا بر لبه تیغ استیضاح ایستاده است. رئیس‌جمهوری در بهمن‌ماه سال گذشته در جلسه با استانداران گفته بود:«به هر حال هزینه‌ای برای آن پرداخت کردیم، دلمان نمی‌خواست مازوت بسوزانیم و وزیر نیرو گفته بود اگر دو ساعت خاموشی بدهیم مشکل حل می‌شود، اما محاسبه درست نبود و متوجه شدیم که حتی اگر یک روز هم خاموشی می‌دادیم، مشکل حل نمی‌شد.»
همین هم سند دیگری بر عملکرد ضعیف علی‌آبادی بود که نه‌تنها جایی برای دفاع باقی نگذاشت، بلکه به نارضایتی‌های گسترده‌ در کشور و در برخی شهرها منجر شد. این نارضایتی تا حدی پیش رفته که حتی طیف اصولگرا و حامیان دولت سیزدهم نیز یارای همراهی با علی‌آبادی را از کف داده‌اند. در این میان برخی از اصلاح‌طلبان به هشدارهای خود زمان انتخاب علی‌آبادی به عنوان وزیر پیشین و انتقاد به حضور او در لیست کابینه پیشنهادی به مجلس را یادآوری می‌کنند.
درست زمانی که تیغ استیضاح زیر گلوی وزیر قرار گرفته، مشخص است که عملکردش آنقدر ضعیف بوده که هیچ طیف و جناحی برای برداشتن این تیغ اقدام و تلاشی نمی‌کند و به نظر می‌رسد تقریباً جامعه با این استیضاح موافق است حتی اگر دولت با مشکل روبه‌رو شود.
بازار


نظرات شما